قصاص؛ پایان راهِ سوزاندن جسد زن متاهل
مرد جوان که به دنبال رابطه پنهانی با زن متاهل، او را کشته بود، در لیست سیاه اعدام قرار گرفت
هفت صبح| رسیدگی به این پرونده ازهشتم دیماه سال 1401، به دنبال ناپدیدشدن زن جوانی به نام فرانک آغاز شد. همسر فرانک که به پلیس آگاهی رفته بود، گفت: «همسر28سالهام دیروز صبح برای خرید از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. گوشی موبایلش خاموش شده و نگران او هستم.»
با این شکایت، تلاش برای افشای راز ناپدید شدن زن جوان آغاز شد. در این میان همسر فرانک گفت: «به تازگی متوجه رابطه پنهانی همسرم با یکی از بستگانم به نام هوتن شده بودم. من که شوکه بودم با فرانک صحبت کردم و او را تهدید کردم به رابطه سیاهش پایان دهد. او قول داد رابطه پنهانیاش را تمام کند اما بهیکباره ناپدید شد. من نمیدانم ماجرای ناپدیدشدن همسرم با رابطه پنهانی او ارتباطی دارد یا نه.»
ردپای مرد آشنا
در حالی که تحقیقات پلیسی روی رابطه پنهانی زن جوان و مرد آشنا متمرکز شده بود ماموران جسد سوخته فرانک را در جاده اسلامشهر یافتند. شواهد نشان میداد این زن با پیچیدهشدن شال دور گردنش خفه شده است.جسد با دستور قضایی به پزشکیقانونی منتقل شد و ماموران به بررسی ریز مکالمات تلفنی قربانی پرداختند. این زن آخرین بار چندین مرتبه با هوتن تماس تلفنی داشته است.
با افشای این ماجرا، هوتن بازداشت شد اما ادعا کرد که از سرنوشت فرانک هیچ اطلاعی ندارد اما وقتی آنتندهی تلفن همراه او فاش کرد گوشی موبایل او و فرانک همزمان در حوالی اسلامشهر آنتندهی داشته و او آخرین نفری بوده که با قربانی قرار ملاقات داشته است، برای او کیفرخواست صادر و پروندهاش به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در نخستین دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و از طرف پسر نوجوان قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد. سپس هوتن روبهروی قضات ایستاد و اتهام قتل را نپذیرفت.
متهم گفت: «قبول دارم با فرانک رابطه پنهانی داشتم. او همسر پسر عمویم بود. چندین مرتبه به خانه آنها رفتم و در این رفتوآمدها به او علاقهمند شدم. به همینخاطر، مدتی بود تلفنی با هم در ارتباط بودیم. فرانک با من تماس میگرفت و درد و دل میکرد اما بهیکباره پسر عمویم متوجه ماجرا شد و آبروریزی راه انداخت.»
متهم ادامه داد: «تصمیم گرفتم به این رابطه پایان دهم. به همینخاطر به فرانک گفتم دیگر با من تماس نگیرد اما او قبول نکرد. آخرینبار میخواستم برای گرفتن معاینه فنی ماشین به اسلامشهر بروم. همان روز فرانک با من تماس گرفت و وقتی فهمید قصد دارم به اسلامشهر بروم، خواست همراهم بیاید. سوار ماشین شد و ما در بین راه با هم صحبت کردیم. به او گفتم دیگر نمیخواهم به این رابطه ادامه دهم. سر همین موضوع، با هم درگیر شدیم و او از ماشین پیاده شد و رفت. دیگر اطلاعی از او نداشتم تا اینکه متوجه شدم، کشته شده است. من او را نکشتهام و نمیدانم چه کسی او را به قتل رسانده است. من بیگناه بازداشت شدهام.»
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، هوتن را به قصاص و به خاطر جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کردند. اما متهم به حکم صادره اعتراض کرد و مدعی شد جسد قربانی را آتش نزده است و نمی داند چه بلایی سر جسد آمده است.
محاکمه دوباره
با اعتراض متهم به حکم، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی دوباره قرار گرفت و قضات عالی رتبه حکم قصاص را تایید کردند اما پرونده هوتن برای رسیدگی دوباره به اتهام جنایت بر میت به شعبه همعرض ارسال شد و این مرد در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه پدر فرانک روبهروی قضات ایستاد و گفت: «بهخاطر جنایت بر میت، دیه میخواهم. این مرد، جسد دخترم را آتش زده و از او فقط خاکستر باقی مانده است. او اعتراف کرده، دخترم را کشته و شک ندارم خودش هم جسد را به آتش کشیده است.»
وقتی هوتن روبهروی قضات ایستاد، گفت: «قبول دارم با فرانک در ارتباط بودم اما وقتی ماجرا به آبروریزی کشیده شد، تصمیم گرفتم رابطهام را با او تمام کنم اما او قبول نمیکرد. در بین راه ماشینم جوش آورده بود که آن را در محل دفن زبالهها در حوالی اسلامشهر متوقف کردم و از فرانک خواستم از ماشین پیاده شود اما او میخواست همراهم به معاینه فنی خودرو بیاید. او میگفت باید او را به خانه خواهرش برسانم که عصبانی شدم و او را خفه کردم.»
ادعای جدید در دادگاه
متهم این بار ادعای تازهای را مطرح کرد و گفت: «من فرانک را داخل یک گونی انداختم و در محل دفن زبالهها رها کردم. باور کنید وقتی آنجا را ترک میکردم، فرانک هنوز زنده بود و نفس میکشید. من قبلا تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل و جنایت بر میت اعتراف کرده بودم اما حالا میگویم هیچکدام از این دو اتهام را قبول ندارم چون وقتی فرانک را رها کردم، هنوز زنده بود.»
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و متهم را بهخاطر آتشزدن جسد به پرداخت دیه محکوم کردند. با تایید حکم قصاص این مرد در دیوان عالی کشور، شمارش معکوس برای قصاص متهم آغاز شد.