مجمع تهران ۲۰۲۵: الگویی منطقهای برای مسائلجهانی

جنگ طولانی غزه و ناتوانی جامعه بینالملل در مهار آن، آخرین میخ بر تابوت راهحلهای امنیتی قرن بیستمی بود
هفت صبح، سعید خطیبزاده/ معاون وزیر و رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه | تحولات ژئوپلیتیک معاصر، نقشه قدرت در جهان و به تبع آن در مناطق مختلف را از بنیان دگرگون ساخته است. به صورت مشخص دهه دوم قرن بیست و یکم، جهان شاهد زوال تدریجی نظام بینالمللی مبتنی بر هژمونی غرب بوده و همچنان خواهد بود.
تشدید رقابت چین و آمریکا، جنگ اوکراین و نسلکشی جاری در غزه، ناکارآمدی نهادهای چندجانبه، فضایی برای ظهور بازیگران مستقل منطقهای ایجاد کرده است. جنگ طولانی غزه و ناتوانی جامعه بینالملل در مهار آن، آخرین میخ بر تابوت راهحلهای امنیتی قرن بیستمی بود. این بحران ثابت کرد که مدلهای قدیمیِ مبتنی بر تحریم، مداخله نظامی، یا دیکته کردن راه حل از بیرون، نه تنها کارآمد نیستند، بلکه به تشدید شکافها دامن میزنند.
به این ترتیب با ظهور چشماندازی از تغییر در میان بازیگران سنتی در نظام بینالملل، پرسشهای بنیادینی درباره آینده آن و جایگاه کشورها مطرح شده است. در این میان غرب آسیا که دههها عرصه رقابت قدرتهای بزرگ بود، اکنون در حال پوستاندازی است: از مذاکرات امنیتی ایران و عربستان تا عملیات طوفانالاقصی گرفته تا نقشآفرینی عمان و قطر در میانجیگری بحرانها، نشان میدهد که کشورهای منطقه دیگر تمایلی به ایفای نقش منفعل ندارند. ابتکاراتی مانند توافق احیای روابط ایران و عربستان، الگویی نو از «راهحلهای منطقهای برای چالشهای منطقهای» ارائه داده است.
در قلب این تحولات، مجمع گفتوگوی تهران که ابتکار مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امورخارجه برگزار میگردد، به عنوان نهادی پیشرو در حال شکلدهی به گفتمانی بدیل است. در این دور از گفتوگوها تلاش میشود تا عاملیت کشورهای منطقه را در شکل دهی به معادلات بینالمللی به بحث گذاشته شود. این مجمع که با عنوان «عاملیت منطقهای در نظم آشفته جهانی: کشمکش یا وفاق» برگزار میشود، نه تنها میکوشد تا به بازتعریف نقش غرب آسیا در جهان بپردازد، بلکه چشماندازی از دیپلماسی و چندجانبهگرایی بدون وابستگی به قدرتهای فرامنطقهای ارائه میدهد.
این مسیری است که سنگ بنای آن سالها پیش گذاشته شده است و به دنبال آن است تا با گردآوردن نمایندگانی از دولتها، اندیشکدهها و نهادهای آکادمیک از کشورهای مختلف، زمینهای برای شنیده شدن صداهای حاشیهای فراهم کند. این چندصدایی، به ویژه در بحث امنیت خلیج فارس و مدیریت بحرانهای انرژی، امکان خروج از بن بستهای دیپلماتیک را فراهم آورده است.
شکست طرحهای امنیتی وارداتی به رهبری آمریکا، ضرورت طراحی الگوهای بومی را آشکار ساخته است. مجمع تهران بر گفتوگو به مثابه پیش نیاز اعتمادساز تاکید کرده و میکوشد چارچوبی مبتنی بر توازن قوا و منافع مشترک پیشنهاد دهد. هرچند اختلافات تاریخی اجرای این ایده را دشوار میکند، اما نفس مطرح شدن آن در یک رویداد بینالمللی، گامی رو به جلو محسوب میشود.
مجمع گفتوگوی تهران ۱۴۰۴ را باید در چارچوبی بزرگتر، یعنی ظهور «دیپلماسی پساغربی» تحلیل کردکه در آن، کشورهای غیرغربی میکوشند بدون طرد کامل نظام بینالمللی موجود، وزنهای موازی برای تعادل قوا ایجاد کنند. آنچه در دو روز گفتوگوهای مجمع خواهد گذشت، تلاش میشود تا با فراتر رفتن از دوگانه درگیری در مقابل تسلیم، عاملیت منطقهای میتواند (بینظمی) جهانی را بازتعریف کند - نه از طریق انزوا، بلکه از طریق تعامل استراتژیک که سلسله مراتب منسوخ را به چالش میکشد و در عین حال همکاری عملگرایانه را تقویت میکند. این نه تنها یک تمرین آکادمیک است، بلکه گفتوگویی ضروری برای کسانی است که متعهد به آیندهای هستند که در آن غرب آسیا نه میدان نبرد و نه یک تماشاگر، بلکه بازیگری تعیینکننده در شکلدهی فصل بعدی جهان باشد.
دستیابی به چنین اهدافی که مجمع گفتوگوی تهران دنبال میکند، مستلزم برنامهریزی استراتژیک و انباشت تجربه است. مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه ایران با بهرهگیری از درسهای دورههای پیشین و با اتکا به زیرساخت فکری و عملیاتی خود تلاش کرده تا الگوهایی بومی برای پرداختن به موضوعات حساس منطقهای و جهانی ایجاد نماید. این تداوم تاریخی، مجمع را از یک کنفرانس مقطعی به نهادی تاثیرگذار با حافظه نهادی تبدیل کرده که قادر است گفتوگوها را در چارچوبی ملهم از تجارب گذشته پیش ببرد.
به این منظور، مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امورخارجه ایران، ضمن انجام برنامهریزیهای وسیع، جمع برجستهای از جمله وزرای امور خارجه و مقامات سیاسی، نمایندگان اندیشکدهها و موسسات دانشگاهی را به خود جذب کرده است. مجمع گفتوگوی تهران میزبان بیش از ۲۰۰ هیات و میهمان ارشد بینالمللی شامل وزرای خارجه کشورهای منطقه، فرستادگان ویژه دولتها و شخصیتهای ممتاز تصمیمساز و تصمیمگیر از سراسر جهان است که این مشارکت متنوع، نقش آن را به عنوان بستری کلیدی برای شکلدهی به مباحث سیاست منطقهای و بینالمللی برجسته میکند.