آتش برفراز خاورمیانه| جرقه این آتشها همه چهارشنبه دو هفته پیش زده شد
تصویری از منطقه ما؛ از روزی که نمایندگان کنگره آمریکا با تشویقهای مکرر خود جرات یک هفته جنایت به نتانیاهو دادند تا امروز که بر لبه یک جنگ بزرگ قرار گرفته است
هفت صبح| 10روز است خاورمیانه در آتش جدیدی که اسرائیل ایجاد کرده میسوزد. هر کس به نحوی تلاش میکند که این آتش دامنگیرش نشود و اگر بخواهید بدانید چقدر این آتش پرزبانه و سهمگین است کافی است بدانید که وزیر خارجه اردن، کشوری که با ایران روابط چندان محکمی ندارد، در ۴۸ ساعت دو بار تلفنی با سرپرست وزارت خارجه ایران تلفنی حرف زده و دیروز انگار که دلش قرار نگرفته باشد، سوار هواپیما شده و به ایران آمده تا چند ساعتی حضوری هم در تهران مذاکره کند و وزیر خارجه مصر، کشوری که هنوز رابطه سیاسی با ایران ندارد هم ظرف چهار روز دو بار با طرف ایرانی صحبت کرده است.
جرقه این آتشها همه چهارشنبه دو هفته پیش زده شد. وقتی نتانیاهو در سفری به واشنگتن رفت و در برابر کنگره آمریکا یک سخنرانی تقریبا یک ساعته کرد و اکثریت نمایندگان کنگره آمریکا، ۵۲ بار سخنان او را قطع و او را به شدت تشویق کردند. پس از نزدیک به ۴۰ هزار قربانی در جنگ کیتهتوزانهای که او در غزه به راه انداخته؛ این تشویقها به او اعتماد به نفسی داد که برنامهای مهیب برای کل خاورمیانه ایجاد کند.
آن برنامه درست از شنبه هفته بعد و وقتی نتانیاهو هنوز در آمریکا بود آغاز شد. انفجاری در یک زمین فوتبال در مجدل شمس، روستایی در منطقه جولان اشغالی سوریه با ساکنانی عرب و دروزی به حزبالله نسبت داده شد و زمینهساز به اصطلاح انتقام اسرائیل در روز سهشنبه شد. انتقامی که در قلب منطقه امنیتی حزبالله در ضاحیه جنوبی بیروت اتفاق افتاد و در جریان آن علاوه بر یک مستشار ایرانی و ۶ لبنانی من جمله دو کودک، ارشدترین فرمانده حزبالله لبنان یعنی فواد شکر یا سید محسن نیز ترور شد.
این اما کافی نبود و در بامداد همان روز و در حالی که ایران نخستین روز ریاستجمهوری پزشکیان را آغاز کرده بود، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران ترور شد. ماجرایی که نه فقط باعث خشم ایران شد بلکه کشورهای متحد حماس در منطقه یعنی قطر و ترکیه را هم عصبی کرد و البته با فرض پذیرش ادعای آمریکا در مورد عدم اطلاع از ترور، برنامههای دولت بایدن برای آتشبس در غزه را هم دست کم در کوتاه مدت نابود کرد.
حالا خاورمیانه منتظر مجازات سختی است که از سوی ایران وعده داده شده و البته انتقامی که حزبالله از آن سخن گفته و خب میدانیم که سه روز قبل از آن سفر نتانیاهو هم اسرائیل با حمله به الحدیده یمن، تاسیسات نفتی و بخش انرژی یمنیها را هم منهدم کرده بود و بنابراین آنها نیز در طلب انتقام خود هستند و البته عراقیها که در این میان ناگهان در روز چهارشنبه دیدند که یک پایگاه بسیج مردمی یا حشدالشعبی آنان مورد هدف قرار گرفته است؛ احتمالا از سوی آمریکا.
سیاست کاهش دامنه بحرانی که از سوی کشورهای خارجی پیش گرفته شده سه بعد مشخص دارد:
رسانهای: تصویری که دیروز روزنامه الجریده کویت از مذاکره میان یک هیات آمریکایی با مقامات ایرانی ساخت؛ بخشی از آن سیاست است. در این تصویر ایران این پیشنهاد را گرفته در قبال برخی از امتیازات امنیتی و اقتصادی از انتقامگیری شدید دست بکشد آن هم با اطلاعاتی که آمریکاییها در اختیارش گذاشتند و مبنی بر این است که ترور هنیه در تهران دامی بوده که برای ایران پهن شده تا با انتقامی سخت از اسرائیل وارد یک جنگ بزرگ با این رژیم شود. این تصویر همه چیز دارد. هم تهدید و هم تشویق. هم آیندهای بدون تحریم و هم فردایی که در آن جنگ زیرساختهای نه فقط ایران که منطقه را هم ویران کرده است.
نظامی: حضور تقریبا ۲۶ کشتی جنگی آمریکا در دریای مدیترانه تا دریای عمان و البته خبرهایی از اعزام بمبافکنها، جنگندهها و حتی تفنگداران نیروی دریایی آمریکا پایه اصلی این تصویر است. تصویری که برای ایران قرار است فقط تهدید داشته باشد و البته حسی از آرامش را برای اسرائیلیها ایجاد کند. حسی که با خبرهای ایجاد ائتلاف پدافندی به دور این کشور با حضور برخی کشورهای اروپایی و عربی قرار است عمیقتر هم باشد.
دیپلماتیک: منابع مطلع میگویند که مذاکرات با هدف اولا انصراف ایران از انتقام و در صورت عدم امکان، کاهش دامنه انتقام بوده است. برای این هدف، پیامهایی در مورد احتمال پاسخ مجدد از سوی اسرائیل یا همچنین آمریکا به ایران منتقل شده و البته از زاویه دید این کشورها، خطوط قرمزی برای عملکرد نظامی ایران ترسیم شده است. پیامها عمدتا از سوی مصر و اردن و بعضا قطر و عمان و ترکیه منتقل شده است. بیشتر بین ایران و آمریکا. برخی از این کشورها البته نگران منافع خود هم هستند. اردن به طور مشخص نگران است که مشارکتش در ائتلاف پدافندی دفاع از اسرائیل این بار با خشم ایران روبهرو شود.
پاسخ ایران به این فشارها تاکنون پاسخی واحد بوده است: انتقام قطعی است چون امنیت ایران زیر سوال رفته است و در صورتی که ایران اقدامی نکند یا اقدامی ضعیف یا نمادین داشته باشد، بازدارندگیاش زیر سوال رفته و مجددا مشابه این رویدادها در ایران خواهد افتاد. بنابراین باید ضربهای به اسرائیل وارد شود که دیگر مشابه این اقدامات را انجام ندهد. ایران عملیات خود را انجام خواهد داد. احتمالا با دامنه بیشتری نسبت به عملیات قبلی و البته با هماهنگی سایر نیروهای همپیمان در منطقه و برای تبعات آن مانند ورود به یک جنگ منطقهای نیز آماده است.
این تصویری بود از آتشی که در آن ابتدا توصیفش کردیم. البته تا همین دیروز عصر. ولی به هر حال زغال این آتش همان اعتماد به نفسی بود که آن تشویقهای مکرر در کنگره آمریکا به نتانیاهو داد و بنزین روی آن وقایع پشت سر همی که اسرائیل مسبب آن در سوریه و لبنان و ایران و آمریکا در عراق شد. موقعیت سختی پیش آمده است برای تصمیمگیری. تصمیم بهینهای که بتواند هم تصویر امنیتی و البته غرور کشور را بازسازی کند و هم مانع از خسارتهای بزرگتر شود و بازی در پلن نتانیاهویی نباشد که حالا دیگر هر تحلیلگری در جهان معتقد است که او هر جنگی را برای فرار از شکست و در اختیار داشتن بیشتر قدرت در آغوش میکشد.