کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۲۳۸۵
تاریخ خبر:

چند خبر کوتاه از تازه‌های کتاب و ادبیات را بخوانید

چند خبر کوتاه از تازه‌های کتاب و ادبیات را بخوانید

عرضه رمان‌ تا آگوست، شروع دوباره برنامه مشاعره و...

روزنامه هفت صبح| ‌آخرین رمان مارکز: رمان «تا آگوست» نوشته گابریل گارسیا مارکز در فهرست مهم‌ترین آثار ادبی قرار دارد که قرار است در سال جدید میلادی عرضه شود. نشریه تلگراف در آستانه سال نو میلادی اقدام به معرفی ۱۰ کتاب مهم سال ۲۰۲۴ کرده که مسلما نام رمانی از مارکز، نویسنده کلمبیایی برنده نوبل، در این میان بیش از دیگران توجه‌ها را به خود جلب می‌کند.

 

ماجرا از این قرار است که از سال ۱۹۹۹ که مارکز داستان کوتاهی را در مجله کلمبیایی کامبیو منتشر کرد، گمانه‌زنی‌ها درباره این کتاب مطرح شده بود؛ داستان «آنا ماگدالنا» زن میانسالی که هنگام بازدید از یک جزیره گرمسیری برای گذاشتن گل بر روی قبر مادرش، وارد رابطه‌ای‌ عاشقانه می‌شود. این ظاهراً اولین فصلی بود که مارکز روی آن کار می‌کرد.

 

اما پس از مرگ این نویسنده مشهور بین‌المللی معروف به گابو در سال ۲۰۱۴، اعتقاد بر این بود که این اثر هیچ‌گاه منتشر نخواهد شد، زیرا تصور می‌شد خانواده‌ این نویسنده راضی به انتشار یک اثر ناتمام نخواهد بود. درحالی‌که موضع دو فرزند مارکز هم همین بود، اما آن‌ها پس از خواندن دست‌نوشته نظر خود را تغییر دادند و اعلام کردند نباید ادبیات کلمبیا و جهان را از این اثر ارزشمند محروم کرد.

 

همچنین در بیانیه‌ای نوشتند: «این رمان نتیجه آخرین تلاش برای ادامه خلق داستان بود. تقریباً ۱۰ سال پس از مرگش، یک بار دیگر آن را خواندیم و متوجه شدیم که متن قابلیت‌های بالایی دارد و چیزی مانع از لذت بردن از برجسته‌ترین آثار گابو نمی‌شود.»

 

 

 

مرگی که زندگی است 
تصور کنید که در گوشه‌ای از جهان واقعی ما، و نه در جهان تخیل و داستان، نامه‌ای با این عبارت شروع شده باشد که «تا ساعتی دیگر اعدام خواهم شد و باید نامه وداعی برای شما بنویسم...» یا با این عبارت که «کلاریتای محبوبم! متأسفانه ممکن است این نامه، آخرین نامه من باشد...».

 

آن‌گاه هرچه پس از این عبارت‌ها نوشته شده باشد اهمیتی بی‌مانند خواهد داشت، خواه ساده‌ترین سخنان، مثل اینکه «شاخه‌های تیره و عریان بلوط، امیدوارانه جوانه‌های قهوه‌ای کوچک برای بهار بعدی را به من نشان می‌دهند»، و خواه دشوارترین سوال‌ها و پیام‌ها، مثل اینکه «خیلی دوست دارم بدانم که تأثیر عملی همه این رخدادها بر شما چه بوده است...».

 

اهمیت آنها بیش از هر چیز در آن است که چشم در چشم مرگ نوشته شده‌اند و خصوصاً اگر این مرگ در راه آرمانی والا بوده باشد. کتاب «مرگی که زندگی است» در واقع شامل یادداشت‌ها و نامه‌ها و نوشته‌هایی از این دست است. این کتاب نامه‌ها و یادداشت‌های بیش از پنجاه تن از محکومان به مرگ و در آستانه مرگ است که غالباً آلمانی‌اند و در زندان‌ها و اردوگاه‌های حکومت سوسیالیست ملی آلمان جان سپرده‌اند.

 

اولین ملاحظه آن است که این افراد در زمانه مستی حاصل از فتوحات لشکریان آلمان، یک‌تنه در برابر رژیم بس قدرتمند هیتلر ایستادند و مرگ‌شان را خودشان انتخاب کردند. کتاب «مرگی که زندگی است» نوشته هلموت گلویتسر، کته کوهن و راینهولت اشنایدر با ترجمه جعفر فلاحی به‌تازگی از سوی نشر نو چاپ شده است.

 

از «مشاعره» چه‌خبر؟ 
اسماعیل آذر مدتی است از تلویزیون دور است و برنامه «مشاعره» او دیگر تولید نمی‌شود؛ با این حال به‌تازگی ایسنا گزارش داده مجری برنامه‌ «مشاعره» به‌تازگی اعلام کرده برنامه مشاعره پس از کنار گذاشته‌ شدن توسط صداوسیما، قرار است با کمک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شود.

 

برنامه «مشاعره» با تهیه‌کنندگی امیرحسین آذر و مجری‌گری امیراسماعیل آذر چندین سال بود که از شبکه آموزش سیما پخش می‌شد تا اینکه در دوره مدیریت جدید شبکه این برنامه از آنتن حذف شد. با این همه حسین قرائی- مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما- به‌تازگی با انتشار تصویری از خود در کنار اسماعیل آذر از بازگشت برنامه «مشاعره» خبر داده است.

 

او در صفحه شخصی خود نوشته است: «حافظه مثال‌زدنی و تسلط بر گنجینه اشعار، چهره گشاده و صدای خوبش، او را در خاطرات بینندگان تلویزیون ماندگار کرده است. دکتر امیر اسماعیل آذر استاد شناخته‌شده ادبیات است، زلفش با شعر گره خورده و زلف مخاطبان رسانه ملی را هم به‌واسطه برنامه‌های مشاعره، با شعر و ادبیات منظوم پارسی گره زده است.

 

امروز با هم راجع به امیری فیروزکوهی، سید‌حسن حسینی، قیصر امین‌پور و بسیاری از شاعران و ادیبان گفت‌و‌گو کردیم و جالب بود که از همه این ذخایر خاطرات معطر داشت.» او اشاره‌ای هم به بازگشت «مشاعره» داشته و گفته این برنامه ادامه پیدا خواهد کرد. اسماعیل آذر پیش‌تر در این‌باره گفته بود مدیران جدید هیچ‌کس را باور ندارند و برای ما این برنامه تمام شده است.

 

گیاهان چه می‌دانند؟ 
گیاهان چه می‌توانند بدانند؟ آنها نه مغز دارند و نه دستگاه عصبی، پس اصلاً چطور ممکن است چیزی بدانند؟ اما اگر چیزی نمی‌دانند، چگونه در طول تاریخ دوام آورده‌اند؟ شکوفه‌های گیلاس از کجا می‌دانند کی باید بشکفند؟ گل آفتابگردان چگونه پی خورشید می‌رود؟

 

تله ونوس از کجا می‌داند کی باید بسته شود؟ در واقع گیاهان اگرچه مغز و اعصاب ندارند، اما سلول‌های گیاهی با جریان الکتریکی با هم ارتباط برقرار می‌کنند و در انجام این کار از بعضی پیام‌رسان‌های عصبی استفاده می‌کنند که در بدن انسان نیز وجود دارد.

 

گیاهان از حواس دیگری همچون بویایی، چشایی، لامسه، و احتمالاً شنوایی برخورداند و گر چه از اندیشه و خردورزی بی‌بهره‌اند، اما خیلی چیزها را می‌دانند و به یاد می‌آورند. شاید نگریستن به جهان از دید یک سگ یا گربه چندان دشوار نباشد، اما نگریستن از منظر چمنی که روی آن راه می‌رویم، گلی که می‌بوییم، و درختی که از آن بالا می‌رویم، سبب می‌شود جایگاه خودمان در طبیعت را بهتر بشناسیم.

 

در این میان باید بدانیم دانشمندانی هستند که در نوشتن کتاب‌های عامه‌فهم مهارت دارند و آثارشان پرفروش می‌شود. اما جالب است بدانید کتاب «گیاهان چه می‌دانند؟» تنها کتابی است که شاموویتز تاکنون نوشته.

 

این کتاب از همان ابتدا با استقبالی گسترده روبه‌رو شد؛ در فهرست ده کتاب علمی پرفروش آمازون در سال ۲۰۱۲ قرار گرفت و برنده مدال نقره جایزه کتاب ناتیلوس در سال ۲۰۱۳ شد. «گیاهان چه می‌دانند؟» با ترجمه کاوه فیض‌الهی و پری رنجبر به‌تازگی از سوی نشر نو چاپ شده است.

 

کدخبر: ۵۵۲۳۸۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر