صفکشی در خیابان بهشت| یک گروه ۱۰نفره در شورای شهر، منتقد شهردار هستند
عملا در شورا وضعیت فعلا ۱۱ موافق برای زاکانی و ۱۰ موافق برای استیضاح اوست
هفت صبح| کار کمی برای آقای زاکانی سخت شده است. شهردار پرتکاپوی تهرانکه با جملات کوبندهاش در مناظرات، مثل سال ۱۴۰۰ میخواست راه را برای یک کاندیدای اصولگرای دیگر باز کند ولی یک سوال مسعود پزشکیان یعنی «تا آخر میمونی دیگه؟»؛ و سه بار جواب محکم زاکانی، احتمالا یکی از پایههای شکست اصولگرایان در انتخابات بود و بومرنگی که او پرتاب کرده بود؛ به سمت خودش برگشت. حالا نه تنها کارزار برکناری او از شهرداری تهران نزدیک به ۱۶۸ هزار امضا دارد(کارزار حمایت از او هم البته تقریبا همین اندازه امضا جمع کرده است ) بلکه در شورای شهر، از او انتقاداتی میشود که پیش از این نمیشد تصورش را هم کرد.
به نظر میرسد چهرههای متمایل به قالیباف در ادامه حملات مداومشان به گروههای تندرو، در شورای شهر هم ابتکار عمل را در دست گرفتهاند.علیرضا زاکانی در مرداد سال ۱۴۰۰ با ۱۸ رای به عنوان شهردار تهران انتخاب شد. حالا برخی در شورای شهر به فکر برکناری او هستند ولی باید دست کم ۱۴ نفر در شورا به استیضاح او رای بدهند. دست کم حالا چنین اکثریتی در شورا وجود ندارد.
مخالفان زاکانی در شورای شهر در حال حاضر ده نفر هستند. زنان شورا به جز خانم نرگس معدنیپور یعنی خانمها زهرا شمس احسان، سوده نجفی و نرجس سلیمانی از مخالفان زاکانی هستند. افراد نزدیک به قالیباف هم از مخالفان زاکانی هستند. ناصر امانی (قائم مقام قالیباف در دوران شهرداری)، حبیب کاشانی (رئیس ستاد قالیباف در انتخابات اخیر) و سید جعفر تشکری هاشمی (معاون ترافیک در زمان قالیباف) و جعفر شربیانی (رئیس شورای هماهنگی ستادهای مردمی محمدباقر قالیباف) شاخصترین این افراد هستند و در ردیف بعدی مهدی اقراریان و علی اصغر قائمی که در این انتخابات به صراحت از قالیباف حمایت کردند. مهدی عباسی هم یکی دیگر از مخالفان زاکانی است که البته نمیتوان خیلی او را به قالیباف نزدیک دانست.
در آن سو البته پرویز سروری، محمد آخوندی، علیرضا نادعلی، مهدی بابایی، سید احمد علوی، میثم مظفر، احمد صادقی و سیدمحمد آقامیری و همان طور که پیش از این گفتیم نرگس معدنیپور از موافقان جدی زاکانی هستند. در این میان وضعیت دو نفر مبهم است: مهدی چمران و مهدی پیرهادی. شایعات میگوید که چمران در دور پیش به زاکانی رای نداده ولی حالا از او حمایت میکند و پیرهادی با وجود اینکه از نظر خانوادگی به قالیباف نزدیک بوده، ظاهرا در انتخابات قبلی به زاکانی رای داده است.
در این شرایط عملا در شورا وضعیت فعلا ۱۱ موافق برای زاکانی و ۱۰ موافق برای استیضاح اوست و خیلی بعید است که بشود از حلقه زاکانی چهار نفر را جدا کرد و به جمع منتقدان آورد.
حالا چرا میخواهند برکنارش کنند؟
انگیزهها متفاوت است. طرفداران قالیباف به وضوح از رفتار زاکانی در انتخابات مجلس ناراضی هستند. در آن زمان زاکانی نه تنها در ائتلاف به سرلیستی قالیباف حاضر نشد بلکه لیستی از نظر گرافیکی مشابه به لیست قالیباف تهیه کرد ولی او را در فهرست قرار نداد و به عقیده هواداران قالیباف یکی از عوامل ناکامی نسبی قالیباف در انتخابات مجلس شد.
البته این افراد به وضوح چنین مسایلی را بیان نمیکنند بلکه بیشتر به ناکارآمدی زاکانی استناد میکنند و البته به برخی انتصابهای او و همچنین قرارداد اخیر با چین معترض هستند. افرادی که در آن کارزار هستند اما بیشتر دغدغه زیست محیطی دارند و از این رو هم هست که محمد درویش یکی از فعالان محیط زیستی یکی از حامیان اصلی کارزار شده است.(درویش در دوره شهرداری قالیباف به عنوان مشاور فعالیتهای حاشیهای در شهرداری تهران داشت) این افراد به مسایلی مانند خشک کردن درختان و ساخت بناهایی در پارک لاله یا قیطریه معترضاند که البته شهرداری تهران ادعاهای آنها را کذب میداند.
در این میان طبیعی است که اصلاحطلبان هم بدشان نمیآید زاکانی از شهرداری برود و چهرهای معتدلتر به جای او روی صندلی مدیریت پایتخت بنشیند.آنها به محمد مخبر اشاره کردهاند ...
نقش خانم سلیمانی
نرجس سلیمانی در موج جدید انتقادات از زاکانی یک نقش کلیدی داشت. او با گفتن این جملات به شدت طرفداران شهردار را عصبانی کرد:«از وقتی وارد شورا شدیم شهر تغییر قابل توجهی نداشته و حمل و نقل عمومی، جمع آوری پسماند، اختلال در مدیریت امور شهری و ارتباط مردم با شهرداری همچنان وضعیت مناسبی ندارد...شهر نیازمند عطاری دانا و خاموش است تا در سکوت تلاش کند، بدون هیاهو و هر دم در هوس جای دیگر نباشد.»
او که متولد ۱۳۶۲ است؛ هرچند با وجود مخالفت خانواده در لیست اصولگرایان شورای شهر قرار گرفت ولی انتقاد از او هم به دلیل وابستگی نسبیاش کمی حساسیت برانگیز است. مثلا در همین جلسه یکشنبه شورای شهر آقامیری به سلیمانی گفت: «اینکه چشمان خود را ببندیم و دهان خود را باز کنیم در شأن فرزند شهید سلیمانی نیست.» و همین جمله باعث جنجال بزرگی شد و اقراریان و امانی، آقامیری را به توهین به شهید سلیمانی متهم کردند و آقامیری هم با وجود انکار این موضوع ترجیح داد از این سوء تفاهم عذرخواهی کند.
با این حال بررسی مواضع سلیمانی نشان میدهد که او از مدتهای قبل منتقد زاکانی بوده و این طور نبوده که مواضع او ناشی از اقدامات اخیر زاکانی باشد. در صفحه اینستاگرام او انتقاداتی از انتصابات شهرداری به چشم میخورد و در سابقه شورای شهر هم انتقاداتی در خصوص وضعیت حملونقل عمومی یا تعدیل زنان باردار در شهرداری وجود دارد.
به طور کلی هم این طور احساس میشود که نرجس سلیمانی مواضعی متفاوت با زینب خواهر خود که چهره رسانهای خانواده شهید سلیمانی است دارد. مثلا نرجس سلیمانی در صحن شورای شهر در خصوص فوت مهسا امینی چنین گفت: «از دست رفتن جان شیرین مهمان شهرمان را صمیمانه به خانواده امینی تسلیت گفته و برای ایشان به نیابت از شهروندان تهرانی صبر جمیل از خداوند منان خواستارم.»
یا از سوی دیگر وقتی از او در مورد ساخت موزهای به یاد پدرش در پارک چیتگر که برخی میگفتند متعلق به منابع طبیعی است پرسیدند پاسخ داد که «هر نوع فعالیت ساختمانی را در زمینی که مالکیت آن محل مناقشه باشد و سازنده و بهرهبردار پروژه و همچنین محل هزینه ساخت پروژه کاملاً روشن نباشد، از اساس بهصلاح نمیدانم.»
او در همین مصاحبه در مورد تندیسهایی هم که از شهید سلیمانی ساخته شد گفته بود «با قوت و بدون تردید شهید سلیمانی نه تنها تندیسگری از خود را جایز نمیدانست بلکه نسبت به صرف هزینه برای تصویرگری جسم مادیاش پریشان و ناراحت نیز میبود، اگر استفاده از ظرفیت محبت و مودت مردم در جهت تقویت ساختارهای هنری جامعه را کنار بگذاریم هیچ دلیلی برای تکرار صورتگری سه بعدی از شهید سلیمانی قابل دفاع نیست.»
و از سوی دیگر به صراحت در مورد ماجرای ساخت مسجد در پارک قیطریه و بنایی دیگر در پارک لاله اظهارنظر کرده بود و پیشنهاد داده بود که به جای ساخت مسجد در میانه بوستانها، فضای سبز را در اطراف مساجد گسترش دهیم چون در این صورت: «هیچ شهروندی با هیچ گرایشی از هر قوم و قبیلهای مخالف توسعه فضای سبز پیرامون مساجد نیست و نخواهد بود و این الگو میتواند تمام ظرفیت عظیم شهروندان را برای ترویج سبک زندگی مورد نظر ایران اسلامی پای کار بیاورد.»
باید به انتظار روزهای بعد نشست و دید آیا تیم قالیباف در شورای شهر میتوانند با داشتن صداهای بلندی مثل اقراریان و البته صداهایی که خدشه وارد کردن به آنها چندان به صلاح اصولگرایان نیست مثل نرجس سلیمانی میتوانند فضای مدیریت شهری را تغییر دهند یا زاکانی یک سال دیگر و حتی در صورت تمدید مدت شورای شهر تا هفت سال، چهار سال دیگر بر صندلی خیابان بهشت تکیه خواهد زد.