۱۰۰قصه دیگر از لابهلای تاریخ| رقابت ارجمند و آزمایش
درباره دو غول رقیب لوازم خانگی
روزنامه هفت صبح| در معماری اقتصادی عالیخانی در وزارت اقتصاد بر پایه سرمایهداری معتمد و رانتی داخلی، بخشهای مختلف بهره بردند. مثلا در عرصه کفش، برندهای کفش ملی (خانواده ایروانی) و کفش بلا وارد کارزار شدند، در عرصه نساجی و پوشاک کارخانههای بزرگی مثل مقدم، جامکو و...در رقابت بودند.
در عرصه خودرو که ایران ناسیونال و سایپا بازیگران اصلی بودند، در عرصه خوراکیها، مینو و ویتانا و شوکوپارس و پاک در کنار هم حضور داشتند، در عرصه مواد بهداشتی شرکتهایی چون داروگر و تولیپرس بازیگران اصلی بودند. یا در عرصه بسیار پرمخاطب لوازم خانگی و الکتریکی که چند برند مشهور سهم اصلی بازار را در اختیار داشتند.
همه این محصولات در سبد خرید عامه مردم جای داشتند. شاید طبقات مرفه به سمت برندهای خارجی میرفتند و شاید با ورود سیلآسای برندهای خارجی میشد افول تدریجی این شکوفایی صنعتی 10ساله را پیشبینی کرد کما اینکه در اواسط دهه پنجاه نشانههای این افول به چشم میخورد و محصولات ارزانقیمت شرق آسیا جا را برای محصولات تولید ایرانی در برخی حوزهها تنگ کرده بود اما هرچه بود حجم تولیدات صنعتی مصرفی به حد جالب توجهی رسیده بود و خانوادههای ایرانی به شکل کامل به مصرف این نوع محصولات خو گرفته بودند.
دو غول رقیب لوازم خانگی در این دوران برندهای ارج و آزمایش بودند. در دهه پنجاه تقریبا در همه خانههای ایرانیها نشانی از این دو برند به چشم میخورد. مهمترین تولید صنعتی این دو کارخانه یک پدیده عجیب و تقریبا بومی بود؛ کولر آبی!
برای ادامه داستان باید به اوایل قرن چهاردهم شمسی برویم. جایی که خلیل ارجمند پسر تکنوکرات مشهور و از خانوادهای با سبقه بهایی، از تحصیل فنی در فرانسه به ایران بازگشته بود. او در دوره تحصیل همدوره مهندس مهدی بازرگان بود. در سال 1315 و در سن 27 سالگی. او استادیار دانشکده فنی تهران شد و در سال 1316 کارگاهی را در دروازه قزوین برپا کرد.
با تعدادی محدود کارگر که عموما به آهنگری و یا سیمپیچی (تحت نظارت خلیل ارجمند) مشغول بودند. پروژههای ساخت پنجرهها و حصارهای فلزی را پیش میبرد و با گرفتن یک سفارش بزرگ از بانک ملی برای ساخت میلهها و حصارهای شیک فلزی کارش رونق گرفت. او در سال 1321 در کارخانهای بزرگ در شرق تهران به تولید صنعتی پمپهای آب و سیمهای مسی پرداخت.
در جنوب شهر با استفاده از پمپهای دستساز کارگاهش، آب را از چاه بیرون میکشید و در دسترس مردم قرار میداد. در حالی که ایران در توفان ناآرامی و حضور متفقین بود؛ خلیل در کارخانه و کارگاه خود به شدت به فعالیت و البته اندوختن ثروت مشغول بود. ساخت پنجرههای فلزی گردان و سردرهای مشبک در شهرهای اهواز، گرگان، اصفهان و شیراز به خصوص برای شعبات بانک ملی از عمده فعالیتهای ارج محسوب میشد.
درهای فلزی ساختمان بیمه و تعاونی مصرف کارکنان شرکت را نیز در همین سالها ساخت. تهیه سیم دینام و لاستیک اتومبیل از دیگر تولیدات کارخانه ارج بود. اما در سال 1323 به شکلی باورنکردنی؛ مرگ خلیل ارجمند را در آغوش میگیرد. خلیل ارجمند در ۳۰ مهر ۱۳۲۳ به قصد سرکشی، وارد چاه آبی شد که به دستور وی در نزدیکی کارخانه برای احداث یک رختشویخانه عمومی حفر کرده بودند.
اما هنگام ورود به چاه، بندهای کابل دستگاه بالابر در محل اتصال به جعبه پاره شد و ارجمند به عمق ۳۶ متری سقوط کرد؛ او در حالی که هنوز، جوانی ۳۴ ساله بود درگذشت. مراسم تشییع جنازهاش در خیابان تختجمشید با حضور گروه زیادی از مردم برگزار شد و مهندس بازرگان هم یکی از سخنرانان مراسم بود که در ستایش از ارجمند سنگ تمام گذاشت.
بعد از مرگ خلیل، صنایع ارج به دورهای از رکود و فترت فرو رفت تا اینکه برادران کوچکتر او یعنی اسکندر و سیاوش از تحصیلات دانشگاهی خود از آمریکا و آلمان به ایران بازگشتند. بهخصوص سیاوش که فارغالتحصیل مهندسی الکترونیک، فشار قوی از آلمان بود و دوره یکساله کارآموزیاش را نیز در زیمنس طی کرده بود.
این دو برادر با استفاده از سه مهندس فرانسوی و سوئدی و یک گروه 600 نفره از تکنسینها و کارگرهای ایرانی تولیدات ارج را احیا کردند. تولید یک نوع بخاری و یک صندلی تاشوی فلزی بسیار پرطرفدار. اما در سال 1337 تولید سرنوشت ساز آنها از راه رسید. سیاوش در سفر به آمریکا متوجه مدلی از خنککننده هوا در آریزونا شد که به شکلی مبتکرانه هوا را در این ایالت بسیار گرم خنک میکرد.
سیاوش این مدل را پایه تولید کولر آبی در ایران قرار داد. این تولید از سال 1338 وارد بازار ایران شد و در اتمسفر گرم و بیابانی ایران به یک انقلاب صنعتی کوچک بدل شد. 64 سال پس ازآن روزها کولرهای آبی هنوز سلطان پشت بامهای ایرانیها هستند.
در همین سالهای 37 و 38 است که محسن اشتهاردیان که بعدها نام محسن آزمایش را برای خود انتخاب کرده بود کارخانه لوازم خانگی آزمایش را بنا نهاد و ارج و برادران ارجمند برای اولینبار یک رقیب داخلی قدرتمند را در کنار گوش خود احساس کردند. اگر برادران ارجمند تحصیلکردههای اروپا و آمریکا در رشتهای فنی بودند، محسن اشتهاردیان از خانوادهای فقیر و روحانی بلند شده بود و
تحصیلات خاصی هم نداشت و با پشتکار، کارگاه آهنگری خود را به یک مغازه در خیابان عینالدوله تبدیل کرده بود و با بردن چند مناقصه شهرداری در زمینه لولهکشی آب تهران کارش رونق گرفت و در سال 1337 کارخانه آزمایش را بنا نهاد. در دهه چهل شاهد رقابت این دو غول در عرصه لوازم خانگی هستیم. بهخصوص کولرهای آبی و مهمتر ازآن یخچال.
هردو شرکت به شیوههای مختلف بر تکنولوژی تولید یخچال مسلط شده بودند. در دهه چهل با حمایت مستقیم وزارت اقتصاد از این برندها، تولیدات آنها به چندین برابر افزایش یافته بود و از چند هزار نیرو سود میبردند.
ضلع سوم رقابت برند جنرال بود که خب داستانش فرق میکند. این دو برند کمکم به صادر کردن محصولات ارزان خود به افغانستان و کشورهای خلیج فارس پرداختند و تلاش برای ورود به بازار بلوک شرق را نیز در برنامه خود داشتند. بقیه داستان را فردا برایتان میگویم.