خنیاگر مهربانیها و دلتنگیها

هنرمندی که باور داشت: «با کودک درونت مهربان باش تا زندگی آواز شود»
هفت صبح| برگی از تاریخ امروزمان متعلق است به امینالله رشیدی؛ وقتی تصویری از امینالله رشیدی را در ذهن مرور میکنیم، با مردی روبهرو میشویم که آراستگی و متانت، در ظاهر و در طرز کلامش نیز جاری بود.
از او چه میدانیم؟
متولد اردیبهشت 1304 در راوند کاشان بود. از پدری زحمتکش و کشاورز و مادری که از بستگان بهرام بیضایی به حساب میآمد. وقتی 4 ماهه بود از راوند به کاشان نقل مکان میکنند و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کاشان ادامه میدهد و بعد از اتمام درس در یک دفتر اسناد رسمی مشغول به کار میشود. ۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ رشیدی وقتی فقط ۱۵ ساله بود در رادیو تهران مشغول به کار میشود.امینالله خان سال ۱۳۳۶ با دختری اهل کاشان ازدواج میکند که حاصل آن یک دختر و یک پسر به نامهای افسانه و صباح هستند.
میراثدار دوران زرین موسیقی ایران
او یک خواننده و آهنگساز بود میراثدار یک دوران زرین در موسیقی ایران بود؛ نسلی که ترانه را به خدا نزدیک میکرد و از دل سادگی، تصنیفهایی خلق میکرد که عطری از امید و شور زندگی داشت. رشیدی، خود نمونه بارز همین شور بود. او حتی در مرز ۹۰ سالگی، با لبخندی گشاده میگفت: «شما هم مثل من با طفل درونتان بسازید؛ او بیریا، صاف و بیشیلهپیله است».
حسرت و دلتنگی بزرگ
اما در پشت این لبخند، حسرت و دلتنگی بزرگی پنهان بود. خنیاگری که کارش را در سال ۱۳۲۷ از رادیو آغاز کرد و پنج سال تمام، بدون ضبط صوت، زنده برای مردم خواند و صدای خاصش را در ذهنها حک کرد، در سالهای پایانی عمر، شاهدی غمگین برای «آشفتگی موسیقی» امروز بود. رشیدی که خود بازمانده تقریبا یگانه آن نسل طلایی بود، بارها با دردی آشکار فریاد زد:
«بیایید آثاری را که دست من باقی مانده، بگیرند تا جوانان استفاده کنند!» این خواسته، برای شهرت یا سود نبود برای حراست از یک گنجینه ملی بود. او از دستهای پشتپردهای گلایه میکرد که خوانندگان بیسروصدا را روزانه معرفی میکنند، در حالی که آواهای اصیل و ماندگار به حاشیه میروند. این هنرمند خوشذوق که ریشه در کاشان داشت و زمانی در تهران پایههای نتخوانی را نزد موسی معروفی آموخت، اعتقاد داشت: «زمانی که سیاست در کار هنر دخالت کرد، موسیقی ما به اینجایی رسید که میبینیم.»
تاریخ شفاهی زنده
رشیدی در دوران فعالیتش بیش از ۱۰۰ ترانه ساخت که حال و هوایشان بر اساس لطافت، نشاط و امیدواری بود. این تصنیفها با همکاری استادانی چون پرویز یاحقی و همایون خرم شکل گرفتند و ماندگاریشان به این دلیل بود که هر خواننده، صدایی منحصر به فرد داشت. او در حقیقت یک تاریخ شفاهی زنده بود؛ گنجینهای که میتوانست نسل جوان را به عمق آن دوران پرشکوه ببرد.
رنج جدایی
امینالله رشیدی در سال ۱۳۹۳ با دو کنسرت، سکوت ۴۰ سالهاش را شکست تا ثابت کند «احساس یک جوان ۳۵ساله را دارد و دوست دارد تا ۱۰۰ سالگی برای مردم بخواند.» اکنون که این خنیاگر آراسته، در خاموشی همیشگی فرو رفته، تنها صدای او در تصنیفهایی چون «رنج جدایی» باقی مانده است. میراثی از نسلی که میدانستند: «آنچه از آدمی باقی میماند، تنها صدا است» و چه صدایی ماندگارتر از نوایی که نمادی از اصالت است. رشیدی ۲۰ مهر ۱۴۰۳ در سن ۹۹ سالگی درگذشت. روحش شاد...