بحران مسکن برای بیخانمانهای آمریکا ۱۰۰ ساله شد
فاصله بین بیخانمانها و رویای یک سقف، فاصله بعید و دور و دراز است
هفت صبح| خانم اودت ۴۹ ساله، سالانه بیش از ۷۲ هزار دلار درآمد دارد. او یک مددکار اجتماعی در وزارت خدمات اجتماعی و بهداشتی ایالت واشنگتن است و موقعیت شغلی مناسبی دارد اما ترکیبی از بدشانسی، بدهیهای معوقه و امتیاز نهچندان مناسب کارتهای اعتباری سبب شد تا او آپارتمانش را از دست بدهد. او اثاثیه خود را به یک انبار استیجاری منتقل کرد و به دلیل عدم توانایی برای اجاره یک خانه جدید که با شرایط مالی او تناسب داشته باشد، تصمیم گرفت تا علاوه بر کاربری ترابری و حمل و نقل، از خودروی خود به عنوان خانه و محل اقامت نیز استفاده کند.
به این صورت، خودروی سدان او که بزرگترین سرمایهگذاریاش به حساب میآمد، به خانه جدیدش نیز بدل شد. سقف به میز ناهارخوری، صندوق عقب به گنجه و صندلی عقب به اتاق خواب امن او تغییر کاربری داد. این اتفاق پدیدهای است که روز به روز به شمار آن افزوده میشود و گریبان طبقه متوسط شهرنشین آمریکا را گرفته است.
در سراسر این کشور، املاک و مستغلات برای افرادی مانند خانم اودت در قالب پارکینگ در نظر گرفته میشود. درآمد این افراد برای پرداخت اجاره بسیار کم است، اما از سوی دیگر برای دریافت کمکهای دولتی هم بسیار زیاد است و به نوعی به جماعت از اینجا مانده و از آنجا راندهای تبدیل شدهاند که مجبورند خودروهای خود را به نوعی مسکن ارزانقیمت تبدیل کنند.
اوضاع برای این افراد از گذشته هم سختتر و پیچیدهتر شده است. در اواخر جولای، گاوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا، پس از حکم دیوان عالی، دستور داد کمپهای روبهرشد بیخانمانها در این ایالت پاکسازی شوند. در نیویورک هم، فرماندار هوچول تلاش کرده است تا «حق سرپناه» نیویورک را به حالت تعلیق درآورد و در عین حال میلیونها دلار دیگر را برای اسکان بیخانمانها صرف کند.
اوایل این هفته، پس از ناکامی در متقاعد کردن بیخانمانها برای دریافت کمک، آتلانتیک سیتی اعلام کرد خوابیدن در مکانهای عمومی را ممنوع میکند. البته هیچکدام از این سیاستها کارساز نبوده و در تمامی شهرهای آمریکا، بیخانمانها را میتوان زیر پلها، حاشیه رودخانهها و زیر نیمکت پارکها دید.
باید بگوییم این افراد نتیجه سیاستهای شکستخورده دولت در حوزه مسکن هستند. در سال ۲۰۲۴، دولت آمریکا رکورد ۶۵۳۱۰۳ بیخانمان را به ثبت رساند. این تعداد معادل جمعیت یک شهر متوسط آمریکایی است. از این رو، منتقدان وضع موجود، این آمریکا را ابرقدرت دیروز میخوانند که امروز به سمت یک کشور جهان سومی خمیده شده است.
ریشههای این بحران به بیش از یک قرن پیش برمیگردد. قوانین منطقهبندی سال ۱۹۱۰ که در ابتدا برای جداسازی نژادی طراحی شده بودند، به مرور زمان به ابزاری برای محدود کردن ساخت مسکن ارزانقیمت تبدیل شدند. قوانین زیستمحیطی و سیاستهای کنترل اجاره نیز، اگرچه با نیت خوب وضع شدهاند، در عمل به تشدید بحران مسکن دامن زدهاند. آمار سال ۲۰۲۳ نشان میدهد در هر شب، حدود ۵۸۰ هزار نفر در آمریکا بیخانمان هستند و از این تعداد، ۶۱ درصد در پناهگاههای موقت به سر میبرند و ۳۹ درصد در خیابانها، خودروها یا چادرها زندگی میکنند.
البته این بحران بهطور نامتناسبی بر اقلیتهای نژادی تأثیر گذاشته است. آفریقایی-آمریکاییها که تنها ۱۳ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند، ۴۰ درصد جمعیت بیخانمانها را شامل میشوند. نکته مهم و البته بغرنج این است که رهایی از این سیاستهای نادرست دولت کار آسانی نخواهد بود. آنچه اکنون واضح و عیان مینماید، پذیرش این حقیقت است که فاصله بین بیخانمانها و رویای یک سقف، فاصله بعید و دور و دراز است.