کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۰۹۵۰
تاریخ خبر:

پرتره نامزدها-۴ | از خیابان بهشت تا حوالی پاستور

پرتره نامزدها-۴ | از خیابان بهشت تا حوالی پاستور

علیرضا زاکانی؛ از تولد در ری تا شهرداری تهران

هفت صبح| تا به حال در مورد سه کاندیدا نوشته‌ایم(اینجا بخوانید): سعید جلیلی، مسعود پزشکیان و مصطفی پورمحمدی. بنا به حروف الفبا امروز نوبت علیرضا زاکانی است. علیرضا زاکانی متولد ۱۳۴۴ در جنوب شهر تهران است. قاعدتا سن و سالش به انقلاب نمی‌خورد اما برخی از حضور او در عرصه قبل از انقلاب سخن می‌گویند. ۱۵ ساله که می‌شود عزم جنگ می‌کند تا در مقابل رژیم بعثی عراق بجنگد. حاصل ۶۲ ماه حضور او در جبهه‌، پنجاه درصد جانبازی از ناحیه گردن و دست و پاست اما زمین‌گیر نمی‌شود و فعالیت خود را ادامه می‌دهد. او در این دوره حتی به قائم‌مقامی فرمانده لشکر هم می‌رسد. حجم عمده فعالیت‌های او در جنگ، در واحدهای تخریب، اطلاعات و عملیات بوده است که خود می‌تواند علتی برای روحیه امروز او در سیاست ایران باشد.

 

با پایان جنگ، در کنکور دکتری عمومی شرکت می‌کند و پس از آن، وارد دوره تخصصی پزشکی هسته‌ای می‌شود. چند سال پیش سایت‌های نزدیک به دولت احمدی‌نژاد از تخلف او در این مرحله خبر دادند و گفتند او نمرات پایینی داشته و بدون مجوز رشته خود را تغییر داده است. زاکانی پاسخ داد که دلیل نمرات پایین برخی ناهماهنگی‌های اداری دانشگاهی بوده و البته حضور در جبهه و تغییر رشته او از دستیاری کودک به پزشکی هسته‌ای هم با مجوز بوده است. به هر حال زاکانی با همان مدرک به استخدام دانشگاه علوم پزشکی تهران درمی‌آید.

 

او مدتی رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی استان تهران شد و بعد از آن از سال ۱۳۷۷ مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه‌های استان تهران می‌شود. اولین بروز و ظهور او در سیاست ایران در سال ۱۳۷۸ است. در روز ۲۳ تیر. روز راهپیمایی علیه اعتراضات کوی دانشگاه. سخنران اصلی آن مراسم حسن روحانی است و یکی از سخنرانان فرعی، علیرضا زاکانی!

 

سال ۱۳۷۹ او مسئول سازمان بسیج دانشجویی کشور می‌شود و سال ۱۳۸۲ از آن استعفا می‌دهد. چرا؟ چون می‌خواهد حزب جدیدی به نام رهپویان تاسیس کند و در انتخابات مجلس هفتم به عنوان نماینده تهران کاندیدا شود. در واقع زاکانی در اینجا تلاش می‌کند مسیر خود را از اصولگرایان جریان اصلی در آن زمان که همان جامعه روحانیت و حزب موتلفه و ائتلاف پیروان خط امام و رهبری بودند جدا کند.

 

او موفق شد در آن انتخابات وارد مجلس شود. کار مهمی که در آن مجلس کرد مقابله با دانشگاه آزاد بود. او در واقع یکی از اولین اصولگرایانی بود که در خط مبارزه با جاسبی قرار گرفت. در سال ۱۳۸۴ او به وضوح مخالف رای آوردن یک اصلاح‌طلب یا حتی هاشمی بود و حامی یک رئیس‌جمهور «اصلاح طلب اصولگرا» شد و خیلی عجیب خواهد بود اگر به یادتان بیاوریم که او رئیس ستاد انتخاباتی قالیباف شد. هر چند که بعدها به نقل از برخی حامیان مصباح یزدی گفته شد که او چندان با سبک تبلیغاتی قالیباف همراه نبوده چون «سفارش رهبری به قالیباف این بود که شما سردار جبهه و جنگ و برادر شهید هستی، با تابلوی برادر شهیدت و ارزش‌هایت حرکت کن. قالیباف این توصیه آقا را فراموش کرد و علت شکستش هم فراموش کردن این ارزش‌ها و فاصله گرفتن از تابلوی خط امام بود.»

 

البته گفته می‌شود نظر زاکانی و همفکرانش، ابتدا روی احمد‌ی‌نژاد بوده است و بعدا بر اساس نظرسنجی‌ها به سمت قالیباف کشیده شده است. با همه این‌ها نتیجه انتخابات به گونه‌ای شد که زاکانی و دوستانش می‌خواستند و یک «اصولگرای تحول‌خواه» به کرسی ریاست جمهوری نشست.

 

زاکانی در دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد یکی از مهم‌ترین حامیان او بوده است اما در دوره دوم مشکلاتی با او پیدا کرد که حتی منجر به موضع‌گیری‌های تند از سوی او شد مثل اینکه مقایسه رجایی با احمدی‌نژاد را ظلم به رجایی خواند و در یادداشتی که بعد از ماجرای خانه‌نشینی احمدی‌نژاد نوشت اظهار کرد که باید حباب توهم را شکست. دلیل این‌گونه موضع‌گیری به طور عمده مربوط به نزدیکان احمدی‌نژاد می‌شد: سه‌گانه محمدرضا رحیمی، سعید مرتضوی و اسفندیار رحیم مشایی.

 

در تمام دهه ۹۰ زاکانی همین نقش منتقد را برای دولت روحانی هم ایفا کرد. او بازوهای رسانه‌ای هم برای انتقادات خود داشت. هم سایت جهان نیوز و هم هفته‌نامه پنجره. نتیجه این انتقادات ثبت نام در انتخابات ۱۳۹۲ بود که به گفته او به خاطر یک پرونده مفتوح قضایی منجر به ردصلاحیت شد.

 

به ناگاه اما در مجلس نهم نقش زاکانی پررنگ‌تر از قبل شد چرا که او مسئول کمیسیون بررسی برجام در مجلس شد و پخش این جلسات در تلویزیون با رویکرد مطالبه‌گرایانه او نسبت به افراد دست‌اندرکار برجام مثل ظریف یا صالحی باعث شد که تصویر سیاسی او پررنگ‌تر شود. نتیجه پررنگ‌شدن این تصویر سیاسی ثبت‌نام او در انتخابات ۱۳۹۶ بود که باز هم یک پرونده قضایی مفتوح مانع از تایید صلاحیت او شد.

 

و در نهایت در ۵۶ سالگی بود که او به شکل یک نیروی سیاسی جدی در جبهه اصولگرایی در سطح ریاست جمهوری و در انتخابات سال ۱۴۰۰ ظاهر شد و با حرکت تخریبی خود علیه اصلاح‌طلبان هرچند ضعیف آن انتخابات یعنی همتی و مهرعلیزاده پیروزی را برای رئیسی تضمین کرد و بعد از آن به شهرداری تهران رسید.

 

به نظر می‌رسد که زاکانی در این سمت به این برداشت رسید که حالا دیگر دوره اینکه بخواهد در دنیای سیاست نیروی کسی باشد تمام شده و با وجود اینکه گفته با توافق رئیسی و قالیباف به سمت شهرداری رسیده، با سرعت راه خود را از قالیباف جدا کرد و حالا به نظر می‌رسد که در سیاست ایران به سعید جلیلی نزدیک‌تر از قالیباف باشد.

 

شهرداری تهران البته با سطح وسیعی از اختیارات و وظایف، امتیازاتی چون عضویت در هیات وزیران، ارتباطات بین‌المللی (مثل سفرهایی که زاکانی برای تامین حمل‌ونقل عمومی تهران به چین داشت) و نیز با توجه رسانه‌ای چشمگیری که به خود جلب می‌کند و نیز با بازوهای رسانه‌ای چون روزنامه همشهری، این ظرفیت را دارد که هر کسی را هم به این نتیجه برساند که او در جایگاه ریاست جمهوری می‌تواند قرار بگیرد (کما اینکه پیش از این احمدی‌نژاد هم از این سمت برخاست و به ریاست جمهوری رسید).

 

با این وجود باز هم گفته شده که بعد از قاضی‌زاده هاشمی او دومین فردی است که در معرض انصراف در روزهای پایانی قرار دارد با این هدف که دولت به دست اصلاح‌طلبان نرسد. اصلاح‌طلبانی که تقریبا تمام عمر سیاسی زاکانی به مخالفت و مقابله با آنان گذشته است.

 

البته که این مناظرات اولین مناظراتی خواهد بود که زاکانی دیگر فقط یک مطالبه‌گر صرف نیست و باید به برخی اتهامات مطرح شده در این سال‌ها علیه خود مثل تحصیل و اقامت موقت دخترش در خارج از کشور، فعالیت دامادش در شهرداری تهران و قراردادهایی با چین پاسخ هم بدهد. از این روست که اگر او قبل از مناظره‌ها انصراف ندهد، باید منتظر مناظره‌های داغی به خصوص بین او و پزشکیان و نیز قالیباف باشیم.

کدخبر: ۵۶۰۹۵۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر