باند چهار نفره سرقت خودروها به دام افتاد
این خلافکاران با خودروهای دزدی اقدام به آدمربایی و اخاذی میکردند.
روزنامه هفت صبح، فاطمه شیخعلیزاده| رسیدگی به سرقتهای سریالی از شهروندان تهرانی با موضوع آدمربایی و اخاذی در مرکز شهر تهران از مدتی قبل در دستور کار کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
این در حالی بود که همزمان تعدادی از رانندههای مسافربر شخصی، ربوده شدن خودروی خود را به ماموران اعلام کرده بودند اما در همه موارد چند ساعت بعد خودروهای سرقتی در جایی از سطح شهر رها شده و توسط پلیس کشف میشد. سپس مشخص شد از ماشینهای سرقتی بهعنوان طعمه استفاده شده و همچنین به این شیوه از مسافران اخاذی میکردند.
شاکیان در ثبت شکایت خود اظهار داشتند که سارقین با تهدید سلاح سرد کارت بانکی آنها را گرفته و سپس در فاصله زمانی کوتاهی با کارت بانکی مالباختگان اقدام به خرید سکه یا دلار میکردند. سپس فرد مالباخته به همراه خودروی سرقتی را رها کرده و از مهلکه میگریختند.
به این ترتیب ردیابی عاملان سرقت که هیچ سرنخی از خود برجای نمیگذاشتند، در دستور کار پلیس قرار گرفت. سرانجام با اقدامات فنی و پلیسی انجام شده ردی از دو سارق که در این باند فعالیت داشتند، از تصاویر ضبط شده آنها در دوربینهای مداربسته مغازههای طلافروشی و صرافی که از آنها اقدام به خرید کرده بودند، بهدست آمد و دستگیر شدند.
اعتراف به سرقتها
متهمان در برخورد با ماموران پلیس به بزه انتسابی اعتراف کردند و مشخص شد آنها اعمال خلافکارانه خود را در قالب یک باند چهار نفره انجام میدادند. که در حال حاضر دو نفر از متهمان متواری بوده و تلاش برای یافتن ردی از آنها در دستور کار قضایی قرار دارد.
در ادامه گزارش گفتوگوی خبرنگار ما با یکی از متهمان پرونده را بخوانید.
سرقت از مردان بیدردسر است!
چند سال داری؟
18 سال.
سابقه داری؟
نه تا بهحال یک بار هم دست به خلاف نزده بودم الان هم از همراهی با این باند خیلی پشیمانم. من خانواده آبروداری دارم. برادرم یک کارگر زحمتکش است و حالا میترسم آبروی او به خطر بیفتد.
شغلت چه بود؟
دستفروشی میکردم. بساط فروش لوازم موبایل داشتم. چیزهایی مثل هندزفری و قاب گوشی و اینطور چیزها.
چطور با اعضای باند سرقت آشنا شدی؟
همیشه شب که میشد وقتی بساطم را از کف خیابان جمع میکردم، یکی دو ساعت در قهوهخانه مینشستم و بعد به خانه میرفتم. در پاتوقی که داشتیم افراد زیادی رفتوآمد داشتند که با آنها سلام و احوالپرسی میکردم.
یک روز دو نفر از آنها سراغم آمدند و گفتند برای انجام نقشه سرقت نیاز به فردی دارند که معتاد نباشد و ظاهر موجهی داشته باشد. به من میگفتند که ظاهر تو موجه است، برای همین آدمها راحت به تو اعتماد میکنند.
به تو وعده پول هم دادند؟
گفتند سهم من را میدهند اما رک بگویم مهمترین دلیلی که من با آنها همراه شدم این بود که زیاد هندوانه زیر بغلم گذاشتند. میگفتند قیافهات شبیه مهندسهاست و از این حرفها. وگرنه من به نان حلال و زحمتکشی عادت داشتم حتی اگر درآمدم کم هم بود، خدا را شکر میکردم.
نقشه را چطور اجرا میکردید؟
ابتدا من و یکی دیگر از همدستانم که او هم الان دستگیر شده و تحت تحقیقات است؛ بهعنوان مسافر سوار خودرویی میشدیم. در محدوده میدان آزادی یا غرب برای مرکز شهر ماشین میگرفتیم. در میان راه راننده را با تهدید چاقو پیاده کرده و خودروی او را سرقت میکردیم.
اینبار در نقش مسافرکش اقدام به سوار کردن مردهای تنها میکردیم. قبل از اینکه صاحب خودرو فرصت ثبت گزارش پیدا کند، از دومین طعمه کارتش را گرفته و با کمک دو همدست فراریمان اقدام به خرید از آن میکردیم.
در این نقشه چهره موجه تو چه کارایی داشت؟
همدستانم میگفتند طلافروش یا صراف به تو اعتماد میکنند یا رانندهها برای سوار کردن مسافر دربست به تو شک نمیکنند.
چرا طعمههای شما فقط مردان تنها بودند؟
چون سرقت از خانمها دردسر دارد! مردها شاید حتی پیگیر شکایت هم نشوند و جامعه روی سرقت از خانمها حساستر است.
چند فقره سرقت کردید؟
من در 7 فقره شرکت داشتم اما شاید همدستانم بدون من هم به دزدی رفته باشند که آنها را نمیدانم.
از این سرقتها چقدر سهم تو شد؟
هنوز هیچ پولی نگرفته بودم!
رسیدگی به این پرونده تا دستگیری دو متهم فراری در دستور کار پلیس قرار دارد.