کتاب بخوان و پول به جیب بزن!
درباره مجموعهای آمریکایی که به خورههای کتاب بابت مطالعه، پول پرداخت میکند
روزنامه هفت صبح| حقیقت ماجرا این است که اگر بخت یارمان باشد و اتفاق تلخ و تراژیکی در این بین رخ ندهد، در بهترین حالت چند دهه زیستی زود گذرنده را از سر میگذرانیم و در پایان مرگ ما حتمی است. اما تجربه نشان داده است که اغلب باور به تمام شدن و رسیدن به خط پایان نداریم. از این رو شمار بسیاری افراد سالخورده را میبینیم که عمری گذراندهاند و بار سنگین و تحملناپذیر افسوس و انبوه کارهای نکرده و مغفول و همچنین رویاهای محقق نشده رهایشان نمیکند.
امروز میتوانیم با قطعیت بگوییم در پارهای از موارد رویای بشر در ادوار مختلف به این دلیل محقق نشده که منطبق برزمانه خود نبوده است. برای مثال چه بسیار افرادی بودند که آرزو میکردند که تمام زندگی خود را صرف تفریح و گردش میکردند یا صبح را در رستوران و کافه به شب میدوختند و
بابت این وقتگذرانی سرخوشانه، پول و مزایا نیز دریافت میکردند. هرچند تحقق این رویا در روزگاری محال و دستنیافتنی بوده اما امروز میبینیم که با گسترش دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی و پیدایش اینفلوئنسرها و بلاگرهای غذا و رستوران، این رویا هم به شغلی مرسوم، مفرح و البته پردرآمد بدل شده است.
نمیدانم شیفتگان کتاب از میان صفات «خوره کتاب» یا «کرم کتاب» کدام را بیشتر میپسندند اما میدانم که نوبت کامروایی آنها هم رسیده و بوی بهبود از اوضاع جهان نیز برای این افراد به مشام میرسد. «وردز ریتد» (wordsrated) یک پایگاه اینترنتی آمریکایی است که روی جزئیات محتوای کتابهای گوناگون مطالعه و پژوهش میکند.
این پایگاه اینترنتی به منظور تسریع در مطالعات و پژوهشهای خود از خورهها و کرمهای کتاب دعوت به همکاری کرده و از آنها خواسته که کتاب بخوانند و به سوالات این مجموعه درباره متن کتابها پاسخ بدهند و برای این کار پول قابلتوجهی دریافت کنند. برای شیفتگان کتاب چه رویایی بالاتری از این؟ در اعلامیه این پایگاه اینترنتی آمده است که «اگر به خواندن کتاب علاقه دارید و اگر ضمن خواندن کتاب به جزئیات داستان توجه میکنید، با ما همکاری کنید و برای خواندن هر کتاب ۲۰۰ دلار بگیرید».
تمرکز پایگاه اینترنتی وردز ریتد در این دوره روی موضوع «زن در ادبیات مدرن» است. از این رو از افراد علاقهمند درخواست کرده که کتابهای ادبیات مدرن، به ویژه پرفروشهای نیویورک تایمز در سال جاری را بخوانند و در این پروژه مشارکت کنند. هرخواننده در پایان باید فهرستی از تعداد و نام تمام شخصیتهای داستان و طبقهبندی جنسیت آنها تهیه کند
تعداد جملاتی در کتاب که به رویارویی جنسیتی مردان و زنان میپردازد را بشمارد، فهرستی از تمام اماکنی که داستان در آن میگذرد را تهیه کند، فهرستی از کتابهایی که شخصیتهای داستان نام آنها را در خلال گفتوگوهایشان به زبان میآورند را تهیه کند، فهرستی از نوع و تعداد حیواناتی که به هر نحوی در داستان دخیل هستند را تهیه کند و در آخر تعداد جملات سوالی در داستان را بشمارد. گفتنی است هر خوانندهای که در این پروژه مشارکت دارد باید حداقل یک کتاب در ماه را بخواند و اطلاعات درخواستی را تهیه کند اما سقفی برای تعداد کتابهای خوانده شده تعیین نشده است.
تمرکز این پژوهشکده در هر دوره روی یک موضوع خاص است. برای مثال در دورههای گذشته، کتابهای داستانی رده سنی کودک و نوجوان با سنجش پراکندگی نژادی شخصیتهای داستان و رنگ پوست قهرمانان قصه، مورد سنجش قرار گرفتند. نتیجه این مطالعه که در قالب یک مقاله پژوهشی منتشر شد، نشان داد که پس از قتل جورج فلوید در سال ۲۰۲۰، تعداد کتابهای پرفروشی که شخصیت اصلی و قهرمانش سیاهپوست بود، افزایش چشمگیری داشت.
همچنین برای اولین بار در تاریخ نشر آمریکا، تعداد قهرمانهای سیاهپوست کتابهای داستانی رده سنی کودک و نوجوان از تعداد قهرمانهای سفیدپوست بیشتر شد. اما این روند در سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ به ترتیب ۲۳ و ۳۱ درصد کاهش یافت. مطالعه این مجموعه روی ۱۵۱۳ عنوان کتاب گوناگون نشان داد هم ساختار نشر و عرضه کتاب و هم اراده نویسندگان کتابها مبتنی بر نژادپرستی پنهان است.
هرچند در حد فاصل سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ تعداد شخصیتهای اصلی و قهرمانان سیاهپوست در کتابها ۳۰۶ درصد افزایش داشته اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که 91/3درصد شخصیتهای اصلی و قهرمان سیاهپوست مربوط به کتابهایی است که نویسندگان سیاهپوست دارند. از سوی دیگر شخصیتهای اصلی و قهرمانان در 53/4درصد از کتابهایی که سفیدپوستها نوشتهاند سفیدپوستند و 39/5درصد از شخصیتهای اصلی کتابهای آنها نیز اشیا یا حیوانات هستند.
به عبارت دیگر سیاهپوستها اغلب درباره سیاهپوستها مینویسند و سفیدپوستها نیز اغلب درباره سفیدپوستها و این به نوعی شروعی بر ساختار نژادپرستانه دوسویه است.پس از فروکش کردن جنبش «جان سیاهان مهم است»، تنها 12/1درصد از کتابهای منتشر شده رده سنی کودکان و نوجوانان، قهرمانانی سیاهپوست دارند و این نشان میدهد که عرصه در این رده سنی برای سایر نژادها تنگ است و آمریکاییها تمایل دارند کودکان و نوجوانانشان به این باور برسند که قهرمانان و ناجیان جهان سفیدپوستند و لاغیر.
همچنین تنها 7/6 درصد از کتابهای منتشر شده در این رده سنی را نویسندگان غیر سفیدپوست نوشتند. به علاوه کتابهایی که نویسندگانی سیاهپوست دارند به ندرت در فهرست پرفروشها قرار میگیرند و این میزان در سال ۲۰۲۲ نیز نسبت به سال گذشته ۳۱ درصد کاهش داشته است. علاوه بر نژادپرستی پنهان دوطرفه در حوزه نشر که با توجه به آمار ارائه شده مشهود است، یک جنسیتگرایی پنهان از جانب هر دو طرف نیز در این پژوهش هویدا شده است.
تعداد قهرمانهای زن در کتابهایی که توسط نویسندگان سیاهپوست نوشته شده ۵۴ درصد بیشتر تعداد قهرمانهای مرد است. همچنین تعداد قهرمانهای مرد در کتابهایی که توسط نویسندگان سفیدپوست نوشته شده ۷۳ درصد بیشتر از تعداد قهرمانهای زن است.
اینطور که پیداست هیچکدام از فاکتورهای موجود بر مدار عدالت و برابری نمیچرخد و ارزش این پژوهشهای ارزشمند در برملا کردن همین رگههای پنهان است. لازم به ذکر است این نتایج بدون مشارکت خورهها و کرم کتاب در این پژوهشها پوشیده میماند و عیان نمیشد.