از مهندسی تا دریانوردی| روایت جالب اورتگا که از شغلش بیزار بود

از شغلم متنفر بودم، از رشتهای که تازه تمام کرده بودم بیزار بودم، احساس میکردم بار تمام انتخابهای زندگیام روی شانههایم سنگینی میکند
هفت صبح| هوگو اورتگا در دفتر مهندسیاش در آمریکا، پشت میز کارش نشسته بود، با حقوقی که بسیاری آرزوی آن را دارند و همسری که سالها زندگیاش را با او شریک بود اما در دلش، چیزی کم بود. او با صدایی که هنوز هم طنین اندوه آن روزها را دارد، میگوید: «از شغلم متنفر بودم، از رشتهای که تازه تمام کرده بودم بیزار بودم، احساس میکردم بار تمام انتخابهای زندگیام روی شانههایم سنگینی میکند.»
همین شرایط سبب شد او تصمیم بزرگش را بگیرد. هوگو شغلش را رها کرد، از همسرش جدا شد و حتی کشورش را پشت سر گذاشت. کولهپشتیاش را برداشت و به سوی ناشناختهها قدم گذاشت؛ سفری که قرار بود زندگیاش را برای همیشه تغییر دهد.
۸ ماه بعد، در هاستلی شلوغ در میانمار، سرنوشت او را با یک ملوان آفریقای جنوبی روبهرو کرد. مردی که از زندگی روی قایقهای تفریحی لوکس حرف میزد، شغلی که به نظر هوگو، از هر کار دیگری در جهان جذابتر بود. او با وجدی کمنظیر میگوید: «فکر میکردم شاید در کافهای کار کنم یا انگلیسی تدریس کنم اما هیچکدام به اندازه کار او وسوسهانگیز نبود و قلبم را ربود.»
۳ ماه با آن ملوان سفر کرد و در این مدت، با دوستانش که همگی ملوانان قایقهای تفریحی بودند، آشنا شد. هوگو اضافه میکند «من هیچ تجربهای در قایقرانی نداشتم اما میدانستم میتوانم این کار را انجام دهم.» این جرقهای بود که زندگی و سرنوشت او را به سوی دریاها هدایت کرد.
از عرشه تا کاپیتانی
امروز، بیش از یک دهه از آن روزها گذشته و اورتگا از یک ملوان ساده به کاپیتان یک سوپریات لوکس رسیده است. او حتی در برنامه تلویزیونی «بیلو دک» شبکه براوو حضور پیدا کرد، برنامهای که زندگی پر زرقوبرق و چالشهای پشت صحنه قایقهای تفریحی را به تصویر میکشد.
هوگو میگوید: «این کار فقط راندن قایق نیست؛ باید روحیهای مهماننواز داشته باشی، آماده یادگیری باشی و گاهی خودت را فراموش کنی.» او با لبخندی توضیح میدهد که برخلاف تصور عموم، نیازی نیست که یک دریانورد حرفهای باشید تا وارد این صنعت شوید و ادامه میدهد که «فقط باید مشتاق یادگیری باشید و شخصیتی داشته باشید که مهمانان را خوشحال کند.»
با این حال، هشدار میدهد که این کار برای همه مناسب نیست. هوگو کارش را به عنوان یک ملوان با درآمد سالانه ۳۶ هزار دلار به علاوه انعامی اندک آغاز کرد. حالا به عنوان کاپیتان، ماهانه ۱۰ هزار دلار به علاوه انعامهایی کسب میکند که گاهی درآمدش را دو برابر میکنند. کاپیتانهای قایقهایی مانند قایق او حتی میتوانند تا ۳۰ هزار دلار در ماه نیز درآمد داشته باشند.
چالشهای زندگی روی آب
زندگی روی دریا، به همان اندازه که رمانتیک به نظر میرسد، دشوار هم هست. اورتگا از دوری از خانوادهاش میگوید، از لحظههایی که تولدها، تعطیلات و مناسبتهای خاص را دور از عزیزانش سپری کرده است. هوگو میگوید «خانوادهام در آمریکا هستند، بهترین دوستم در سنگاپور، برادرم در استرالیا و خویشاوندانم در کارائیب. گاهی دلم برای همهجا تنگ میشود.» او عاشق آسیا و اروپاست، اما قلبش همیشه بین دریا و خشکی سرگردان است. هوگو تاکید دارد که دریا به انسان آزادی میدهد اما گاهی هم در عین آزادی، خود تو را اسیر میکند.
مدرسه یکشنبههای سوپریات
هوگو حالا بخشی از زندگیاش را وقف آموزش نسل بعدی دریانوردان کرده است. او و همسر جدیدش برنامهای به نام «مدرسه یکشنبههای سوپریات» راهاندازی کردهاند، دورهای که تمام دانش و تجربهاش را به تازهکارها منتقل میکند. او میگوید «همهچیز را که آرزو داشتم وقتی شروع کردم بدانم، در این دوره میگویم.» از سال ۲۰۲۲ که این برنامه آغاز شده، بیش از ۹۰ درصد شاگردانش در صنعت قایقرانی، شغلی پیدا کردهاند، هرچند سختی کار و زندگی غوطهور بر آب سبب شده تنها ۶۰ درصدشان در این مسیر بمانند.
زندگی بدون سقف
اورتگا زمانی که مهندس بود، سالانه بیش از ۱۰۰ هزار دلار درآمد داشت اما هزینههای زندگیاش بالا بود و حالش به غایت بد. روی قایق، خبری از قبض خانه یا ماشین و تکرار و روزمرگی نیست. به علاوه، او میتواند همه درآمدش را پسانداز کند. از این رو، او به کسانی که در زندگیشان احساس گیر افتادن در باتلاق میکنند، توصیهای ساده دارد: «زندگی کوتاه است. اگر از چیزی که انجام میدهید لذت نمیبرید، رهایش کنید.» اورتگا این کار را کرد و حالا، در حالی که باد دریا موهایش را میپیماید، به جهانی خیره میشود که روزگاری فقط در تخیلات و رویاهایش زنده بود.