معمای مرگ خانم دانشجوی نخبه در بزرگراه

هفت صبح| ماجرای واژگونی خودرو، مرگ دختر دانشجوی 20 ساله و احتمال تصادف ساختگی در حالی به دادگاه کیفری یک استان تهران رسید که پیش‌تر متهم 30 ساله به خاطر سانحه رانندگی به قتل شبه عمد متهم شده بود. 29 اسفند 1402 گزارش واژگونی یک خودرو پژو در بزرگراه شیخ فضل‌الله‌نوری به مرکز فوریت‌های پلیسی اعلام شد.

پس از آن ماموران به محل سانحه اعزام شدند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که راننده خودرو که جوانی 30 ساله به نام کامیار است زخم‌های سطحی برداشته و در مقابل سرنشین خودرو که دختری 20 ساله به نام پارمیدا بود، در دم جان باخته است.

از آنجا که گزارش اولیه پلیس سانحه رانندگی بود و علت سانحه هم واژگونی خودرو قید شده بود برای کامیار به اتهام قتل غیرعمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری دو تهران ارسال شد. در این میان خانواده پارمیدا با مراجعه به دادسرا و ارائه برخی مستندات و ادله اظهار کردند که رابطه دوستانه بین دخترشان با کامیار دارای اشکالاتی بوده و چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ فرهنگی باهم سنخیتی نداشته‌اند.

مادر پارمیدا در بخشی از اظهاراتش گفت: کامیار در حوزه املاک فعالیت می‌کند و دختر من دانشجوی نخبه یکی از بهترین دانشگاه‌های کشور است. او 10 سال از دخترم بزرگتر بوده و به نظر می‌رسد او دخترم را فریب داده بود. ضمن اینکه اگر سانحه تا این حد شدید بوده که پارمیدا در دم جان ببازد چرا کامیار آسیبی ندیده است. با پذیرش اظهارات خانواده پارمیدا پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و برای کامیار نیز به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر شد.

در دادگاه

در ابتدای این جلسه اولیای دم برای متهم درخواست قصاص کردند. سپس مادر پارمیدا به جایگاه رفت و گفت: همانطوری که ما مستندات‌مان را ارائه دادیم بر این باور هستیم که به احتمال زیاد متهم دخترمان را فریب داده و در یک تصادف ساختگی خواسته طوری وانمود کند که پارمیدا بر اثر سانحه جان باخته است.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: همانطوری که بارها تاکید کرده‌ام پارمیدا در سانحه فوت کرد و من بی‌گناهم. او درباره چگونگی آشنایی‌اش با پارمیدا گفت: من یک دفتر املاک دارم و از چند ماه قبل از حادثه حسابدارم که با من هم مسیر بود را به نزدیکی خانه‌شان می‌رساندم. زمانی که حسابدارم می‌خواست پیاده شود دختری را می‌دیدم که کم کم به او علاقه‌مند شدم.

او پارمیدا بود و یک روز با او هم کلام شدم و بعد از شنیدن حرف‌هایم پذیرفت که باهم دوست باشیم. آن روز در حال دور زدن با ماشینم بودیم که به یکباره کنترل خودرو از دستم خارج و واژگون شد. پس از اظهارات متهم، قضات دستور تحقیقات بیشتر در خصوص سانحه و ابعاد تصادف را از سوی کارشناسان صادر کردند تا بعد از ارائه گزارش تکمیلی توسط کارشناسان، با صدور رای درباره متهم اعلام نظر کنند.