کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۲۵۱۰۸
تاریخ خبر:
کمبود بودجه و ضعف مدیریت؛ وضعیت بغرنج میراث فرهنگی کشور

تاریخ در فرسایش وزارتخانه در نمایش

تاریخ در فرسایش وزارتخانه در نمایش

حضور چهره‌های رسانه‌ای و مدیران پیشین سازمان صداوسیما، نگاه رسانه‌ای را جایگزین تخصص کرده است

هفت صبح،‌ محمد عبدالعلی‌پور|  میراث فرهنگی ایران، این یادگار گران‌سنگ تمدنی کهن، سال‌هاست زیر سایه بی‌مهری و فقدان برنامه‌ریزی هدفمند در حال فرسایش است. کاخ‌ها و کاروانسراهای تاریخی که هر یک روایتگر گوشه‌ای از شکوه گذشته‌اند، در برابر بی‌توجهی و کمبود منابع مالی رو به ویرانی می‌روند. موزه‌ها، به‌جای آنکه ویترینی برای نمایش عظمت فرهنگ ایرانی باشند، در غفلت و فرسودگی غوطه‌ورند.

 

وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که باید پرچمدار حفاظت از این گنجینه و توسعه صنعت گردشگری باشد به جای اقدامات عملی، به ورطه‌ای از همایش‌های پرزرق‌وبرق و فعالیت‌های نمایشی فرو رفته است. صالحی امیری، با پیشینه‌ای غیرمرتبط، فاقد تخصص لازم برای هدایت این وزارتخانه حساس است و این انتخاب، انتقادات گسترده‌ای را از سوی صاحب‌نظران و فعالان فرهنگی برانگیخته است.

 

ترکیب مدیران این وزارتخانه که بیشتر از میان چهره‌های رسانه‌ای و غیرمتخصص انتخاب شده‌اند، نشان‌دهنده اولویت‌دادن به تبلیغات و دیده‌شدن به جای تمرکز بر مأموریت‌های اصلی است. در حالی که بناهای تاریخی کشور با کمبود بودجه و نبود مرمت اصولی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، وزارتخانه مشغول برگزاری رویدادهایی است که خروجی ملموسی برای احیای میراث یا رونق گردشگری ندارند.

 

صنایع دستی، به‌عنوان یکی از ارکان هویت فرهنگی ایران، با مشکلات عدیده‌ای از جمله نبود بازار مناسب و ضعف در بسته‌بندی مواجه است. این در حالی است که توسعه شهری غیراصولی و تغییر کاربری‌های غیرقانونی، بافت‌های تاریخی را بیش از پیش تهدید می‌کند. وزارت میراث فرهنگی، به‌جای ارائه راهکارهای عملیاتی و شفافیت در عملکرد، درگیر نمایش‌هایی شده که نه تنها گره‌ای از مشکلات باز نمی‌کند، بلکه فاصله میان این نهاد و رسالت واقعی‌اش را عمیق‌تر می‌سازد.

 

دهه‌هاست که میراث فرهنگی ایران، گنجینه‌ای که باید سرمایه ملی باشد، در سکوت و بی‌برنامگی به حال خود رها شده است. بناهای تاریخی می‌ریزند، موزه‌ها فرسوده‌اند و متولیان فقط در مناسبت‌های جهانی عکس یادگاری می‌گیرند. وزارت میراث فرهنگی در دوران مدیریت سیدرضا صالحی امیری، نه تنها گامی جدی برای احیای میراث تاریخی و رونق گردشگری برنداشته، بلکه به صحنه‌ای از نشست‌ها و سمینارهای بی‌ثمر بدل شده است.

 

وزیری با سابقه امنیتی، بدون حتی یک ساعت تجربه در حوزه میراث، اکنون مسئولیت سنگین‌ترین امانت فرهنگی کشور را بر عهده دارد؛ و حاصل آن چیزی جز نمایش رسانه‌ای نیست.  به گزارش هفت صبح سوابق فعالیت صالحی امیری در وزارت اطلاعات، سازمان اسناد و کتابخانه ملی و معاونت شهرداری تهران بوده و حضور وی در رأس وزارتخانه‌ای که نیازمند تاریخی نگری و دانش باستان شناسی است، کمکی به حل مسائل و مشکلات این وزارتخانه نکرده است.

 

نمایندگان مجلس و کارشناسان میراث بارها این مسئله را زیر سوال برده‌اند؛ مسلم صالحی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در زمان معرفی صالحی امیری به مجلس گفته بود که ایشان«یک ساعت هم سابقه کار در وزارت میراث فرهنگی ندارد». حکمت‌الله ملاصالحی، باستان‌شناس و استاد دانشگاه تهران، نیز در یادداشتی با عنوان «الهی بر این باغ تفتیده باران ببار» نوشته بود «ایران در زمره غنی‌ترین و تاثیرگذارترین قلمروهای تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری است و وزارت میراث فرهنگی چنین جغرافیای فراخ دامن، پرچین و شکن، دیرینه و دیرپا بی‌تردید هم سنگین است هم سهمگین و هم امانتدارانی می‌طلبد امین و فرهنگ‌شناس هم تاریخ‌دان و فهیم و هم باستان شناسی دانا و توانا.» ملاصالحی تاکید کرده بود که انتخاب چنین فردی «خیانتی عظیم و نابخشودنی» به میراث ملت است.

   

مدیران صداوسیما سکانداران وزارتخانه

ترکیب مدیران ارشد این وزارتخانه، عمدتا از چهره‌های رسانه‌ای و مدیران پیشین سازمان صداوسیماست. همین مسئله باعث شده به جای نگاه تخصصی، نگاه رسانه‌ای بر سیاستگذاری‌ها غلبه کند. مأموریت اصلی، یعنی حفاظت و توسعه گردشگری، جای خود را به تولید تیترهای رسانه‌ای و اقدامات تبلیغاتی داده است. نمونه روشن این رویکرد، یادداشت اخیر یکی از معاونان وزیر در خصوص دیدارش با سیروس مقدم، کارگردان سریال پایتخت است که به گفته وی درباره «وضعیت سینما و تلویزیون» صحبت شده است.

 

پرسش روشن است: وزارت میراث چه نسبتی با تلویزیون دارد؟ این رفتارها تنها نشان می‌دهد مدیران این وزارتخانه بیش از آنکه دغدغه میراث داشته باشند، به دنبال دیده شدن در فضای رسانه‌ای‌اند. بسیاری از آثار ثبت شده جهانی رها شده و به دلیل کمبود بودجه و ضعف جدی در حفاظت فنی و مرمت اصولی دیوارکوتاه و خاکی آنها در حال تخریب است.

 

   عملکرد نمایشی به جای اثرگذاری واقعی

از زمان شروع فعالیت صالحی امیری در وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، این وزارتخانه به جای تمرکز بر مرمت، حمایت از صنایع دستی یا توسعه گردشگری، به لطف معاونان وی، سمینارها و نشست‌های متعددی برگزار کرده است. از سمینار بین‌المللی تأثیر بحران‌های طبیعی بر بناهای تاریخی که در اردیبهشت ۱۴۰۳ در سمنان برگزار شد تا شب‌های بوم گردی در عمارت مسعودیه، اما در همان زمان دلسوزان این حوزه عنوان کردند که این شب‌های بوم گردی، بیشتر به نمایشی رسانه‌ای شبیه بوده، بدون اینکه تأثیر ملموسی بر حفاظت از بناهای تاریخی یا رونق گردشگری داشته باشد. جلسه شورای عالی سیاستگذاری دوره چهارم این جشنواره در مرداد ۱۴۰۴ با حضور شخص وزیر برگزار شد. تقریبا هیچ گزارش مشخصی از خروجی کاربردی یا اثرگذاری واقعی این نشست منتشر نشد.

 

 ضعف ساختاری و بحران‌های پنهان

با وجود ضعف‌های ساختاری وزارتخانه، از عدم شفافیت در بودجه تا مشکلات قانونی، عملکرد وزارت میراث فرهنگی به جای حل ریشه‌ای چالش‌ها، بر عددسازی، سمینار و جلوه رسانه‌ای تقلیل و تمرکز یافته است. صنایع دستی وضعیت خوبی ندارد؛ بازارهای داخلی و خارجی ضعیف، بسته‌بندی غیرکارشناسانه تولیدات صنایع دستی و کاهش تقاضا، از مشکلات روشن و ملموس این حوزه مهم ماموریتی وزارتخانه است.

 

علاوه بر آن، بافت و بناهای تاریخی در سایه توسعه شهری غیرقانونی، غفلت از مدیریت و تغییر کاربری تخریبی مواجه‌اند. وزارت میراث در دوران مدیریت فاقد دانش تخصصی، تبدیل به نهادی شده که بیشتر به سمینار و عکس یادگاری اهمیت می‌دهد تا حفاظت و احیای میراث و توسعه گردشگری. رویکرد نمایشی به جای برنامه‌های عملیاتی سمبل دستکاری در وظایف وزارتخانه‌ای است که بیش از هر چیز نیازمند تخصص، شفافیت و برنامه‌ریزی واقعی است.

 

تعطیلی تنها مرکز آموزش عالی تخصصی این تشکیلات، آینده رو به تعالی آن در بهره‌گیری ازجوانان علاقه‌مند و با استعداد و با انگیزه را با چالش جدی مواجه کرده است. جا خوش کردن و جذب فله‌ای افراد کم بهره از سواد مرتبط هم مرثیه‌ای دردناک برای راهبری کارشناسانه این حوزه به همراه داشته است. آن سوی قصه هم کارشناسان و پژوهشگران حوزه میراث فرهنگی در تصمیم گیری‌ها جایی ندارند.

 

تاریخ ایران هر روز زیر فشار تخریب و بی‌توجهی در حال فرسایش است؛ و در سوی دیگر، وزارتخانه‌ای که باید پاسدار این تاریخ باشد، سرگرم نمایش‌های رسانه‌ای است. میراث را باید به اهلش سپرد؛ پیش از آنکه چیزی برای سپردن باقی بماند. 

 

سایر اخبارفرهنگیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۲۵۱۰۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر