کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۰۲۲۰
تاریخ خبر:
سلام؛ من سارق مسلح هستم

روایت دلهره‌آور قربانیان سرقت‌های مسلحانه در منازل شمال تهران

روایت دلهره‌آور قربانیان سرقت‌های مسلحانه در منازل شمال تهران

سارقان مسلح بعد از سرقت‌های میلیاردی از منازل لاکچری شمال شهر تهران در دادگاه محاکمه شدند

هفت صبح| یکی از شیوه‌های سرقت منزل که در سال‌های اخیر میان باندهای سارقان رواج پیدا کرده این است که با اسلحه وارد خانه مردم می‌شوند و در حالی که صاحبخانه در خانه حضور دارد او را وادار به تسلیم کردن اموالش یا گفتن رمز گاوصندوق می‌کنند.همین چند وقت قبل بود که یکی از باندها کشف شد و سارق می‌گفت دلیل انتخاب این روش این است که در سال‌های اخیر مردم شیوه‌های حرفه‌ای برای مخفی کردن پول و طلای خود به کار می‌گیرند و اگر در خانه نباشند، ‌سارقان نمی‌توانند اموال آنها را کشف و سرقت کنند!
 

حقیقت این است که تصورش هم لرزه بر تن آدم می‌اندازد. فکرش را بکنید در خانه‌تان نشسته‌اید و یکدفعه چندین غریبه مسلح وارد می‌شوند و شروع به کتک زدن شما می‌کنند.همین اسفند ماه گذشته بود که قوه قضائیه اعلام کرد برای سه سارقی که با این روش دست به سرقت می‌زدند حکم اعدام صادر و تائید شده است. به نظر می‌رسد قاطعیت در اجرای مجازات سنگین برای این سارقان بتواند در کاهش جرم موثر باشد.
 

یکی از باندهای سرقت که با همین روش به خانه‌های شمال شهر تهران دستبرد می‌زدند اواسط سال 1402 دستگیر شدند در حالی که متهم به 28 فقره سرقت مسلحانه شدند.این باند چهار نفره با یکدیگر قوم و خویش بوده و سه نفر آنها وارد خانه شده و فرد دیگر مقابل منزلی که طعمه سرقت بود می‌ایستاد و کشیک می‌کشید.
 

رسیدگی به این پرونده از شش ماه قبل از دستگیری متهمان با ثبت شکایت‌های سریالی مشابه در دستور کار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. تعدادی از شاکیان در ثبت شکایت خود اظهار داشتند در حالی که در منزل حضور نداشتند به منزل آنها دستبرد زده شده اما تعدادی از شاکیان در خانه‌شان نشسته بودند که سارقان بالای سر آنها سر رسیدند.

بعد از اعلام گزارش تشخیص هویت پلیس آگاهی و ثبت اظهارات شاکیان پرونده برای رسیدگی به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.

 

اظهارات شاکیان

در ابتدای جلسه رسیدگی دادگاه یکی از شاکیان در طرح شکایت خود گفت:«من آهن فروش هستم و خانه ما واقع در محله دروس است.شب حادثه حدود ساعت 9 و بیست دقیقه شب بودم که یک نفر زنگ در خانه ما را پشت سر هم می‌زد. من و همسرم خیلی ترسیدیم چون گمان کردیم پسرمان است که سراسیمه به خانه رسیده و در همان چند لحظه تصور ما این بود که شاید برای او اتفاق بدی افتاده که اینطور زنگ در را تند تند می‌فشرد.»

 

شاکی ادامه داد:«همسرم سریع در را باز کرد و در کسری از ثانیه سه مرد غریبه در حالی که همراه خود اسلحه و شوکر و قمه داشتند در منزل ما ریختند. من در ابتدا با آنها درگیر شدم و سعی می‌کردم آنها را از خانه‌ام بیرون کنم اما آنها به من شوکر زدند و دست و پایم را بستند. همسرم را هم در یکی از سرویس بهداشتی‌های خانه حبس کرده بودند.

 

سارقان یک ساعت و بیست دقیقه در خانه ما بودند. ما در خانه یک گاو صندوق بزرگ شبیه یک یخچال ساید بای ساید داریم و یک صندوق نسوز هم داریم که هر دوی آن را خالی کردند و حدود 5 کیلوگرم از خانه‌مان طلا دزدیدند. مقداری از این طلاها متعلق به دختر و عروسم بود که گمان می‌کردند گاوصندوق‌های ما امن است و نزد ما امانت گذاشته بودند.»

 

این شاکی در این قسمت از صحبت‌های خود با اشاره به یکی از متهمان حاضر در دادگاه گفت:«همین متهمی که اینجا حضور دارد وقتی دید حال من به حدی بد شده که نزدیک به مرگ شده بودم از داخل کابینت خانه‌مان یک لیوان برداشت و برای من آب ریخت.من چهره او و یکی دیگر از متهمان را به خوبی یاد دارم.»

 

یکی دیگر از شاکیان نیز در طرح شکایت خود گفت:«خانه ما در شمال شهر تهران دو در ورودی دارد.شب حادثه من متوجه سر و صدایی در خانه شدم و بعدا فهمیدم سارقان از در سمت اتاق خواب وارد خانه شده بودند و من در پذیرایی بودم و متوجه ورود آنها نشدم.به محض اینکه متوجه حضورشان شدم آنها را تعقیب کردم ولی خیلی سریع پا به فرار گذاشتند. من هم سریع سوار خودرو شده و خودروی آنها را تعقیب کردم.اما در مسیر برای اینکه مانع از تعقیب و گریز شوند به سمت من تیراندازی کردند و من از ترس جانم دور زدم و سمت خانه‌ام برگشتم.»

 

شاکی دیگر که شکایت خود را مطرح کرد زن میانسالی بود که همراه شوهرش در دادگاه حاضر شده بودند.این زن گفت:«شب حادثه من و همسرم بیرون از خانه بودیم و درست وقتی به خانه‌مان واقع در خیابان جنت آباد رسیدیم با سه سارق مواجه شدیم که در خانه بودند.خیلی شوکه و وحشت زده شده بودیم و هنوز هم از یادآوری این موضوع حالم دگرگون می‌شود.


همسرم با یکی از سارقان درگیر شد و او شروع کرد به چاقو زدن به همسرم.به سر تا پای شوهرم با چاقو ضربه زد و همانطور که با هم درگیر بودند از پله‌ها سمت در خروجی خانه رفتند و در آنجا همسرم دیگر نتوانستند دزد را مهار کند و آنها فرار کردند. بعد از این حادثه مدتی درگیر مداوای زخم‌های همسرم بودیم و دور چشمش هم کاملا کبود شده بود.»این زن در ادامه گفت:«ما طلافروشی داریم و دو دختر من هم آنلاین شاپ طلا دارند.آنها یک کیلوگرم طلا در خانه نگهداری می‌کردند تا از آن برای پیج اینستاگرام خود عکاسی کنند که این سارقان کل آن یک کیلو طلا را سرقت کردند.»

 

دفاع متهمان

در این جلسه از رسیدگی به دو متهم پرونده نوبت دفاع رسید و با توجه به پایان وقت رسیدگی، دو متهم دیگر در نوبت بعدی رسیدگی از خود دفاع خواهند کرد.یکی از متهمان به نام شهروز در دفاع از خود گفت:«من سابقه سرقت دارم اما اتهاماتی را که بابت شکایت شاکیان حاضر به من وارد شده قبول ندارم.من در این سرقت‌ها نقشی نداشتم.»

 

قاضی از متهم پرسید:«تو به همراه برادرت و دو نفر دیگر از اقوامت که اعضای این باند بودند در تهران خانه‌ای اجاره کرده بودی.چرا از شهرستان به تهران آمدی و خانه اجاره کردی؟چه کار مهمی در تهران داشتید که نیاز داشتید در این شهر خانه داشته باشید؟»متهم گفت:«مدتی قبل پسر دایی من در یک درگیری طایفه‌ای توسط یکی از افراد طایفه مقابل به قتل رسید.برای همین ما به خاطر انتقام با آن طایفه درگیر شدیم و دیگر امنیت جانی نداشتیم.برای همین به تهران آمدیم تا دست آنها به ما نرسد.»

 

قاضی گفت:«چه دلیلی داشت که شما درگیری ایجاد کنید؟مگر سمتی در آن پرونده قتل داشتید یا حکم جلب کسی را داشتید؟یا مگر پدر و ولی دم مقتول بودید؟»متهم گفت:«شما نمی‌دانید شرایط طایفه ما چطور است.آنجا اگر دعوا شود کل طایفه باید دعوا کنند و ضرر کنند.من هم برای همین وارد ماجرا شدم.از طرفی دایی من که پسرش به قتل رسید چند سال قبل فوت کرده بود و مقتول پدر نداشت که تقاص خونش را بگیرد.»
 

در این قیمت از محاکمه نوبت به دفاع دومین متهم به نام شهاب رسید که برادر شهروز است.او گفت:«من از تمام این سرقت‌ها فقط شکایت دو شاکی را قبول دارم که در مورد آن رد مال کرده و شکایت شاکیانم را گرفته‌ام.»قاضی گفت:«موقع دستگیری شما در آن خانه اجاره‌ای تعدادی شابلون و یک قبضه اسلحه کشف شد که ظاهرا شابلون‌ها برای کار جعل بود. در این مورد چه می‌گویی؟»متهم گفت:«من قبل از آن روز شهرمان بودم و صبح روز دستگیری تازه به آن خانه رسیده بودم و از هیچ چیزی خبر ندارم. اما اسلحه را من آورده بودم که متعلق به من نبود و فقط قرار بود آن را به کسی تحویل دهم.»

 

قاضی گفت:«اما تو در اعترافات قبلی خود گفته بودی که اسلحه متعلق به تو بوده.»متهم گفت:«ما 5 ماه در بازداشتگاه پلیس آگاهی بودیم و اگر شاکیان می‌گویند که به خاطر از دست دادن مالشان اذیت شدند؛ اما ما هزار برابر اذیت شدیم. من و برادرم دو ماه در سوییت‌های تک نفره جداگانه بودیم و در این مدت کلیه‌های من از کار افتاد و یک ماه بیمارستان بستری بودم و دیالیز می‌شدم.»

 

قاضی گفت:«تصویر باند سارقان با خودروی ساینا بعد از یکی از سرقت‌ها در یک پمپ بنزین نزدیک محل سرقت کشف شده است.این خودرو متعلق به شما بود؟»

متهم گفت:«ساینا متعلق به دوستم بود.من یک 207 سوار می‌شدم که آن هم متعلق به دوستم بود و فقط برای سفر شمال آن را چند روزی قرض گرفته بودم.»

 

سپس نوبت به دفاع وکیل متهمان شد که او گفت:«در یکی از سرقت‌ها شاکی اعلام سرقت اموالش به ارزش 40 میلیارد تومان کرده بود که دو سرقت دیگر درج شده در پرونده همزمان با این سرقت رخ داده است. اینکه باند سرقت همزمان دست به سه سرقت بزنند امکان ندارد.از طرفی 17 فقره از این سرقت‌ها را فقط تشخیص هویت پلیس آگاهی تائید کرده که کار اعضای این باند است و ادله و مستندات دیگری برای متهم کردن آنها در دست نیست. مورد دیگر اینکه شاکیان مبالغی را اعلام کرده‌اند باید کارشناسی شود و نمی‌شود بدون مدرک حرف مالباختگان را پذیرفت.آنها می‌گویند سارق با فاکتور اموالشان را سرقت کرده اما بررسی اموال سرقتی نیاز به نظر کارشناس دارد.»

ادامه این محاکمه برای اخذ دفاعیات دیگر متهمان به زودی برگزار می‌شود.

 

سایر اخبارحوادثرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۰۰۲۲۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر