روانشناسیهای اندوه| ۵پیشنهاد «هفت صبح» در حوزه آثار ترجمه
داستان جذابی که رابرت دنیرو و آل پاچینو در فیلم «مخمصه» بازی کردند
هفت صبح| در روزهای انتخابات هستیم و به جایی رسیدهایم که تکلیف انتخاب رئیسجمهور هفته آینده مشخص میشود. بازار نشر ایران هم تحتتاثیر این وضعیت، طبیعتا در انتظار تغییرات سیاسی است. بههمین دلیل در این چند هفته آثاری نبودهاند که با فاصله از کتابهای دیگر، برجسته شوند و بیشتر به چشم مخاطب بیایند. عموما هم ناشران در چنین روزهایی تلاش میکنند، روند نشر آثارشان را محتاطتر پیش ببرند تا اگر روی فروش کتابی حساب باز کردهاند، تحتتاثیر اخبار سیاسی، قرار نگیرد و به نوعی به حاشیه رانده نشود.
هرچند در این بین، کتابهایی هم هستند که همچنان مخاطبان خود را دارند؛ از جمله آنها میتوان به «کتابخانه سیار شبانه» اشاره کرد که با چندین ترجمه در حالحاضر در بازار کتاب ایران قابل دسترس است. رمان در واقع وضعیت امروز انسان معاصر، غرق در ملال و اندوه است. به همین دلیل هم در ایران، بخشی از مخاطبان کتابخوان را به خود جذب کرده است؛ زنی که در زندگی با همسرش به مشکل برخورده و برای فرار از واقعیت زندگی به جهان کتابها پناه میبرد. این در واقع وجه دراماتیزه یا داستانی همان آثار روانشناسی است که همیشه مردم نسبت به آنها اقبال داشتهاند؛
کتابهایی نظیر «روانشناسی اخلاقی اندوه». در کنار اینها، روابط انسانی در جامعهای رو به گذار مثل جامعه ایران، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و برای همین است که کتاب «سوءتعبیرهایی از عشق و نفرت» میتواند نگاه خواننده را نسبت به خودش و احساساتش عمیقتر کند. آثار دیگر نظیر «مخمصه 2» یا «نبرد کالیبان» هم برای آن دسته از مخاطبانی است که میخواهند رمانهایی پرتنش و ماجراجویانه را دست بگیرند. در مجموع این 5 کتابی که به معرفی آنها پرداختهایم، میتوانند نماینده طیف وسیعی از سلایق مختلف باشند.
مخمصه 2
ادامه داستان جذابی که رابرت دنیرو و آل پاچینو در فیلم «مخمصه» بازی کردند
مایکل مان، کارگردانی که تا به حال 4بار نامزد جایزه اسکار شده، با همکاری برنده جایزه ادگار یعنی خانم «مگ گاردینر» اولین رمان جنجالی خود را در 2022 منتشر کردهاند، رمانی که خیلی زود به یکی از پرفروشترینهای نیویورک تایمز تبدیل شد. مایکل مان، کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و یکی از مبتکرترین و تاثیرگذارترین فیلمسازان سینمای آمریکا است و جوایز متعددی از جمله گلدن گلوب و بفتا را برای فیلمهایش دریافت کرده است.
رمان «مخمصه»، که پیش از این، موضوع یک فیلم سینمایی جنایی کلاسیک بوده، این بار با داستانی جدید سراغ شخصیتهای اصلی فیلمنامه رفته است. در واقع، دنیایی که این دو نویسنده و کارگردان در فیلم «مخمصه» خلق کردند به قدری غنی بود که تصمیم گرفتند جهانش را گستردهتر کنند. این کتاب به شیوهای عمیقتر به دنیای ثروتمندان جنایتکاران مرده و زندگی پیچیده دزدان و پلیسها میرود. فیلم سینمایی «مخمصه»، روایتگر سال 1955 است. اما شخصیتهای رمان از 1988 تا 2000 در شهرهای شیکاگو، لس آنجلس، مکزیک، پاراگوئه، اندونزی و بسیاری مکانهای دیگر دنبال میشوند.
قصه، مربوط به یک ماجراجویی هیجانانگیز است که 7سال پیش از سرقت یک بانک آغاز شده؛ ماجرایی که زندگی همه افراد رمان و رویدادهای پس از آن را تغییر میدهد و گروه جدیدی از شخصیتهای جذاب را معرفی میکند. روایت ابتدا با «وینسنت هانا» یک کارآگاه جنایی که آلپاچینو در فیلم نقش آن را بازی کرده، شروع میشود؛ او در تلاش است تحقیقات خود را در مورد کارمندان «نیک مک کالی» با بازی رابرت دنیرو تکمیل کند. از سوی دیگر «کریس شری لیس» با بازی وال کیلمر، که در فیلم اصلی یک گانگستر باهوش و همزمان مهندس آیتی بوده و برای نجات همسر و فرزندش جانش را به خطر انداخته بود، در این داستان سعی دارد با وضعیتی زخمی و ناامید از لسآنجلس فرار کند، شاید بتواند زندگی و هدف جدیدی برای خود بسازد.
داستان سپس بین سالهای 1988، 1996 و در نهایت سال 2000 به عقب و جلو میرود. اوج اکشن رمان مربوط به صحنه کلاسیک سرقت بانک و تیراندازی است که به اندازه فیلم اصلی هیجانانگیز است. با این حال برای آنکه رمان از فیلم اصلی متمایز شود، مایکل مان، مستقیما شخصیت شرور و مرموزی را معرفی میکند که مسیرش با تمام شخصیتهای قدیم و جدید تلاقی میکند. نتیجه داستان از دید خوانندگان بسیار راضیکننده است؛ درحالی که فضا همچنان برای خلق گفتوگوهای بیشتر میان دو شخصیت اصلی باز است.
بنابراین هیچ بعید نیست که «مخمصه 3» هم خلق شود. این دو نویسنده نشان میدهند همانقدر که در فیلمنامهنویسی درخشانند، رماننویسان خوبی نیز هستند. خواننده دنیایی از کارتلهای بینالمللی مواد مخدر و سندیکاهای جرم و جنایت را تجربه میکند که به جذابترین شیوه روایت شدهاند؛ از پناهگاه سندیکاهای جنایتکار در منطقه تجارت آزاد آمریکای جنوبی تا شرکتهای جنایتکار فراملیتی در جنوب شرقی آسیا. فیلم «مخمصه»، تجربه سینمایی موفقی بود و دنباله آن در قالب رمان، همان تجربه چندجانبه را به صورت مکتوب تداعی میکند.
روایت رمان با سرعت سرسامآوری پیش میرود و مانند یک فیلم اعتیادآور، خواننده را با خود همراه خواهد کرد؛ درست مانند دنیای خشن، خونین و رمانتیکی که مایکل مان در فیلمهایش خلق میکند. اثر این دو نویسنده همچنین دستاوردی خیرهکننده در مطالعه شخصیت، شیوه روایی و کنش است، همراه با جاذبههای روانی و عاطفی در لبه یک روایت. شخصیتها انگیزههای وسواسگونه دارند که در تلفیق با شوخیهای هوشمندانه و سریع و توصیفات شفاف و بدیع، به یادماندنی میشوند.
کتابها معمولا بهتر از اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی هستند، اما وقتی بازیگرانی حرفهای آن را در ذهن تثبیت میکنند، کار برای شخصیتهای کاغذی سخت میشود؛ آن هم بازیگرانی مانند آلپاچینو، رابرت دنیرو، وال کیلمر، جان وویت، تام سایزمور و امی برنمن. رمان «مخمصه 2» نوشته مایکل مان و مک گاردینر با ترجمه مازیار فکری ارشاد توسط انتشارات «یاد آرمیتا» منتشر شده است.
کتابخانه سیار شبانه
زنی افسرده و ناامید از زندگی به خیابان میزند اما اتفاقی شگفتانگیز در انتظارش است
«کتابخانه سیار شبانه»، داستان زنی غمگین به نام الکساندرا است که یک شب، درست وقتی که با نامزدش دعوا کرده و در خیابانی آرام در شیکاگو قدم میزند، با یک کتابخانه روبهرو میشود اما نه یک کتابخانه عادی؛ یک اتومبیل وینباگوی قدیمی و مرموز که در دل شب حرکت میکند و حاوی تمام کتابهایی است که از کودکی با آنها خاطره دارد. کتابدار این ماشین مردی است شریف و نجیب به نام رابرت که علاوه بر کتابداری، چای هم سرو میکند.
الکساندرا وقتی صمیمیترین بخش تاریخ زندگیاش را مقابل رویش میبیند نمیتواند مقاومت کند و هر شب دنبال آن راه میافتد؛ حتی با اینکه رابرت به او هشدار میدهد که کتابها موجوداتی مردهاند و نباید زیاد سراغ مردهها برود. اما وقتی کتابها را دوباره باز میکند، ناخودآگاه و به شکلی وسواسگونه دلش میخواهد به دل خاطرات گذشتهای که کتابها برایش تداعی کردهاند، برگردد. بنابراین از رابرت میخواهد که بگذارد در این ماشین کار کند و به زودی درمییابد که این ماشین تنها از اوایل غروب تا سپیدهدم خورشید میتواند رویت شود.
سالها میگذرد، الکساندرا مدام به خواندن کتابها مشغول میشود تا اینکه خودش یک کتابدار میشود. اما یک شب بسیار تلخ، الکساندرا دیگر به کتابخانه سیار نمیآید. او آنچنان در دنیای فانتزی خود فرو میرود که از دنیای واقعی برایش ملموستر است. اما این روایت سورئال، نماد بسیاری از خودبیگانگیهای دیگر ما نیست؟ آیا الکساندرا از آن درس میگیرد؟ کسی چه میداند؟ آنچه روشن است، این است که الکساندرا شاید به تمام سالهایی که عمر خود را به جای تجربه زندگی واقعی با مطالعهکردن تلف کرده، اندیشیده است.
نویسنده و تصویرگر این رمان، خانم «آدری نیفنگر»، استاد نویسندگی خلاق دانشگاه کلمبیاست که آثارش در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار دارد. البته باید اشاره کرد رمان «کتابخانه سیار شبانه» مستقیما از داستان کوتاه اچ.جی.ولز به نام «دری در دیوار» الهام گرفته شده و همچنین ریشه در رویاهای کودکی نویسنده دارد. نیفنگر با چشماندازهای بسیار پیچیده، رنگارنگ و حتی تندوتیز و با بیانی گیرا، رمانی هشداردهنده در مورد تنهایی، وسواس و قدرت غیرقابل درک کتابها خلق کرده است.
این اثر که در اصل در روزنامه انگلیسی گاردین به صورت مجموعه داستانهایی برای بزرگسالان نوشته شده بود، بعدها به رمانی برای نوجوانان علاقهمند به موضوعات اسرارآمیز و روانشناختی تبدیل شد. نیفنگر میگوید: «وقتی شروع به نوشتن این رمان کردم، قصد داشتم زندگی مخفیانه زنی را به تصویر بکشم که عاشق خواندن است، اما در دل این عشق، متوجه نوعی افراطیگری شدم و آن اینکه کلام مکتوب میتواند بسیار اغواکننده باشد، به نحوی که فرد، تعادل بین دنیای درون و بیرون خود را به کلی از دست دهد!»
اگر از آن دسته آدمهایی هستید که به کتابهایشان وابستهاند، این رمان میتواند پیشنهاد خوبی برای شما باشد. ضمنا باید در نظر داشت که گرافیکی بودن یک اثر لزوما آن را به اثری برای کودکان تبدیل نمیکند و این رمان، رمانی برای بزرگسال است. «کتابخانه سیار شبانه» نوشته آدری نیفنگر با ترجمه لیلا کرد از سوی انتشارات «کولهپشتی» منتشر شده است.
سوء تعبیرهایی از عشق و نفرت
چرا گاهی کسانی را که عاشقشان هستیم، آزار میدهیم؟!
تا به حال از خودتان پرسیدهاید چرا وقتی عمیقا عاشقیم، به شکلی دیوانهوار سد راه عشق میشویم؟ چرا اغلب اوقات کسی را که بیشتر دوست داریم، میآزاریم؟ شاید هم بتوان به این پرسش، عمیقتر پرداخت و این سوال را مطرح کرد آیا وقتی احساس میکنیم عاشق هستیم، واقعا عاشقیم؟ یا در پی چیزی افتادهایم که اصلا وجود ندارد؟ چرا ناگهان شیفتگی محض خود را نثار چیزی میکنیم و بعد از مدتی (به هر دلیلی) از آن کناره میگیریم؟
آیا دلیلش این نیست که ما تمایل به اموری داریم که در دسترسمان نیستند و بنابراین برای زنده نگهداشتن مفهوم و موجودیت «آرزو»، ناخودآگاه احساس میکنیم باید از تحقق آن جلوگیری کنیم؟ در واقع عشق و نفرت دست در دست هم میدهند تا سوژهای دیگری خلق کنند. اسکار وایلد، نویسنده مشهور این مسئله را اینگونه بیان میکند: «انسان هرچه را دوست دارد از بین میبرد». هرچند این گزاره میتواند تا حدودی بدبینانه باشد ولی دستکم میتوان مطمئن بود که بعضی از ما در زندگی گاهی گوشههایی از این تجربه را زیستهایم؛ یعنی دقیقا همان چیزی را تخریب کردهایم که همزمان دوستش داشتهایم!
گاهی هم بعد از شیفتگی، به سمت نفرت رفتهایم. میدانید یکی از دلایل این موضوع چیست؟ در جامعه معاصر ما، روابط بین ذهنها، به دلیل کاهش ممنوعیتهای اجتماعی، دستخوش تغییرات عمده شده است. اما این تغییر، صرفا رهایی به ارمغان نیاورده؛ بلکه انواع مختلفی از خشونت از جمله آسیب به خویشتن را نیز در پی داشته است. اگر بخواهیم اشکال نوین ممنوعیت را جستوجو کنیم باید بپرسیم آیا جوانانی که بدن خود را برای آویختن زیورآلات سوراخ میکنند وجه اشتراکی با قبایل بدوی آفریقایی ندارند؟
خانم «رناتا سالکل» نویسنده کتاب «سوء تعبیرهایی از عشق و نفرت»، روابط پیچیده و گاه آزاردهنده میان عشق و بیزاری، خشونتورزی و ستایشگری، همچنین انگیزههای لیبیدویی و مخرب را از طریق واکاوی آثار ادبی و هنری مدرن و ملودرامهای هالیوودی بررسی میکند. نویسنده با انتشار این کتاب در سال 2000، مشروعیت و اخلاقی بودن فراخوانهایی را که علاقهمندان به تنوع فرهنگی با شعار تساهل و احترام به عقاید یکدیگر سر میدهند زیر سوال میبرد و معتقد است اعمالی مانند تتو زدن و مثله کردن بدن، نشانههای تغییراتی بنیادی است که ذهنیت جامعه معاصر را متاثر ساخته.
تبیینهای نویسنده بیشتر متاثر از ژاک لاکان، روانکاو برجسته فرانسوی است. خانم سالکل متولد 1962 است. او فیلسوف، جامعهشناس، استاد حقوق، محقق ارشد در موسسه جرمشناسی دانشکده حقوقی لیوبلیانا در کشور اسلوونی و ستوننویس روزنامههای معتبر اروپایی است. از دیگر آثار او میتوان به «استبداد انتخاب» و «در مورد اضطراب» اشاره کرد که به 15زبان ترجمه شده.
او روی تئوریهای مجازات و تحلیل رابطه بین اصراری که سرمایهداری مدرن بر آزادی انتخاب دارد و افزایش احساس اضطراب و گناه در جوامع پستمدرن کار کرده است. خوانندگان علاقهمند به نقد فرهنگی مبتنی بر نظریه روانکاوانه از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. کتاب «سوء تعبیرهایی از عشق و نفرت» با ترجمه «نرگس حسنلی» توسط نشر «برج» منتشر شده است.
نبرد کالیبان
ماجرای دسیسههای سیاسی در منظومه شمسی و نبرد میانسیارهای
«نبرد کالیبان» یک رمان علمی- تخیلی است از مجموعه سهگانه «لویاتان بیدار میشود» که در سال 2012 به قلم «جیمز. ای. اسکوری» نوشته شده است. اولین کتاب این مجموعه، «گستره»، دومین آن «نبرد کالیبان» و سومی «دروازه آبادون» نام دارد. این مجموعه در سال 2012 نامزد جایزه «هوگو» برای برای بهترین رمان و جایزه لوکاس برای بهترین داستان علمی- تخیلی شد. در 2015 با اقتباس این سهگانه، سریالی برای تلوزیون ساخته شد.
داستانهای این رمان در آیندهای اتفاق میافتند که طی آن بخش زیادی از منظومه شمسی به تسخیر انسانها درآمده است. محوریت رمان در مورد درگیری و جنگ در منظومه شمسی است و تنها امید بازگرداندن صلح، کسی نیست جز جیمز هولدن و خدمه کشتی او به نام «روسینانت». زمین را سازمان ملل اداره میکند و مریخ را جمهوری کنگره مریخ؛ این دو سیاره به عنوان دو ابر قدرت با هم در رقابت هستند و هریک اتحاد نظامی خود را برای سلطه بر مردمان ساکن در کمربند سیارکها به کار میگیرند.
«بلترها» موجوداتی هستند که به دلیل جاذبه کم، پوستی نازک و کشیده دارند و کارشان فراهم آوردن منابع طبیعی ضروری برای سیاره است؛ با اینحال به دلیل سیاستهای منظومه شمسی به حاشیه رانده شدهاند. این تضاد طبقاتی منجر به شکلگیری شبکهای تروریستی و نامنسجم از گروههای شبهنظامی موسوم به (OPA) یا «بیرونی» شده است که کار آنها مبارزه با استثمار کمربند نیروهای «درونی» است. 18ماه پس از وقایعی که در قسمت قبلی این داستان به وقوع میپیوندد، سیاستهای منظومه شمسی همچنان متزلزل باقی ماندهاند.
همزمان رویدادهای ناشناختهای در سیاره زهره مشاهده میشود؛ این درحالی است که سیاره مریخ و زمین همچنان درصدد نبرد با یکدیگر هستند اما در این وضعیت، هشدار هولناکی را که حادثه اروس به بشریت داد، تشخیص نمیدهند. جیمز هولدن، کاپیتان کشتی جنگی نجاتیافتهای است که از مریخ آمده است (Rocinante). او و خدمهاش طی 18ماهی که به حادثه اروس مشهور بود تلاش میکردند سیارههای بیرونی را باهم متحد کنند اما موفقیت چندانی به دست نیاوردند.
هولدن در حالی که به آقای پراکس در یافتن دختر گمشدهاش کمک میکند، با نشانههایی مواجه میشود که در مییابد مردم همچنان در تکاپو برای خنثی کردن پروتومولکول هستند، خطری که به زودی سیارهشان را تهدید میکند. با گسسته شدن ارتباطاتی که در OPA وجود دارد، هولدن به مهرهای مهمتر در این بازی شطرنج چهارجانبه تبدیل میشود؛ زیرا معلوم نیست چه کسی یا چه چیزی قادر است منظومه شمسی را اداره کند؟ آقای پراکس، گیاهشناسی است که روی گانمید کار میکند. زمانی که درگیریها آغاز میشود دخترش را در هیاهوی جنگ گم میکند.
او اطلاعاتی به دست میآورد که نشان میدهد دخترش را پیش از آغاز درگیری از مهد کودک ربودهاند. پراکس در نهایت به جیمز هولدن متوسل میشود و تلاش او برای یافتن ربایندگان دخترش، پیامدهایی میانستارهای را رقم میزند. از دیگر شخصیتهای نبرد کالیبان میتوان «کریسژن آواسارالا» را نام برد؛ او مقامی بلندمرتبه در سازمانملل است و به خوبی از عهده امور زمین برمیآید. رمان «نبرد کالیبان» نوشته جیمز.اس.ای کوردی با ترجمه «سمیه کرمی» توسط انتشارات «کتابسرای تندیس» منتشر شده است.
روانشناسی اخلاقی اندوه
وقتی میگویید غمگین هستید، دقیقا درباره چه احساسی حرف میزنید؟
غمگین بودن یعنی چه؟ فایده غصه خوردن برای خودمان و دیگران در چیست؟ آیا اساسا اندوه، تجربه زیانباری است؟ «آنا گاتلیب»، نویسنده و استاد فسلفه دانشگاه بروکلین به همراه تیمی متشکل از محققان فلسفه، مطالعات زنان و جنسیت، اخلاق زیستی، علوم اعصاب و سلامت عمومی در کتاب «روانشناسی اخلاقی اندوه» که در 2017 منتشر شده، سراغ این سوالات جهانی رفته است. این مسئله که غم و اندوه به رغم مفهوم شادی، تاکنون از سوی بسیاری از فلاسفه و دانشمندان علوم انسانی نادیده گرفته شده تا حدی ترسناک و شگفتانگیز است؛
انگار این موضوع ارزش توجه جدی و دقیق را نداشته و بنابراین کمتر راجع به آن نظریهپردازی شده است. حال این کتاب بنا دارد روند موجود را معکوس کند؛ یعنی غم را نه تنها به عنوان یک احساس تاثر، بلکه تجربهای واجد اهمیت اخلاقی نشان دهد؛ تجربهای که مسیری بسیار مهم در جهت ادراک وجود خودمان و دیگران به شمار میرود. گاتلیب، با لحن جسورانهاش به سراغ موضوعات نادیدهگرفته شده میرود و سعی میکند پاسخ روشنی به این سوالات بدهد: سوگواری چیست؟ اگر پس از تجربه فقدان و مرگ عزیزان دوره کوتاهی از اندوه عمیق را تجربه کنیم، بعدها دچار مشکل خواهیم شد؟
پس از شنیدن خبر مرگ یک عزیز، تجربه چه احساساتی قریبالوقوع است؟ چه رابطهای میان اندوه و زیست اخلاقی و احساسات مختلف دیگری مانند بخشایش، تحسین و حالاتی مانند افسردگی، نوستالژی و تمنا وجود دارد؟ فیلسوفان جز تحقیقات درباره مصیبت، افسردگی و سایر عواطف ناگهانیتر، در دیگر موارد تقریبا چیزی نمیگویند. این امر چند دلیل احتمالی دارد. ممکن است اندوه، برخلاف مصیبت، افسردگی و دیگر عواطف مرتبط، علت شناختهشدهای نداشته باشد؛ ممکن است ظاهرا تمامنشدنی باشد و همچنین ممکن است غیرقطعی باشد.
از همه اینها گذشته، اگر بگویم افسردهام، احتمالا توجه را به وضعیتی بالینی جلب میکنم. اگر دچار مصیبت باشم، معمولا مصیبتزدگی من موضوعی دارد. اما اگر بگوییم اندوهگینم، احتمالا در حال توصیف چیزی «شبیه» افسردگی یا مصیبتزدگی هستم. بنابراین، اندوه همچنان نوعی عاطفه آستانهای است و با توجه به حضور همهجاییاش، فراگیر. گاتلیب بر این باور است که ایده اندوه به عنوان مفهومی هنجاری، زمانی دچار مشکل میشود که شدت آن نامعمول باشد، به طرزی تعجببرانگیز بیش از حد طول بکشد یا نحوه بروز آن عادی نباشد.
به عبارت دیگر، اگر اندوه کسی شدیدتر و عمیقتر از حدی باشد که معمولا در مورد رخداد اندوهناک خاصی انتظارش میرود، چه میتوانیم درباره بهجا بودن یا نبودن پارامترهای اندوه بگوییم؟ در مقابل، اگر کسی در مورد چیزی که عموما اندوهبرانگیز تلقی میشود، از اندوهگین بودن امتناع کند یا به نظر برسد نمیتواند اندوهگین باشد، چطور؟ به طور کلی از کسی که اندوه را تجربه میکند، باید بتوان پرسید تا چه حد، برای چه مدتی و به چه نحو آن را تجربه میکند؟ بررسی این سوالات و پاسخ به آنها را میتوانید در کتاب «روانشناسی اخلاقی اندوه» نوشته آنا گاتلیب ترجمه مریم پوراسماعیل و یاسر خدادی دنبال کنید. کتابی که توسط نشر «کرگدن» چاپ شده است.