کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۲۰۵
تاریخ خبر:

اسید معده اسب!

اسید معده اسب!

معرفی پنج کتاب جدید علمی که به زبانی ساده، راوی نکاتی شگفت‌انگیز و مستند هستند.

روزنامه هفت صبح، فاطمه علیمرادی|  هیچ می‌دانستید حتی در اسید معده اسب هم زندگی می‌کنند؟ مقصودمان حشرات هستند. همین حالا که دارید این جملات را می‌خوانید، 10 به توان 18 حشره در حال تکان‌ خوردن، زندگی کردن و حتی ساختن جهان پیرامون‌مان هستند. حشرات تقریباً نیمی از قلمروی موجودات زنده را تشکیل می‌دهند.

 

آنها همه‌جا هستند؛ از ارتفاع هشت کیلومتری رشته‌ کوه‌های هیمالیا گرفته تا درون کامپیوترها. نکاتی که خانم دکتر آنه آسوردروپ تاگسون در کتاب «ویز، نیش، گاز» درباره حشرات آورده، نکاتی فوق‌العاده قابل تأمل و حیرت‌انگیزند. این در واقع اولین کتابی است که به عنوان این 5 کتاب علمی انتخاب کرده‌ایم. بعد از آن سراغ معرفی کتاب «جهان ریاضی ما» رفته‌ایم؛

 

نوشته مکس تگمارک. او معتقد است جهان صرفا الگوریتم‌هایی نیست که ما در فضایی انتزاعی آنها را در نظر بگیریم یا فرمول‌هایی که روی کاغذ بنویسیم. مکس تگمارک می‌گوید اصلاً جهان جز این نیست! ایده‌ای جذاب که شما را دعوت می‌کند به خواندن «جهان ریاضی ما». سومین کتابی که از بازار کتاب انتخاب کردیم، «زیبایی جانوران» است؛

 

نوشته کریستیانه نوسلاین فولهارت. او در سال 1995 برنده جایزه نوبل فیزیولوژی پزشکی شده، مدیر بازنشسته مؤسسه زیست‌شناسی ماکس پلانک در توبینگن آلمان ‌ و هم‌اکنون یکی از رهبران جهانی ژنتیک تکاملی است. در واقع تمام کتاب‌هایی که انتخاب کرده‌ایم، نویسندگانی خوش‌سابقه در حوزه خودشان هستند و آثاری مستند به واقعیت‌های علمی موجود نوشته‌اند.

 

هرچند گاهی نیز پیش‌بینی‌ها یا ایده‌هایی را مطرح کرده‌اند که باید نشست و دید آیا بعدها ثابت خواهد شد یا خیر؟ در عین حال البته باید در نظر داشت بیشتر مباحث کتاب‌های انتخاب ‌شده ثابت‌ شده‌اند یا حاصل پژوهش‌ها و تحقیقات نویسنده‌اند. به عنوان مثال می‌شود به کتاب «هفت غار» اشاره کرد که شرح مفصلی است از کاوش هفت غار در منطقه خاورمیانه؛

 

غارهایی که کانون برخی از قدیمی‌ترین سکونتگاه‌های بشری بوده‌اند. در نهایت هم کتاب «دوران همدلی» را انتخاب کرده‌ایم که نویسنده در آن بر اساس آخرین مطالعات زیست‌شناسی نشان می‌دهد برخی گونه‌های دیگر جانوری نیز درد هم‌نوع‌شان را تجربه می‌کنند و این رنج آزارشان می‌دهد؛ کتابی تأثیرگذار و خواندنی نوشته فرانس دوال، زیست‌شناس هلندی.

 

ویز، نیش، گاز 
 حشرات تقریباً نیمی از قلمروی موجودات زنده را تشکیل می‌دهند. آنها همه‌جا هستند؛ از تاریکی ابدی عمیق‌ترین غارهای جهان گرفته تا ارتفاع هشت کیلومتری رشته‌ کوه‌های هیمالیا، درون کامپیوترها، چشمه‌های آب جوش، در جریان باد، در گوش و سوراخ بینی سایر موجودات زنده و حتی اسید معده اسب. آنها حتی در دریاها هم وجود دارند؛ فوک‌ها و پنگوئن‌ها انواع مختلفی از شپش‌ها را روی پوست خود دارند که وقتی در آب شیرجه می‌زنند، سرجای‌شان باقی می‌مانند. البته نباید شپش‌هایی را که در کیسه منقار پلیکان‌ها زندگی می‌کنند، فراموش کنیم. 

 

در واقع، مدت‌ها قبل از اینکه انسان‌ها پا به این سیاره بگذارند، حشرات، کشاورزی و دامداری را شروع کرده بودند: موریانه‌ها قارچ پرورش می‌دادند تا از آن تغذیه کنند و مورچه‌ها از شته‌ها به عنوان گاو شیرده استفاده می‌کردند. آنها چندین میلیون سال پیش مشکلات حمل‌ونقل و آیرودینامیک را حل کرده و آموخته بودند؛ مثلا اینکه چگونه نور را در بدن خود کنترل کنند.

 

طراحی حشرات شگفت‌انگیز است؛ بعضی از آنها گوش‌های‌شان روی زانوهای‌شان است، چشم‌شان روی آلت تناسلی‌شان و زبان‌شان زیر پای‌شان قرار دارد. شاید خیلی از ما فکر کنیم اگر حشرات نبودند راحت‌تر بودیم  اما باید بگوییم که بدون آنها زندگی ما ناممکن می‌شد. خیلی از ما می‌دانیم که اگر زنبور عسل نبود، عسلی هم در کار نبود‌ اما شاید ندانیم که اگر میگ (نوعی پشه بسیار کوچک) وجود نداشت که گرده‌های گیاه کاکائو را جابه‌جا کند، هرگز طعم قهوه و شکلات را نمی‌‌چشیدیم. 

 

جالب است بدانیم که اعلامیه استقلال کشور آمریکا با جوهری نوشته شد که از گال درختان بلوط به دست آمده بود. وجود مگس میوه برای آزمایشات تحقیقاتی پزشکی، بیولوژیکی و کسب شش جایزه نوبل در ادامه آن ضروری بود. لارو مگس‌های معمولی می‌تواند عمیق‌ترین زخم‌ها را بهبود دهد؛ لارو سوسک آرد قادر است پلاستیک را هضم کند و چندین گونه حشره دیگر هستند که برای خلق و پیشرفت آنتی‌بیوتیک‌ها حیاتی بودند.

 

حشرات هستند که گیاهان و حیوانات مرده را به خاک تبدیل می‌کنند و دنیای رنگارنگ گل‌ها کاملاً بسته به حضور و گرده‌افشانی آنهاست. این در حالی است که آنها، غذای حیوانات دیگر مانند پرندگان و خفاش‌ها هستند. حشرات موجب کنترل کردن جمعیت موجوداتی می‌شوند که برای انسان مضر هستند و تا آنجا که ما می‌دانیم زندگی هر چیز روی کره زمین به آنها وابسته است.

 

وقتی زنبورها قادر به تشخیص چهره انسان هستند و سوسک‌ها قادرند وجود بمب‌ها را ردیابی کنند، وقت آن رسیده که بیش از پیش از این موجودات در فناوری بشری الهام بگیریم. خانم دکتر آنه آسوردروپ تایگسون یک بوم‌شناس حافظ محیط‌زیست و یکی از اساتید دانشگاه علوم زیستی نروژ است که مدیریت طبیعت و اکولوژی جنگل را تدریس می‌کند.

 

او در کتاب  «ویز، نیش، گاز» که در سال 2019 منتشر کرده، علاوه بر نکات فوق، به ما می‌آموزد تنوع در دنیای حشرات بسیار بیش از آن چیزی است که حتی بتوانیم تصور کنیم. تخمین زده می‌شود که جمعیت آنها 200 میلیون برابر بیش از جمعیت کل افراد کره‌زمین است. همینطور که در حال خواندن این جملات هستید، تعداد 10 به توان 18 (یک کوئنتیلیون) حشره در حال تکان‌ خوردن، خزیدن و بال‌ زدن روی این سیاره هستند.

 

خانم تایگسون چنان با شور و اشتیاق درباره حشرات قلم زده که آرزو می‌کنید ای کاش حشره‌شناس بودید! او هدفش را به‌طرز باشکوهی محقق کرده: اینکه هرگز برای اینکه عاشق این مخلوقات شش ‌پا شویم دیر نیست. این کتاب نوعی قدردانی و همچنین دریچه‌ و پیش درآمدی است برای ورود کاوشگرانه و عمیق به دنیای این مخلوقات شگفت‌انگیز. این کتاب با ترجمه کاوه فیض‌اللهی توسط انتشارات «فرهنگ نشر نو» چاپ شده است.

 

جهان ریاضی ما
آیا دنیایی که می‌بینیم نوعی شبیه‌سازی است که روی ابرکامپیوترها در حال اجراست؟ در فیلم «ماتریکس» هم تقریبا همین نظریه بازخوانی شده بود؛ ایده‌ای که پیوند تنگاتنگی با ریاضیات برقرار می‌کند. این ایده بر این تفکر استوار است که هرآنچه در شبیه‌سازی اتفاق می‌افتد، قبلاً با قوانین ریاضی تعریف شده است.

 

تلمارگ معتقد است ‌ جهان ما یکی از بی‌شمار جهان‌های موجود است و تنها چیزی که وجود دارد، «ریاضیات» است. مکس تگمارک، نویسنده سوئدی-آمریکایی در کتاب «جهان ریاضی ما» که در سال 2014 منتشر شده، معمای بزرگی را هدف قرار می‌دهد؛ اینکه به‌طور کلی چرا جهان اینگونه است که ما می‌شناسیم؟

 

او که استاد فیزیک در دانشگاه MIT است، در لبه دانش بشری، پیرامون کیهان‌شناسی و نظریه کوانتومی ایستاده و با نثری دوستانه و آرام، مملو از حکایت‌های سرگرم‌کننده و تشبیهات جذاب به سؤالاتی که در ذهن بشر مطرح شده، پاسخ می‌دهد. او در کتابش به دنبال القای نگرشی کیهانی و جسورانه از زمان و مکان بیکران و جهان‌های موازی نامتناهی است.

 

در قلب ایده او یک تز افراطی افلاطونی، فیثاغورثی وجود دارد و آن این است که واقعیت فیزیکی، در نهایت چیزی نیست جز یک کلیت عظیم ریاضی. داستان از این قرار است که جهان قابل مشاهده ما 13/7 میلیارد سال پیش طی رویدادی که بیگ‌بنگ نامیده می‌شود به وجود آمد. اینشتین معتقد بود که جهان ما از بدو پیدایش تا کنون در حال انبساط است‌ .

 

اما تلمارگ معتقد است که جهان زیراتمی هم می‌تواند در فضای داخلی خود، بی‌نهایت تورم پیدا کند بدون آنکه تأثیری برجهان بیرونی بگذارد و به این ترتیب موضوع بحث‌برانگیز جهان‌های موازی را مطرح می‌کند. تلمارگ که پیشینه تحقیقات علمی‌اش در زمینه اخترفیزیک نظری و کیهان‌شناسی بوده، زندگینامه و زبان طنزآلودش را در تحلیل خود از جهان نیز به کار برده است. 

 

این کتاب با لحنی علمی که برای عموم مردم قابل فهم است، مفاهیمی را توضیح می‌دهد که به‌زعم یکی از منتقدان نیویورک تایمز باید آن را «بررسی آموزنده تحولات هیجان‌انگیز اخیر در اخترفیزیک و فیزیک کوانتوم» نامید. تلمارگ این فرضیات را با هم در‌می‌آمیزد تا ثابت کند واقعیت، یک ساختار ریاضی است. او معتقد است این ساختار ریاضی، پیامدهای مهمی به همراه خواهد داشت که برای پاسخ‌های محققان فیزیک کاملاً حیاتی است.

 

کتاب از سه بخش تشکیل شده؛ بخش اول که عنوانش بزرگنمایی است به مکانیابی در کیهان و موضوع چندجهانی می‌پردازد. موضوع بخش دوم که کوچک‌نمایی نام دارد، ارائه چشم‌اندازی گسترده‌تر از مکانیک کوانتومی و فیزیک ذرات است. بخش سوم گامی به عقب نام دارد و دیدگاه‌های علمی مورد پذیرش را با ایده‌های نظری تلمارگ در مورد ماهیت ریاضیاتی واقعیت در‌هم تلفیق می‌کند.

 

تلمارگ در پایان کتاب، فرضیه چهار سطح مختلف از چندجهانی را مطرح کرده است. نقطه اوجی که تلمارگ سعی دارد ما را به آن سو رهنمون کند، «جهان چندگانه سطح چهارم» است. این سطح مدعی است که جهان نه‌تنها با ریاضیات به خوبی توصیف شده بلکه در واقع، ریاضیات است؛ به عبارت دیگر تمام ساختارهای ریاضی ممکن، وجود فیزیکی دارند و در مجموع، نوعی چندجهانی را تشکیل می‌دهند که تمام جهان‌‌های دیگر را در‌برمی‌گیرد.

 

چند جهانی، جزایری در جهان را نشان می‌دهد که به قدری دور هستند که از زمان انفجار بزرگ تاکنون هیچ تماس متقابلی با یکدیگر نداشته‌ و قوانین فیزیکی متفاوتی دارند. اینجاست که تلمارگ پا را از دیدگاه‌های مورد پذیرش فراتر می‌گذارد و توصیف شخصی خود را از جهان رونمایی می‌کند. نتیجه گیری‌‌های او بسیار دور از مرزهای علم رایج امروزی است و باید منتظر ماند که آیا شواهدی از آن در دنیای واقعی رؤیت می‌شود یا نه؟ نشر «فرهنگ نشر نو» این کتاب را با ترجمه میثم محمد‌امینی منتشر کرده است.

 

زیبایی جانوران 
آثار هنری از طریق انسان و برای انسان خلق می‌شوند اما آیا در مورد جلوه‌های شگفت‌انگیز طبیعت، تزئینات و صداهای حیوانی هم می‌توان همین تلقی را داشت؟ این تنوع و رنگ‌آمیزی با چه هدفی در دستگاه طبیعت تعریف شده و اصلاً چگونه به وجود آمده‌اند؟ در واقع داروین بود که نخستین بار دو سؤال مهم در این زمینه مطرح کرد: اول اینکه چرا در طبیعت زیبایی وجود دارد؟

 

و دوم اینکه چرا ما موجودات طبیعی را زیبا می‌دانیم؟ خانم کریستیان نوسلاین فولهارت، زیست‌شناس تکاملی اهل آلمان، در کتاب «زیبایی جانوران» که آن را در سال 2019 منتشر کرده بیان می‌کند که کارکرد اصلی الگوهای رنگی پوست حیوانات به منظور برقراری ارتباط میان اعضای یک گونه است. اعمالی حیاتی مانند شناسایی و انتخاب جفت مطلوب برای تولید مثل یا جذب اعضای بیشتر برای بزرگ‌تر کردن گروه و گله.

 

این الگوهای رنگی گاهی حتی نقش فریب دادن اعضای سایر گونه‌های حیوانی را در زیستگاه به‌عهده دارند. به علاوه این نقوش بسیار متغیر هستند و به سرعت تکامل می‌یابند، به نحوی که حتی در اعضای یک جنس، تنوع بسیار زیادی پیدا می‌کنند. به‌طور کلی، الگوهای رنگی موجود در حیوانات یکی از اهداف اصلی انتخاب طبیعی بوده و از نظر جنسی، اهمیت تکاملی بسیار بالایی دارند. این الگوهای بصری در تکامل موجودات زنده، موضوع رشته علمی نوظهوری است که گاه زیست‌زیباشناسی نامیده می‌شود.

 

چارلز داروین در کتاب «تبار انسان و انتخاب طبیعی» در سال 1871 موضوع زینت در موجودات زنده را مطرح کرد و معیارهای زیبایی‌شناسی انسانی را در مورد حیوانات به کار برد. کاوش‌های او زیربنای زیبایی‌شناسی بیولوژیکی را شکل داد. اکنون فولهارت در کتاب خود بیان می‌کند که هیچگاه به این الگوها، به عنوان یک ضرورت تحقیقاتی پرداخته نمی‌شد و به نظر تجملاتی غیرضروری می‌آمدند.

 

او با تحقیقات خود، مکانیسم‌های ژنتیکی و مولکولی ویژه‌ای را رمزگشایی کرد که منجر به تشکیل رنگ پوست در حیوانات و زائده‌های آنها شده و الگوی توزیع این طرح‌ها را کنترل می‌کند. بشر اکنون می‌داند که حشرات، سوسک‌ها، مگس‌ها و پروانه‌ها با چه سازوکاری رنگ‌های خود را ایجاد می‌کنند اما وقتی نوبت به مهره‌داران می‌رسد، این شناسایی جنبه‌های مبهم زیادی پیدا می‌کند.

 

به ویژه آنکه در مورد پستانداران و پرندگان، بخش عمده شکل‌گیری مراحل حیاتی جانور در رحم مادر ‌ یا تخم پرنده پنهان است. با این وجود، دانسته‌های ما در مورد ماهی‌ها اندکی بیشتر است. ماهی‌ها الگوهای بسیار زیبای موزاییکی شکل با رنگ‌های گوناگون در پوست خود تشکیل می‌دهند؛ به این ترتیب طرح راه‌راهی پوست گورخرماهی، الگویی برای توسعه و تکامل طرح‌های پوستی سایر جانوران به‌شمار می‌رود.

 

خانم فولهارت در سال 1995 برنده جایزه نوبل فیزیولوژی پزشکی شد. او مدیر بازنشسته مؤسسه زیست‌شناسی ماکس پلانک در توبینگن آلمان است و هم‌اکنون یکی از رهبران جهانی ژنتیک تکاملی به‌شمار می‌رود. او در مصاحبه‌ای به دانشمندان جوان پیشنهاد می‌کند که عاشقانه از اکتشافات‌تان لذت ببرید؛ زیرا دستاورد اصلی شما همین است: کشف و انتشار.

 

در شرایطی که دستمزد کافی برای کار سخت در نظر گرفته نمی‌شود اگر به این کار علاقه‌مند نباشید، سرخورده خواهید شد. تا جایی که ممکن است در کنار تخصص اصلی‌تان در مورد حوزه دیگری هم آموزش ببینید تا موضوع اصلی کارتان، انتخاب خودتان باشد؛ بیش از حد به حرف اساتید و مربیان گوش ندهید، زیرا آنها با اینکه انسان‌های محترمی هستند، ممکن است کاملاً در مورد آنچه می‌آموزند صادق نباشند.

 

بنابراین لازم است مسئولانه توانایی‌های خود را دنبال کنید. شاید باورکردنی نباشد که خانم فولهارت در سال 2006 یک کتاب آشپزی هم نوشته؛ به نظر او آشپزی شباهت زیادی با کار در آزمایشگاه دارد. از این جهت که قاعده‌مند است، دست‌ها را به کار می‌گیرد و می‌تواند نتایج غیرمنتظره‌ای به بار بیاورد. انتشارات «دکسا» این کتاب را با ترجمه کاوه فیض‌اللهی منتشر کرده است.

 

هفت غار
هفت غاری که در خاورمیانه شگفت‌انگیزترین سفرها را برای نویسنده فراهم آورده‌اند. کتاب «هفت غار» را انسان‌شناس آمریکایی، کارلتون استیو کوون، در خلال سال‌های 1939 تا 1956 به نگارش درآورده و در سال 1981 به چاپ رسانده. این کتاب شرح مفصلی است از کاوش هفت غار در منطقه خاورمیانه؛ غارهایی که کانون برخی از قدیمی‌ترین سکونتگاه‌های بشری بوده‌اند.

 

نویسنده اطلاعات بسیار ارزشمندی از سرزمین ایران، از طنجه (شهری در مراکش و نزدیک تنگه جبل‌الطارق) و غار بلند بیستون تا ساحل خزر، افغانستان، صحرای سوریه و بسیاری مناطق دیگر به خوانندگان ارائه کرده است. این اثر شامل فرضیاتی هیجان‌انگیز و نتیجه‌گیری‌های میدانی در مورد خاستگاه فرهنگ اروپایی است که در هیچ‌یک از منابع علمی منتشر نشده است.

 

هنگامی که ورقه یخی شروع به عقب‌نشینی کرد و شکارچیان دوره نوسنگی از سلاح‌هایی استفاده می‌کردند که مشابه آن در قرن‌های بعد یافت شد، تمرکز نویسنده به سمت غارهایی معطوف شد که مردان اروپایی آنها را اشغال کرده بودند. از لحاظ انسانی و شخصی، این کتاب، ماجراهای دراماتیکی را روایت می‌کند که در مکان‌های محیرالعقول کشف این دستاوردهای بزرگ رخ داده بود.

 

به لطف عنصر کربن 14 (رادیو کربنی که برای عمرسنجی در باستان‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد) و دیگر شگفتی‌های علمی پس از جنگ جهانی دوم، حفاری در غارهای باستانی ماقبل تاریخ به یکی از حرفه‌های هیجان‌انگیز تبدیل شد و بدون شک یکی از مهم‌ترین چهره‌ها در این حوزه آقای کارلتون است. او در این کتاب تعریف می‌کند که چگونه یاد گرفت مکان این غارهای باستانی را پیش‌بینی کند، چگونه به کاوش درون آنها پرداخت و چه چیزهایی پیدا کرد.

 

او یک روایتگر ماهر است که داستان‌های ماجراجویانه و سوءاستفاده‌های شخصی انسان‌ها از این گنج‌های بشری را در کتابش روایت می‌کند. او که زمانی استاد مردم‌شناسی در دانشگاه پنسیلوانیا، استاد دانشگاه هاروارد و رئیس انجمن انسان‌شناسی آمریکا بود، نظریات مهمی را درباره نژادها مطرح کرد که با وجود تمام سوابق علمی‌اش در مجامع جهانی مورد مناقشه قرار گرفت و برخی دستاوردهایش را در زمره انسان‌شناسی شبه‌علمی در نظر گرفتند.

 

در واقع ممکن است برخی متخصصان او را به شتابزدگی متهم کنند با اینکه در تألیف آن با بسیاری از متخصصان مشورت کرده یا برترین متخصصان این حوزه، نسخه اولیه کتاب را خوانده‌اند. کتاب بر‌خلاف آثار وزینی از این دست، به نثری ساده و سرراست نوشته شده و پنج سال بعد از حفاری محوطه‌های توصیف شده منتشر شده است.

 

از آن‌رو که نویسنده خودش حفاری‌ها را انجام داده، از کتاب‌های پرطرفدار باستان‌شناسی خبرنگاران و نویسندگان علمی و حرفه‌ای متمایز است. او در میان گزارش‌های مربوط به کشف و تفسیر غارها، ابزار سنگی، خاک و استخوان، چند داستان ساده از رویدادهای پیش‌آمده برای خود و همسفرانش را بازگو می‌کند؛ هرچند خواننده می‌تواند بدون خواندن این داستان‌ها بازهم از مطالب باستان‌شناسی بهره‌مند شود.

 

او معتقد است که باستان‌شناسی دوره پارینه‌سنگی نسبت به فیزیک هسته‌ای یا ساختار مغز انسان پیچیدگی و ابهام بسیار کمتری دارد. در بخشی از کتاب می‌گوید: «من از تفسیر روانکاوهای فرویدی مبنی بر‌علاقه به غارها به‌خوبی آگاهم. بارها به من گفته شده این موضوع نشانگر آن است که چهار دست و پا به رحم مادرم برمی‌گردم، در حالی که می‌کوشم از گزند زندگی هر روزه بگریزم و نابالغانه یا حتی شیزوفرنیک پیش می‌روم.»

 

اگر در این کاوش به صورت نمادین به وضعیت قبلی که همان انسان شکارگر است برگردیم، در واقع به دوره‌ای پا گذاشته‌ایم که نیاکان‌مان بخش عمده حیات گونه ما را در آن طی کرده‌اند. در اروپا و خاورمیانه انسان‌ها گاهی به‌طور متناوب، تا حدود صدهزار سال در غار زندگی می‌کردند. نشر نو با همکاری نشر آسیم و ترجمه فخر‌السادات بصام‌پور، این کتاب را منتشر کرده است.

 

دوران همدلی 
 توانایی ما برای همذات‌پنداری با رنج و اندوه دیگران به مثابه کاتالیزور یا تسهیل‌گری عمل می‌کند که ثابت می‌کند به‌رغم تصور عمومی، شفقت و خیرخواهی، ریشه‌های عمیقی در ژنوم گونه انسانی دارد. مطالعات زیست‌شناسی اخیر نشان داده که مغز ما قادر است درد دیگران را نیز تجربه کند! این کار اما به سادگی صورت نمی‌پذیرد؛

 

مغز ابتدا باید از وجود انسان دیگری مطلع شود، سپس درک کند که آن موجود افکار و احساساتی متفاوت با خودش دارد. مرحله بعد آن است که باید تشخیص دهد که فرد مذکور نیاز به کمک دارد و او دوست دارد به این انسان کمک کند؛ اما صبر کنید! آیا در ماشین را قفل کرده است؟ همدلی اغلب نیاز به ظرفیت‌های شناختی برای درک مفاهیمی همچون نظریه ذهن، چشم‌انداز و قانون طلایی دارد.

 

این پیچیدگی و شکنندگی می‌تواند مؤید آن باشد که همدلی تنها مختص موجودات انسانی است، اما ده‌ها سال طول کشید تا فرانس دوال و سایر زیست‌پژوهان ثابت کنند ساختار مغز ما همانند سایر جانداران به نحوی است که می‌تواند درد دیگران را نیز احساس کند. دکتر فرانس دِ وال، نویسنده و پژوهشگر پیشرو در حوزه مطالعات پستانداران در واقع در اثر خود که در سال 2010 منتشر شده، سراغ شامپانزه‌ها و سایر گونه‌های حیوانی می‌رود تا به شیوه‌ای مستند نشان دهد که گونه انسان ظرفیت فوق‌العاده‌ای برای همدلی دارد.

 

این زیست‌شناس هلندی‌الأصل یکی از شناخته‌شده‌ترین نخستی‌شناسان جهان، استاد روانشناسی و مدیر مرکز پیوندهای زنده در مرکز ملی تحقیقات پستانداران در دانشگاه اموری آمریکا است. او در سال 2007 از سوی مجله تایمز به عنوان یکی از 100 چهره تأثیرگذار در جهان انتخاب شد. کتاب او در واقع پاسخ به این پرسش است که تکلیف ما راجع به محافظت از هم‌نوعان چه می‌شود؟

 

اصلاً ما وظیفه‌ای در مقابل دیگران داریم؟ ضمن اینکه چرا این احساس از سوی قانون و جامعه گاهی مورد تمسخر قرار می‌گیرد؟ نمونه اخیر مربوط به طوفان کاترینا در سال 2005 است. در حالی که مردم آمریکا در این فاجعه سرگردان بودند، یکی از شبکه‌های خبری از مهمان برنامه پرسید: «آیا قانون اساسی امکانی برای امدادرسانی واقعی به حادثه‌دیدگان فراهم می‌کند یا خیر؟»

 

و او استدلال کرد که: «بدبختی دیگران به ما ارتباطی ندارد.»‌ این در حالی بود که هزاران نفر از نیوئورلئان گریخته و بیماران، پیرها و فقیران را به حال خود رها کرده بودند، در برخی مناطق اجساد مردگان روی آب شناور بود و گاهی حتی طعمه تمساح‌ها می‌شد.

 

با این وجود، نویسنده با پژوهش‌های فراوان نشان می‌دهد که ما تنها گونه جانوری نیستیم که به ظرفیت شناختی همدلی مجهزیم. او معتقد است درس‌های فروپاشی اقتصادی حاصل از طوفان کاترینا و سایر بلایا معمولاً آنگونه نیست که در نگاه نخست به نظر می‌رسد؛ در واقع از نظر بیولوژیکی انسان‌ها، حیواناتی خودخواه نیستند، به همین ترتیب حیوانات هم خودخواه نیستند. ما همانند موجوداتی که در گله زندگی می‌کنند، برای همدلی کردن تکامل یافته‌ایم.

 

این وضعیت درست از زمانی که مادر یک پستاندار به کودکش شیر می‌دهد شروع می‌شود؛ پس از آن وقتی کسی لبخند می‌زند ماهم ناخودآگاه لبخند می‌زنیم، وقتی خمیازه می‌کشند، ما هم خمیازه می‌کشیم و این نشان می‌دهد که احساسات مسری است. به عبارت دیگر، ما نه‌تنها صدای فریاد مددخواهی دیگران را می‌شنویم بلکه تا مغز استخوان می‌توانیم احساس فرد نیازمند را درک کنیم و اگر رفتاری شبیه پستانداران وحشی داشته باشیم، بشریت نجات پیدا خواهد کرد.

 

از این روست که زیست‌شناسان واقع‌گرا توصیه می‌کنند: «به میمون درون خود گوش دهید!» اندیشمندان جهانی معتقدند یافته‌های دوال باید به بخشی از گفت‌وگوهای جریان اصلی تبدیل شود. لازم است کشف کنیم که کدام مکانیسم‌های فرهنگی منجر به کمبود همدلی در جامعه می‌شوند؟ کتاب «دوران همدلی» توسط انتشارات «مرکز» و با ترجمه حسن افشار روانه بازار کتاب شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کدخبر: ۵۵۳۲۰۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر