بغداد در تقاطع قدرتها | عراق در آستانه انتخابات سرنوشتساز
نتیجه انتخابات عراق مسیر آینده دولت این کشور و توازن قدرت در خاورمیانه را تعیین خواهد کرد
هفت صبح، حسین فاطمی| حدود ۱.۳ میلیون رأیدهنده عراقی شامل نیروهای نظامی، امنیتی و آوارگان دیروز یکشنبه، در مرحله رأیگیری ویژه شرکت کردند؛ انتخاباتی که دو روز پیش از رأیگیری عمومی و سراسری پارلمانی عراق برگزار شد و قرار است فردا، سهشنبه (بیستم آبان) به شکل رسمی ادامه یابد. در آستانه این انتخابات سرنوشتساز، نگاهها بار دیگر به بغداد دوخته شده است؛ انتخاباتی که نتیجهاش نهتنها تعیینکننده ساختار قدرت در عراق، بلکه بازتابدهنده معادلات جدید خاورمیانه پس از طوفانالاقصی است.
بیتردید نتایج این انتخابات، پیامدهایی چندلایه برای امنیت ملی ایران خواهد داشت؛ چراکه عراق در منطق ژئوپلیتیک تهران، صرفاً یک همسایه یا شریک تجاری نیست، بلکه بخشی از «فضای حیاتی» و «عمق استراتژیک» جمهوری اسلامی است؛ عمق استراتژیکی که تضعیف آن، میتواند کل معادله بازدارندگی منطقهای ایران را برهم زند.
از زمان سقوط رژیم بعث در سال ۲۰۰۳، رابطه تهران و بغداد از یک تقابل نظامی آشکار به نوعی درهمتنیدگی اقتصادی، فرهنگی و امنیتی بدل شد. در واقع عراق اکنون «حیات خلوت» ایران نیست، بلکه «ریه حیاتی» آن است؛ لذا معادلات دو طرف (تهران – بغداد)، دلیل نگرانی عمده واشنگتن است. در این چارچوب، انتخابات پارلمانی پیشرو را نمیتوان صرفا یک روند داخلی در عراق دانست؛ بلکه باید آن را نقطه عطفی در رقابت تهران و واشنگتن برای تعیین معماری آینده امنیتی منطقه تلقی کرد.
ژئوپلیتیک ایران و عراق؛ از اقتصاد تا امنیت
برای جمهوری اسلامی، عراق نهتنها یک شریک اقتصادی بلکه سنگ بنای دکترین دفاع پیشدستانه است. در شرایطی که تحریمهای غرب مسیر تعاملات رسمی ایران را مسدود کرده، عراق بدل به مسیر تنفسی اقتصاد ایران شده است. ساختار اقتصادی دو کشور به گونهای طراحی شده که قطع آن به معنای فروپاشی بخشی از اشتغال و تولید داخلی در ایران خواهد بود. همین توازن شکننده، معادلهای از «وابستگی متقابل» را شکل داده که در ادبیات روابط بینالملل، ابزار قدرت محسوب میشود اما اقتصاد تنها یکی از اضلاع این رابطه است.
ضلع دیگر، پیوند اجتماعی و فرهنگی است. این پیوندها از حوزه دین و فرهنگ فراتر رفته و در سطح نخبگان سیاسی و مذهبی نیز رسوخ کرده است که در بزنگاههای سیاسی، ابزار نفوذ تهران در بغداد محسوب میشود. در لایه سوم، عراق قلب معماری امنیتی تهران است. پس از تجربه تلخ جنگ هشتساله، دکترین دفاعی ایران بر اصل «دفاع پیشدستانه» بنا شده که قائل به «مهار تهدیدات در فراتر از مرزها است».
در این راهبرد، عراق از یک تهدید تاریخی به عمق استراتژیک بدل شد. از منظر واشنگتن و تلآویو، عراق گلوگاه محور زمینی تهران – بغداد – دمشق – بیروت است؛ محور موسوم به «مقاومت» که ستون فقرات بازدارندگی ایران در برابر اسرائیل تلقی میشود. هرچند تصور میشود با حملات اسرائیل به حزبالله لبنان و سقوط حکومت اسد این مسیر دیگر معناد ندارد اما حتی با درست دانستن این فرض، اهمیت عراق برای تهران در غیاب لبنان و سوریه صدچندان خواهد بود و این علاوه بر ۱۴۵۸ کیلومتر مرز مشترک ایران با عراق است. بنابراین، هرگونه تغییر در بافت سیاسی این کشور (عراق)، مستقیما بر معادلات امنیت ملی ایران اثر میگذارد. فروپاشی ساختار سیاسی نزدیک به تهران در بغداد، میتواند به معنای فروپاشی «قلب محور مقاومت» باشد.
آمریکا در کمین بغداد؛ از حشدالشعبی تا پیمان ابراهیم
با توجه به همین اهمیتهای عراق برای ایران و در آستانه انتخابات پارلمانی در این کشور است که نشانههای روشنی از بازگشت فعالانه واشنگتن به صحنه سیاست عراق دیده میشود. انتصاب «مارک ساوایا» بهعنوان دستیار ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور عراق، نشانه عزم جدی دولت ترامپ برای هدایت روند سیاسی بغداد است.
سه محور اصلی در دستور کار آمریکا قرار دارد؛ نخست، پیوستن عراق به پیمان ابراهیم؛ پروژهای که واشنگتن و متحدان عبری-عربی از آن بهعنوان «معماری جدید صلح خاورمیانه» یاد میکنند. دیدارهای اخیر ترامپ با سران آسیای مرکزی، از جمله قزاقستان و اعلام رسمی تمایل آستانه برای پیوستن به این پیمان، نشانهای است از تلاش برای گسترش حلقه متحدان اسرائیل. گفته میشود پس از سفر احمد الشرع، رئیسجمهور موقت سوریه به واشنگتن و دیدار محمد بنسلمان با ترامپ در 27 آبان، عراق در اولویت بعدی این پروژه قرار خواهد گرفت.
دوم، تعیین تکلیف نیروهای حشدالشعبی است؛ نیرویی که از نگاه تهران، ضامن ثبات عراق و از نگاه واشنگتن، بازوی نظامی نفوذ ایران محسوب میشود. فشار آمریکا بر دولت محمد شیاع السودانی از ماهها پیش آغاز شده است تا ساختار حشد الشعبی تضعیف یا در ارتش ادغام شود. مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، اخیراً در تماس با سودانی صریحاً خواستار خلع سلاح این نیروها شد و سوم، مهار نفوذ ایران از طریق بازتعریف رابطه بغداد-تهران در قالبی صرفاً اقتصادی. واشنگتن میخواهد رابطهای که اکنون چندوجهی و راهبردی است، به سطحی از تعاملات تجاری عادی فروکاسته شود.
در این چارچوب، انتخابات فردا (سهشنبه) را باید نقطه عطف تلاش آمریکا برای مهندسی نظم جدید عراق دانست. ایالات متحده با تکیه بر اهرمهای مالی، تحریمهای هدفمند و شبکه رسانهای خود در عراق، میکوشد جریانهای سیاسی شیعه را از هم تفکیک و جریانهای نزدیک به محور مقاومت را تضعیف کند.در این بین گفته میشود سفر جارد کوشنر، داماد ترامپ و مسئول پرونده پیمان ابراهیم، پس از انتخابات عراق قطعی است. او به همراه استیو ویتکاف، چهره بانفوذ لابی یهودی در نیویورک، قرار است در بغداد حضور یابند تا درباره پیوستن عراق به پیمان ابراهیم رایزنی کنند .
در این میان واشنگتن بر یک راهبرد تدریجی تأکید دارد که ناظر بر فشار اقتصادی، حمایت از نیروهای ملیگرا و ترویج گفتمان استقلال است تا در نهایت، عراق به مدلی شبیه اردن یا امارات تبدیل شود؛ کشوری که همپیمان غرب است اما در ظاهر مستقل عمل میکند.در همین رابطه، محمد شیاع السودانی میکوشد تعادلی شکننده حفظ کند. او در گفتوگو با والاستریت ژورنال گفته است که «ایران کشور همسایه و دوست ماست اما این دوستی به بهای منافع ملی عراق نخواهد بود.
در عین حال، میخواهیم روابطمان با آمریکا اقتصادی باشد، نه امنیتی.» او در سه سال گذشته کوشیده عراق را از جنگ ایران و اسرائیل دور نگه دارد و با استفاده از درآمد نفتی، نوعی ثبات اجتماعی نسبی ایجاد کند اما ثبات در عراق همیشه موقتی است و انتخابات، بار دیگر ممکن است همه موازنهها را برهم بزند. علاوه بر السودانی، فؤاد حسین، وزیر خارجه عراق نیز در گفتوگو با العربیه تأکید کرد که «هشدارهای اخیر آمریکا درباره گروههای مسلح عراقی موضوع تازهای نیست و واشنگتن همواره نسبت به فعالیت گروههای نزدیک به ایران ابراز نگرانی کرده است». او گفت که «آمریکا متحد عراق و ایران نیز همسایهای مهم است و بغداد میکوشد با هر دو روابط متوازن داشته باشد. اما مشکل ایران با آمریکاست». حسین افزود که «قانون اساسی اجازه فعالیت گروههای مسلح خارج از کنترل دولت را نمیدهد»
بغداد در چهارراه سرنوشت
انتخابات پیش روی عراق، آزمونی برای توازن میان سه نیرو است؛
برای تهران، این انتخابات صرفا مسئلهای سیاسی نیست؛ بلکه مسئلهای وجودی است. نتیجه این رقابت، نهتنها آینده دولت بغداد را تعیین میکند، بلکه میتواند مسیر بازدارندگی ایران و توازن قدرت در کل خاورمیانه را تغییر دهد. در یک معادله حاصلجمع صفر، هر گام عراق در مسیر ترامپ، یک گام دورتر از مسیر ایران خواهد بود. به همین دلیل، تهران با دقت اما بدون جنجال، تحولات انتخاباتی بغداد را دنبال میکند؛ چراکه در این میدان، شکست سیاسی میتواند به معنای تهدید امنیتی در مرزهای غربی باشد.
محسن جلیلوند: آمریکا میخواهد ریلگذاری انتخابات عراق را به نفع خود رقم بزند اما موفق نخواهد شد
در تحلیل دقیقتر معادلات انتخابات پارلمانی عراق، محسن جلیلوند در گفتوگو با روزنامه هفتصبح تأکید میکند که «ایالات متحده تمام توان خود را برای تأثیرگذاری بر انتخابات پارلمانی عراق بهکار گرفته است اما این فشارها لزوما به معنای موفقیت واشنگتن در مهار نفوذ تهران نخواهد بود.»
این استاد دانشگاه با اشاره به ساختار سیاسی عراق یادآور میشود: «از زمان اشغال عراق توسط آمریکا، یک سنت نانوشته شکل گرفته که رئیسجمهور از میان کردها، نخستوزیر از شیعیان و رئیس پارلمان از اهل سنت انتخاب میشود. از آنجا که اکثریت پارلمان در اختیار شیعیان است، عملا دولت در اختیار جریانهای شیعی قرار دارد و این مسئله موجب شده نفوذ ایران در ساختار سیاسی عراق تثبیت شود. به همین دلیل، آمریکا در انتخابات پیشرو تلاش میکند با فشار بر دولت و مهندسی صحنه سیاسی، موازنه را به ضرر جریانهای نزدیک به ایران تغییر دهد.»
به گفته این پژوهشگر سیاست خارجی، «رقابت اصلی در انتخابات میان حامیان نخستوزیر فعلی، محمد شیاع السودانی و جریان نوریالمالکی در جریان است اما آنچه اهمیت بیشتری دارد، ریشهدار بودن نفوذ ایران در ساختار سیاسی و امنیتی عراق» است که به سادگی قابل حذف نیست.» او توضیح میدهد : «آمریکاییها از مدتها قبل فشارهایی را وارد کردهاند تا پارلمان جدید عراق به گونهای شکل بگیرد که در مسیر ریلگذاری واشنگتن حرکت کند. این فشارها حتی شامل تعیین ترکیب وزرا، معاونان و حتی چینش مدیریتی در استانها میشود.»
جلیلوند با اشاره به وابستگی اقتصادی عراق به تأیید و امضای آمریکا بر این نکته اذعان دارد که «ساختار اقتصادی عراق به گونهای طراحی شده که هر تصمیم بزرگ مالی بدون موافقت واشنگتن عملاً متوقف میشود. همین موضوع دست دولت بغداد را در بسیاری از حوزهها بسته است اما باید توجه داشت که نفوذ ایران در سطح اجتماعی، مذهبی و امنیتی عراق به مراتب عمیقتر از آن است که با فشارهای اقتصادی از میان برود.»
تحلیلگر حوزه بین الملل، یکی از محورهای مهم فشار واشنگتن را تعیین تکلیف گروههای حشد الشعبی میداند و در این باره توضیح میدهد: «از ماهها قبل از برگزاری انتخابات، آمریکاییها فشار زیادی بر دولت عراق آوردهاند تا نقش حشد الشعبی را محدود کنند اما این کار سادهای نیست، زیرا این گروهها برخلاف احزاب صرفا سیاسی، ماهیت نظامی ـ امنیتی دارند. یعنی هم سلاح دارند و هم پایگاه اجتماعی. حذف کامل آنها از معادلات عراق نه عملی است و نه بدون هزینه.»
به اعتقاد جلیلوند، «واشنگتن از زمان دولت اول ترامپ سیاست حذف «چهار اچ» را دنبال کرده است. آمریکاییها در قالب یک راهبرد کلان میخواستند محور مقاومت را تضعیف کنند؛ از حماس در فلسطین و حزبالله لبنان گرفته تا حوثیهای یمن و حشدالشعبی عراق. اما واقعیت این است که عراق از این معادله جدا نیست و همین فشارها در آستانه انتخابات شدت گرفته است.»
این مدرس دانشگاه پیرامون تأثیر شرایط پس از عملیات «طوفانالاقصی» بر معادلات منطقه به هفتصبح میگوید : «تحولات پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، کل منطقه را وارد فاز جدیدی کرده است. در چنین شرایطی، عراق نمیتواند از تحولات منطقه مستثنا بماند. آمریکا نگران است که با گسترش احتمالی درگیریها، نیروهای نزدیک به ایران در عراق نقش فعالی ایفا کنند، به همین دلیل تلاش میکند قبل از هرگونه بحران تازه، کنترل سیاسی بغداد را تثبیت کند.»