داستان نجات ۵۰۰ زندانی | درباره حاج محمد شهرکی خیر گلستانی

بزرگترین چالشهای زندگیام جلب رضایت 14 نفر از اولیای دم در یک پرونده قصاص بود
هفت صبح، سیما فراهانی| سالها پیش، در دل روستایی کوچک که به مهماننوازی شهرت داشت، داستانی آغاز شد که نه تنها زندگی چندین نفر را تغییر داد، بلکه نشان از روح انساندوستی و همدلی در جامعه داشت. مردی با نسلها تجربه در یاریرسانی به دیگران، تصمیم گرفت تا در اقدامی خیرخواهانه، به زندگی زندانیانی که به خاطر مشکلات مالی و تصادفات ناخواسته پشت میلههای زندان بودند، نوری از امید ببخشد.
حاج محمد شهرکی، خیر گلستانی، با پیگیری و تلاش مداوم، به دنبال آزادی زندانیانی بود که هر کدام داستانی دردناک و غمانگیز داشتند. او میدانست که هر زندانی نه تنها خود، بلکه خانوادهای دارد که به شدت تحت تأثیر شرایط او قرار گرفته است. این گزارش، روایتگر سفر این مرد و چالشهایی است که در مسیر جلب رضایت اولیای دم و آزادی زندانیان با آنها روبهرو شد؛ سفری که نشاندهنده اراده، همت و عشق به انسانیت است.
یک نسل نیکوکاری
محمد شهرکی، رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین استان گلستان، در گفتوگو با خبرنگار هفت صبح جزئیاتی از آغاز فعالیتهای خیرخواهانهاش روایت میکند: «از زمانهای قدیم، خانواده ما در مهماننوازی و کمک به دیگران شهرت داشتند. به یاد دارم پدر من همیشه در خانهاش، میهماننوازی به عنوان یک ارزش اساسی تلقی میشد. با اینکه وضعیت مالی خوبی نداشتند، ولی هر مهمانی به روستا میآمد، اول در خانه ما از او پذیرایی میشد.
این علاقه به کمک به دیگران نه تنها از پدر و مادر بلکه از نسلهای قبل به ما منتقل شده است. خانواده ما همیشه در روستا معروف بودند به اینکه به کسانی که از شهر میآمدند کمک میکردند. وقتی کسی به مشکل برمیخورد، پدرم میگفت: «ما باید تا جایی که میتوانیم برای حل مشکل دیگران تلاش کنیم.» این روحیه در من نیز ادامه پیدا کرد.
در ابتدا در بیمارستانها شروع به کمک کردم. بهخصوص در مواقعی که بیماران به کمک نیاز داشتند، همیشه سعی میکردم که شرایط را برای آنها تسهیل کنم. برای مثال، اگر کسی به تخت یا کپسول اکسیژن نیاز داشت، ما در تلاش بودیم تا این وسایل را فراهم کنیم. در این زمینه، با پزشکان صحبت میکردم تا خدماتی را رایگان ارائه دهند. این کار باعث میشد که بیماران سریعتر به درمان برسند.»
اولین اقدام خیرخواهانه
محمد شهرکی که عضو هیئت مدیره مجمع مدرسهسازی استان گلستان هم هست، دستی به سر و گوش خاطراتش میکشد و ما را به سالهای دور میبرد: «یادم میآید که اولین کار خیری که انجام دادم، مربوط به آزادی زندانیان بود. حدود ۲۶ یا ۲۷ سال پیش، در یک مراسم که به مناسبت آزادی زندانیان برگزار شده بود، تصمیم گرفتم که به این موضوع کمک کنم.
آن زمان، آزادی یک زندانی نیازمند ۳۰ میلیون تومان بود که مبلغ زیادی محسوب میشد. با این حال، توانستم این مبلغ را فراهم و زندانی را آزاد کنم. در میان زندانیانی که تا به حال آزاد کردم، 37 نفر جرمشان قتل بود و بقیه به دلایل مالی در زندان بودند. بعد از آزادی اولین زندانی، یک روز به بیمارستان شهرمان در گنبدکاووس رفتم، در آنجا افراد زیادی بستری بودند و درمانشان به دلیل نبود امکانات و یا فقر با مشکل مواجه بود. آنجا بود که یا علی گفتم و کمک به مردم را آغاز کردم.»
معیارهای انتخاب زندانیان
این خیر گلستانی، برای انتخاب زندانیانی که باید آزاد میشدند، ملاکها و معیارهای خاصی را در نظر میگیرد: «برای انتخاب زندانیانی که قرار بود آزاد شوند، معیارهایی داشتیم. ما به دنبال افرادی بودیم که به خاطر تصادف یا مشکلات مالی در زندان بودند و نه به خاطر جرایم جدی. همچنین، سعی میکردم به خانوادههای آنها نیز توجه کنم، زیرا وقتی سرپرست خانواده در زندان باشد، همه اعضای خانواده دچار مشکلات زیادی میشوند. درواقع انگار تمام اعضای خانواده زندانیاند.
به همین دلیل در فرآیند آزادی زندانیان، ما به معیارهای خاصی توجه میکنیم که بر اساس آنها تصمیم میگیریم که چه کسانی مستحق آزادی هستند. این معیارها شامل نوع جرم، وضعیت خانوادگی و میزان همکاری زندانی با سیستم قضایی است. ما تلاش میکنیم تا به افرادی که در شرایط سختی هستند، کمک کنیم و به آنها فرصتی دوباره برای شروع زندگی بدهیم.
ما به دنبال افرادی هستیم که جرایم غیرعمد یا مالی داشتهاند. برای مثال، اگر کسی به خاطر یک تصادف ناخواسته یا مشکلات اقتصادی در زندان باشد، شانس بیشتری برای آزادی دارد. رفتار زندانی در زمان حبس نیز مهم است. افرادی که نشان دادهاند تمایل به اصلاح دارند و در زندان رفتار خوبی داشتهاند، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند.»
حمایت از زندانیان پس از آزادی
پس از آزادی زندانیان، شهرکی همچنان به آنها کمک میکند و ماجرا فقط به آزادی زندانیان ختم نمیشود. او در این باره میگوید: «این کمکها شامل تأمین نیازهای اولیه و مشاوره برای پیدا کردن شغل بود. ما میخواستیم که آنها بتوانند به زندگی عادی خود بازگردند و از آسیبهای اجتماعی جلوگیری کنیم. این کار نه تنها به خود زندانیان، بلکه به جامعه هم کمک میکند. در نهایت، کمک به دیگران و تلاش برای بهبود زندگی آنها، همواره یکی از اهداف اصلی ما بوده است. ما به این باور داریم که هر فردی حق دارد که از حمایت و محبت دیگران برخوردار شود و ما در این مسیر سعی میکنیم تا جایی که ممکن است به دیگران کمک کنیم.»
معجزه آزادی
حاج محمد در مسیری که در پیش گرفته با چالشهای ریز و درشتی هم مواجه است: «یکی از تجربیات جالب من در این زمینه مربوط به پروندهای بود که شامل ۱۶ اولیای دم میشد. در این پرونده، یک نفر کشته شده بود و ما باید رضایت همه اولیای دم را جلب میکردیم. این کار بسیار دشوار بود، زیرا اولیای دم در شهرستانهای مختلفی زندگی میکردند.
با این حال، با تلاش و همکاری، موفق شدیم رضایت آنها را جلب کنیم و این پرونده را به نتیجه برسانیم. این پرونده شامل ۱۶ اولیای دم بود که هر کدام از شهرستانهای مختلف کشور میآمدند. از این ۱۶ نفر، دو نفر فوت کرده بودند و باقی آنها شامل ۱۴ فرزند و دو خانم بودند. این افراد از استانهای مختلفی مثل سمنان، سیستان و بلوچستان و حتی تهران بودند. من باید به دنبال آنها میرفتم و این کار به نظر غیرممکن میرسید. با این حال، به لطف خدا و ارادهام، توانستم آنها را پیدا کنم.
این یکی از بزرگترین چالشهای زندگیام بود. پروندهای که در دست داشتم، به شدت پیچیده و حساس بود و در حقیقت، یک پرونده قصاص به شمار میرفت. این افراد به راحتی شناسایی نشده بودند و دادگستری نیز بر این موضوع تأکید داشت که این حکم باید اجرا شود. در واقع، نماینده دادستان درخواست قصاص کرده بود و این کار به هیچ وجه آسان نبود. من به شدت به دنبال این بودم که بتوانم رضایت اولیای دم را جلب کنم. با وجود اینکه برخی از آنها در شهرستانهای دورافتاده زندگی میکردند، اما با تلاش و پیگیری، توانستم با آنها ارتباط برقرار کنم.
خوشبختانه، پس از تلاشهای بسیار، توانستم رضایت 14 اولیای دم را جلب کنم. این کار نه تنها برای من بلکه برای خانوادههای آنها نیز یک پیروزی بزرگ بود. آنها به من اعتماد کردند و من هم تمام سعیام را کردم تا به آنها کمک کنم. این تجربه نه تنها یک درس بزرگ برای من بود، بلکه به من یادآوری کرد که در زندگی هیچ چیزی غیرممکن نیست و با تلاش و اراده میتوان به نتایج مثبت دست یافت. این خاطره همیشه در ذهنم باقی خواهد ماند و به من انگیزه میدهد تا در مسیر عدالت و کمک به دیگران ادامه دهم.»
فرصتی برای شروع تازه
عضو موسسه بینالمللی زنجیره امید (حوزه سلامت) یک آمار قابل توجه هم از آزادی زندانیان فقط در سه ماه اول امسال میدهد: «در سال جاری، در سه ماه اول، ما توانستیم ۵۱ زندانی را آزاد کنیم. همچنین، در یک برنامه دیگر، ۱۵۰ زندانی از گرگان و ۱۵۰ زندانی دیگر از کلاله آزاد شدند. تعدادی هم در شهرستانهای دیگر استان آزاد شدند.
در مجموع، بیش از 500 زندانی در این مدت آزاد شدهاند. در این مسیر، چالشهای حقوقی نیز وجود دارد. این کار نیازمند دقت و همکاری با دستگاه قضایی است تا بتوانیم به نتایج مثبتی دست یابیم. در نهایت، هدف ما از آزادی زندانیان، کمک به آنها برای بازگشت به جامعه و زندگی سالمتر است. ما بر این باوریم که هر فردی حق دارد که دوباره فرصت شروعی تازه را داشته باشد و ما در این مسیر تلاش میکنیم تا به بهترین نحو ممکن عمل کنیم.»