کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۷۵۵۱
تاریخ خبر:

اعترافات قاتل زن جوان خیابان گاندی + مصاحبه با متهم

اعترافات قاتل زن جوان خیابان گاندی + مصاحبه با متهم

مرد جوان که زن مورد علاقه خود را با 20 ضربه چاقو به قتل رسانده بود در گرگان دستگیر شد

هفت صبح| ساعت حدود 11 ظهر روز یکشنبه 26 فروردین ماه امسال رهگذران در خیابان گاندی با مرکز فوریت‌های 110 تماس گرفته و خبری هولناک را مخابره کردند.آنها اعلام کردند که درست در همان لحظه تماس آنها مردی مقابل چشم آنها در حال وارد کردن ضربات مهلک چاقو به یک زن جوان است. خیلی سریع موضوع به ماموران کلانتری گاندی مخابره شد و راهی محل حادثه شدند.ماموران با جسد غرق در خون زن 37 ساله‌ای مواجه شدند که روی زمین افتاده بود.

به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و بازپرس کشیک قتل پایتخت به همراه تیم جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.همچنین تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران به همراه تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی نیز برای شروع تحقیقات وارد عمل شدند.

  

شاهدان ماجرا چه گفتند؟

 

در بررسی‌های ابتدایی تیم جنایی، شاهدان عینی ماجرا هدف تحقیقات قرار گرفتند.یکی از آنها که مرد میانسالی بود در اولین اظهارات خود به بازپرس جنایی گفت:«نزدیک ساعت 11 بود و من در حال عبور از خیابان گاندی بودم که صدای فریادهای زن و مرد جوانی نظرم را جلب کرد.مقداری با من فاصله داشتند اما مشاجره آنها به حدی شدید بود که من و چند نفر دیگر ناخودآگاه ایستاده بودیم و به آنها زل زده بودیم.هر لحظه صدای جیغ‌های زن بالاتر می‌رفت و انگار می‌خواست چیزی را از دست مرد بگیرد.دقیقا نمی‌دانم چه بود،‌شاید گوشی یا کیفی بود.اما مرد حاضر نبود آن را به خانم پس بدهد و دست خود را می‌کشید و می‌خواست دور شود که زن مانع او می‌شد.» این مرد در ادامه گفت:«کمی حرکت کردند و همچنان بین آنها کشمکش بود که یکدفعه دیدم مرد یقه زن را گرفت و در حالی که مشخص بود به شدت خشمگین است شروع به وارد کردن ضربات متعدد چاقو به او کرد. وقتی ضربه اول را زد من متوجه نشدم چاقو در دست دارد و اصلا نفهمیدم چه زمانی چاقو را از جیبش بیرون آورد اما وقتی دیدم خون از بدن زن فوران زد متوجه شدم که چاقو در دست دارد.»

 

یکی دیگر از شاهدان عینی ماجرا هم گفت:«وقتی وارد خیابان شدم دیدم زن و مردی با هم گلاویز هستند و مرد داشت به خانم ضربه می‌زد.به حدی شوکه شده بودم و صحنه‌ای که مقابل چشمم ظاهر شد به حدی دلخراش بود که نزدیک بود از شدت ترس زمین بخورم.فکر می‌کنم بقیه شاهدان ماجرا هم حالتی آمیخته از شوک و ترس داشتند. و البته وقتی کسی چاقو در دست دارد و فردی را خونین کرده دیگران جرئت نمی‌کنند که جلو بروند.همه چیز در کمتر از یک دقیقه اتفاق افتاد و وقتی زن جوان بی‌جان و غرق در خون روی زمین افتاد آن مرد پا به فرار گذاشت.»

  

دستگیری متهم

حوادث

بعد از احراز هویت مقتول خانواده او هدف تحقیقات جنایی قرار گرفتند و مشخص شد که این زن به نام سمیه 37 سال داشته و صاحب یک فرزند 12 ساله از ازدواج اولش است. مقتول چند سال بعد از جدایی با مرد جوانی آشنا شده و قرار ازدواج گذاشته بودند اما به دلیل اینکه رابطه آنها هنوز رسمی نشده بود، خانواده سمیه از جزئیات درگیری‌های احتمالی که بین آنها وجود داشت خبر نداشتند.

 

به این ترتیب در جریان تحقیقات جنایی عکسی از خواستگار سمیه در اختیار کارآگاهان قرار گرفت که شاهدان ماجرا تائید کردند این عکس متعلق به همان جوانی است که ضربات مهلک را به زن جوان وارد کرد و باعث مرگ او شد. همچنین مشخص شد که گوشی سمیه مفقود شده است و با اطلاعاتی که شاهدان در اختیار ماموران قرار دادند احتمال داده شد که گوشی مقتول در اختیار متهم باشد و احیانا آنچه زن جوان در آخرین لحظات زنده بودنش سعی داشته با اصرار از مرد عاشق پس بگیرد گوشی خودش بوده است.فرضیه‌های احتمالی تا دستگیر شدن متهم ادامه پیدا کرد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران با رصدهای اطلاعاتی سرانجام توانستند رد متهم را در شهر گرگان پیدا کرده و او را در مخفیگاهش شناسایی و بازداشت کنند.

 

 

متهم بعد از انتقال به شهر تهران به قتل سمیه اعتراف کرد و جزئیات جنایت را شرح داد.

 

در ادامه این گزارش گفت‌وگوی خبرنگار ما با متهم پرونده را بخوانید.

  

گفت‌وگو با متهم

 

چند سال داری؟

35 سال.

 

چه مدت بود با سمیه آشنا شده بودی؟

حدود یک سالی می‌شد که او را شناخته بودم و دلباخته او شده بودم.

 

چطور با هم آشنا شدید؟

خیلی اتفاقی در خیابان همدیگر را دیدیم و من به او شماره تماسم را دادم. بعد از مدتی به من در فضای مجازی پیام داد و در ابتدا زیاد همدیگر را نمی‌دیدیم اما این اواخر ارتباط ما عمیق‌تر شده بود.من به شدت به او علاقه‌مند شده بودم و پیشنهاد ازدواج هم دادم.

 

سمیه هم به تو علاقه متقابل داشت؟

بله او هم می‌گفت من را دوست دارد و با خانواده‌اش راجع به ازدواج با من حرف زده بود.

 

پس چه شد که با هم به مشکل برخوردید؟

خودم هم نمی‌دانم! این اواخر اخلاق و رفتار سمیه تغییر کرده بود.هر وقت می‌خواستم او را ببینم بهانه می‌آورد و در کل ارتباطش را با من کم کرده بود تا اینکه گفت می‌خواهد کلا با من قطع ارتباط کند و دیگر تصمیم به ازدواج با من ندارد.

 

از روز حادثه بگو.

آن روز با اصرار من همدیگر را در خیابان گاندی دیدیم. با خودم فکر می‌کردم شاید پای کسی در میان است که او دیگر من را نمی‌خواهد.عصبانی بودم و می‌خواستم گوشی‌اش را چک کنم تا مطمئن شوم پای ارتباط دیگری در میان است یا نه. برای همین گوشی را از دستش کشیدم. او هم شروع کرد به فریاد زدن و می‌گفت گوشی را بده. انگار در آن لحظه هر دوی ما عصبانی بودیم و لجبازی چشممان را روی منطق بسته بود. اصلا نمی‌دانم چه شد که چاقو کشیدم.

 

بعد چه کردی؟

حالم خیلی بد بود و از ترس جانم به گرگان فرار کردم.

 

بنا بر این گزارش رسیدگی به این پرونده برای طی مراحل قانونی در جریان رسیدگی قضایی قرار دارد.

کدخبر: ۵۵۷۵۵۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر