۱۵ روایت معتبر از بیروت| آیا اسرائیل بیروت را خواهد زد؟
پایتخت لبنان این روزها سایه جنگ را احساس میکند ولی نه آن قدرکه در کانالهای تلگرامی فارسی برای آن خبر تولید میشود!
هفت صبح| 1: بیروت، پایتخت لبنان، دو روز است که در کانون تحولات خاورمیانه قرار گرفته است. به خاطر یک سوال مهم: «آیا اسرائیل بیروت را خواهد زد؟» قصه حوالی ساعت ۶ و نیم روز شنبه به وقت محلی اینجا آغاز شد. وقتی که خبر آمد یک زمین فوتبال در روستای عرب و دروزینشین مجدلشمس در جولان اشغالی هدف یک پرتابه قرار گرفته و تعدادی کشته شدند. خبرهای تکمیلی نشان داد که کشته شدگان کودک هستند.
اسرائیل از همان اول روایتی را آغاز کرد که این پرتابه را حزبالله زده است و پرتابه موشکی ایرانی بوده به نام فلق یک با پنجاه و سه کیلو سر جنگی. شواهدی هست که این روایت را کاملا زیر سوال میبرد. اول از همه بیانیه حزبالله لبنان که گفته ما اساسا به آن منطقه حملهای نداشتیم. دوم سخنان برخی از ساکنان این روستا من جمله یکی از نمایندگان جامعه دروزی که گفتهاند یک موشک پدافندی اسرائیل به اصطلاح فیلد شد و به این زمین خورد و سوم نظر برخی از کارشناسان نظامی که میگویند خسارات اندکی که به محل اصابت موشک وارد شده نمیتواند کار آن موشک سنگین باشد.
2: به هر حال اسرائیل روایت خود را پیش برد. نتانیاهو، ۵ ساعت زودتر و در ساعت شبات، ساعت مقدس یهودیان که از غروب جمعه آغاز میشود و در شامگاه شنبه به پایان میرسد و در آن یهودیان متعصب از تکنولوژی استفاده نمیکنند در هواپیمای مخصوص نخست وزیری اسرائیل موسوم به بال صهیون نشست و از آمریکا به اسرائیل بازگشت تا نشان دهد که ماجرا برایش مهم بوده و دیروز به محض ورود به تلآویو جلسه دولت و کابینه امنیتی – سیاسی خود را برگزار کرد و در نتیجه قرار شد که او و گالانت در مورد نحوه پاسخ به حزبالله و زمان آن تصمیم بگیرند.
3 : در مورد بازگشت نتانیاهو این موضوع را باید تذکر بدهیم که ساکنان آن روستا اغلب خود را سوری میدانند و از پذیرش تابعیت اسرائیل خودداری کردند و به همین دلیل برخی از مخالفان نتانیاهو میگفتند که او به خاطر دروزی و غیریهودی و غیراسرائیلی بودن این افراد تعصبی روی آنها ندارد و میخواهد به سفرش ادامه دهد. ولی او با این کار تلاش کرد خود را دلسوز آنها نشان دهد و ضمنا تلاش کند جامعه دروزی که در لبنان هم پایگاه مستحکمی دارند را در مقابل حزبالله قرار بدهد. موضوعی که البته با موضعگیری ولید جنبلاط به هدف نرسید چرا که او به عنوان زعیم جامعه دروزی لبنان در بیانیهای گفت موضع حزبالله در مورد عدم حمله به این روستا را میپذیرد.
4 : به هر حال پیغامی که ایران به آمریکا رسانده مبنی بر اینکه بیروت خط قرمز است و هر حملهای به بیروت میتواند به یک جنگ منطقهای منجر شود باعث شده که ظاهرا آمریکاییها از نتانیاهو قول بگیرند که حملهای به پایتخت لبنان نکند.
5 : این تذکر را بدهم که بیروت در ذهن ایرانیان با بیروت در ذهن لبنانیها فرق دارد. بیروت در تقسیمات کشوری لبنان و ادبیات بینالمللی نام شهری است که تقریبا از جاده «صائب سلام» به بالا را شامل میشود. (این آقای صائب سلام چهار سال و هشت ماه در بازه زمانی سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۷۳ نخستوزیر لبنان بوده است.) پایین جاده صائب سلام منطقهای است به نام ضاحیه. ضاحیه در عربی همان حومه است. برعکس منطقه شمالی که در دو طرف شرق و غرب آن مسیحیان و مسلمانان سنی سکونت دارند؛ این منطقه ضاحیه عمدتا شیعهنشین است. مجموع این دو منطقه را بیروت بزرگ مینامند ولی شهر بیروت همان نیمه شمالی است. به این ترتیب مشخص نیست که تعهدی که ظاهرا اسرائیلیها دادهاند شامل حال ضاحیه هم میشود یا نه.
6: در نیمه شمالی که همان شهر واقعی بیروت باشد تقریبا هیچ نگرانی از حمله اسرائیل وجود ندارد. چون میدانند که حتی در فرض حمله به پایتخت هم آنها مورد حمله نخواهند بود. اساسا حملات اسرائیل به لبنان حملاتی فرقهای است. در سال ۱۹۸۲ با مسلمانان اعم از لبنانی و فلسطینی درگیر بود و در جنگ سال ۲۰۰۶ فقط مراکز مربوط به شیعیان عمدتا در محله حاره حریک که یک محله از همان ضاحیه بود را هدف قرار داد و مسیحیان اساسا هدف حملات اسرائیل نبودهاند. (حتی برخی از آنها که میشوند همان حزب کتائب یا فالانژها که متحدان اسرائیل در لبنان هستند)
7 : فرودگاه بیروت البته در همان منطقه ضاحیه قرار دارد. برای همین هم چون همه امورات آن منطقه در دست شیعیان است شما وقتی از فرودگاه بیروت بیرون میآیید وارد اتوبان امام خمینی میشوید و بعد از مدتی هم به اتوبان امام صدر میرسید. یکی از ترسهای لبنانیها این است که فرودگاه مورد اصابت قرار گیرد همانطور که در جنگ ۳۳ روزه اتفاق افتاد. دلیل این ترس این است که لبنان فقط با دو کشور مرز زمینی دارد: سوریه و سرزمینهای اشغالی. سوریه چندان امن نیست یا لبنانیها دوست ندارند مهر ورود به این کشور در پاسپورتشان بخورد و با اسرائیل هم رابطهای ندارند. از این رو تنها راه ورود و خروج از کشور همین فرودگاه است. کشور فرودگاه دیگری هم ندارد. البته با کشتی امکان رفتن به قبرس وجود دارد ولی ظرفیت کشتیها محدود است.
8 : از سوی دیگر لبنان کشوری است که بیش از جمعیت اتباعش در داخل کشور، تبعه در خارج از کشور دارد. یک پژوهش میگوید که دست کم ۷ میلیون لبنانیالاصل فقط در برزیل زندگی میکنند. در حالی که جمعیت لبنانیهای کشور نهایتا ۴ میلیون نفر است. حالا هم فصل تابستان است و بسیاری از این افراد میخواهند به کشور بیایند برای دیدن اقوام یا میخواهند به کشور خود بروند و برای آغاز سال تحصیلی که در خیلی از کشورها از ابتدای سپتامبر است آماده شوند.
9 : نکته بعدی تعداد خارجیهای مقیم کشور است. مثلا ۱۴ هزار فرانسوی در لبنان زندگی میکنند. برای این افراد هم باز بودن فرودگاه یک مسئله مهم است.
10: دلیل هشدارهای متعدد مسافرتی هم همین است. اینکه میشنوید که مدام گفته میشود از اتباع کشورها خواسته شده به لبنان سفر نکنند یا از لبنان خارج شوند همین است. لبنان مقصدی بسیار ارزان برای اروپاییهاست. در حال حاضر ۹ شب اقامت برای ۲ نفر در هتل معروف رادیسون بلو، نزدیک صخره عشاق بیروت در حال حاضر ۱۱۰۰ یورو قیمت دارد. اگر همین میزان را هم برای پرواز و خورد و خوراک در نظر بگیرید یک فرد در پاریس میتواند با کمتر از میانگین یک ماه حقوقش، با همسر خود به بیروت بیاید و ۱۰ روز را در اینجا به خوشگذرانی بپردازد.
11: البته برخی از این هشدارهای مسافرتی هم ناشی از مسایل سیاسی و منافع اقتصادی دولتهاست. مثلا دیروز در حالی که بسیاری از پروازها به بیروت کنسل شده بود آمریکاییها از اتباعشان خواستند لبنان را ترک کنند. آمریکاییها خوب میدانند که اگر کسی خواسته باشد بیروت را ترک کند، در همان ۲۴ ساعت اول بعد از حادثه این کار را کرده و کسانی که ماندند، دیگر ماندگارند ولی برای دمیدن بر آتشی که اسرائیل روشن کرده این کار را میکنند.
در عین حال اگر واقعا جنگی رخ دهد آنها باید با صرف هزینه بالا عملیات تخلیه انجام دهند که خیلی از نظر منطق سرمایهداری کار درستی نیست! برای همین هم مثلا در سایت سفارت انگلستان در بیروت نوشته شده اگر به توصیه ما گوش نکنید و دیر شود و مجبور شویم شما را از بیروت تخلیه کنیم احتمالا شما را تا اولین نقطه امن یعنی قبرس میرسانیم و بعد دیگر خودتان باید بلیت بگیرید و به خانه برگردید و تازه پول تخلیه تا قبرس را هم از شما میگیریم!
12: با همه اینها شهر آرام است. پریشب، در حالی که در کانالهای فارسی تلگرام، دعوا بر سر این بود که الان حمله آغاز خواهد شد یا یک ساعت دیگر در اینجا، در منطقه جمیزه که من ساکنم تنها صدایی که میآمد صدای شادی دخترکانی بود که داشتند برای دوستشان آهنگ تولدت مبارک میخواندند. ساعتی بعد شبکه LBCI که متعلق است به حزب قوات اللبنانیه به رهبری سمیر جعجع، مسابقه دختر شایسته لبنان را برگزار کرد و خانم ندی کوسا، ۲۶ ساله از استان مسیحی و سنینشین عکار در مرز لبنان به عنوان دختر شایسته لبنان برگزار شد. یکشنبه شب هم در حالی که بسیاری منتظر صدای تیر و ترکش در لبنان بودند، صدای انفجارهایی در شهر شنیده شد ولی بعد از مدتی توضیح داده شد که نتایج امتحانات اعلام شده و صدای انفجار در واقع مربوط به نورافشانی شادمانی از قبولی در امتحانات بوده است.
13: البته این طور هم نیست که هیچ سایهای از جنگ بر سر شهر نباشد. در این دو سه روز تقریبا هر ساعت یک جنگنده اسرائیلی بالای سر بیروت میآید و هر لحظه انتظارش را داری که کمی پایینتر هم بیاید و دیوار صوتی شهر را بشکند ولی به طور کلی تا این لحظه تا حوالی ساعت ۶ بعدازظهر روز دوشنبه به وقت بیروت، شهر هیچ تغییری نسبت به گذشته نکرده است. تابستانی آرام است با مردمانی که مشکلات اقتصادی کمرشان را خم کرده ولی نشکسته و البته در عوض تنوع اجتماعی و دینیشان و مدلی از آزادی که از دل آن بیرون آمده توانسته انواع مختلف سبک زندگی را کنار هم بنشاند. از جوانانی که در ساحل تا طلوع آفتاب با موسیقی تکنو میرقصند تا جوانانی که در ضاحیه، رویای روزی را در سر میپرورانند که بتوانند عضو حزبالله شوند.
دو نکته درباره نسبت حزبالله و جامعه لبنانی
14 : در رسانههای ایرانی و به خصوص در فضای مجازی فارسی، تصورات غلطی در مورد نسبت حزبالله و جامعه لبنانی وجود دارد. این تصورات غلط زمینه برخی از تحلیلهای غلط را هم فراهم کرده است. یکی از تصورات غلط، اشتباه گرفتن مخالفت با حزبالله و سلاح آن و اعتماد به حزبالله است. بله. در جامعه لبنان، بخش قابل توجهی (ولی نه شاید اکثریت) جامعه با اینکه حزبالله سلاح دارد مخالف هستند ولی این به معنی عدم اعتماد به حزبالله نیست. حتی منتقدان و مخالفان حزبالله هم میدانند که این گروه، در حال حاضر قویترین نهاد غیردولتی جهان است و واقعا امکان مبارزه با اسرائیل را دارد.
15: یکی دیگر از تصورات غلط این است که تصور میشود به دلیل اینکه حزبالله جنگ با اسرائیل را در هفتم اکتبر آغاز کرده؛ پس در صورتی که اسرائیل به لبنان حمله کند از حزبالله حمایتی نخواهد شد. نه خیر! اینطور نیست. برای لبنانیها داستان اسرائیل و لبنان و فلسطین از هفت اکتبر شروع نمیشود. از خیلی قبلتر شروع شده است. لبنانیها فراموش نکردهاند که بخش مهمی از کشورشان ۱۸ سال در اشغال اسرائیل بوده و حزبالله بوده که این کشور را آزاد کرده است. فراموش نکردند که حزبالله تنها ارتش عربی بوده که از سال ۱۹۴۸ به این سو، با اسرائیل مبارزه کرده ولی از او شکست نخورده است. (جنگ سال ۲۰۰۶) و البته بخشی از جامعه لبنان که در میان آنها منتقدان حزبالله هم هستند معتقدند که حتی اگر حزبالله جنگ را شروع نمیکرد؛ اسرائیل که به شدت از حم آن نگاه میشود. مجموع اینها باعث میشود که بگوییم اگر اسرائیل به لبنان حملهای کند؛ به احتمال زیاد، حتی نقاط تاریکی که در ذهن برخی لبنانیها از دخالت حزبالله در جنگ سوریه به نفع بقای بشار اسد وجود دارد نیز از بین خواهد رفت.