راویان حقیقت در زمانه تردید؛ خبرنگار چراغ راه است

هوش مصنوعی میتواند هزاران جمله بسازد اما هنوز نمیتواند اضطراب یک مادر آواره، خشم خاموش یک معترض یا امید پنهان در چشم یک کودک را روایت کند
هفت صبح| هفدهم مرداد، نه فقط روز بزرگداشت خبرنگار که فرصتیست برای تأملی دوباره بر معنای «خبرنگار بودن» در روزگاری که نه فقط جهان، که خبر و مخاطب نیز دگرگون شدهاند. اگر تا دیروز خبرنگار کسی بود که از میدان رویدادها روایت میکرد، امروز میدانِ روایت خود دستخوش تحولی عظیم شده؛ تحولی که از دالان پلتفرمها و در سایهسار هوش مصنوعی میگذرد.
در این دنیای تازه، خبری که زمانی با سختکوشی و دقت تولید میشد، اکنون ممکن است در عرض چند ثانیه، بهواسطه الگوریتمها بازتولید، بازنشر یا حتی تحریف شود. هوش مصنوعی میتواند متن بنویسد، عکس تولید کند، صدا بسازد و تیتر بزند. پلتفرمها تعیین میکنند چه چیزی دیده شود و چه چیزی نه. در چنین شرایطی، نقش خبرنگار چیست؟ آیا باید عقبنشینی کرد و میدان را به ماشینها سپرد؟ یا باید با تعریف تازهای از هویت حرفهای، مسیر تازهای را در دل این پیچوخم تکنولوژیک گشود؟
جواب، شاید نه در تقابل با فناوری، بلکه در بازتعریف نقش انسانی خبرنگار نهفته باشد. خبرنگار امروز، صرفاً منتجکننده محتوا نیست، بلکه راوی آگاه زمانه است؛ کسی که به جای آنکه صرفاً اطلاعات گردآورد، معنا خلق میکند. هوش مصنوعی میتواند هزاران جمله بسازد، اما هنوز نمیتواند اضطراب یک مادر آواره، خشم خاموش یک معترض یا امید پنهان در چشم یک کودک را روایت کند. آنچه یک گزارش را از داده خام به روایت تبدیل میکند، نه دقت ماشین که درک انسان است؛ نه قدرت پردازش، که شعور و شهود است.
در عصر انباشت داده، دیگر کسی تشنه اطلاعات نیست، بلکه تشنه تفسیر، تشخیص و تجربه است. مخاطب امروز، بیش از آن که به دنبال دانستنِ صرف باشد، میخواهد بفهمد؛ میخواهد خودش را در روایت ببیند، همدلی کند، داوری کند و از خلال آن، تصمیمی بهتر برای زندگی بگیرد. خبرنگاری که با درک این نیاز، مسیر روایتمحور را برمیگزیند، تنها گزارش نمیدهد، بلکه «روایت میسازد»؛ و این روایت، اگر درست و شریف ساخته شود، میتواند ذهن و دل و تصمیم یک جامعه را تغییر دهد.
از سوی دیگر، پلتفرمها با الگوریتمهایشان، انتخاب را از انسان ربودهاند. آنها تعیین میکنند چه چیزی دیده شود و چه چیزی فراموش شود. در چنین جهانی، خبرنگار صرفا وظیفه روایت ندارد، بلکه باید نقشی ایفا کند که شاید بتوان آن را «مقاومت رسانهای» نامید: ایستادن در برابر ابتذال، مقاومت در برابر سطحیسازی و دفاع از پیچیدگیهای حقیقت.
در واقع، خبرنگاری امروز مسئولیتی دوگانه دارد: هم باید با ابزارهای نو، مثل فناوری و هوش مصنوعی آشنا باشد و از آنها بهره گیرد و هم نباید قربانی سرعت، فریبندگی اعداد و وسوسه دیدهشدن شود. خبرنگار امروز باید بداند که سرعت، جای دقت را نمیگیرد و «وایرال شدن» همیشه به معنای تأثیرگذار بودن نیست.
این میان، جای خالی مسئولیت اجتماعی خبرنگار بیش از همیشه احساس میشود. در زمانی که دروغ، نصفواقعیت و تفسیر شخصی میتوانند در یک لحظه با میلیونها نفر به اشتراک گذاشته شوند، خبرنگار باید بر نقش خود به عنوان «فیلتر اعتماد» پای بفشارد. او تنها در صورتی میتواند این جایگاه را حفظ کند که به مخاطب خود احترام بگذارد، حقیقت را فدای سلیقه نکند و میان «دیده شدن» و «دیدن بهتر» تمایز قائل شود.
در همین مسیر است که روزنامه هفتصبح در ماههای اخیر کوشیده تا روایتمحوری را جایگزین کلیشههای خبری کند؛ از روایت بحرانهای اجتماعی تا بازتاب تجربههای زیسته مردم در بزنگاههای مهم. این مسیر، اگرچه کندتر و سختتر است، اما ژرفتر و اثرگذارتر نیز هست.
روز خبرنگار تنها تجلیل از یک شغل نیست، بلکه تأکید بر ضرورت یک نهادِ مستقل، پرسشگر و روایی در جامعه است؛ نهادی که اگرچه در میان موج پلتفرمها، رقابت بیامان محتوای سطحی و طوفان تکنولوژی گاه فرسوده و فراموش میشود، اما هنوز و همچنان، چشم امیدبخشی از جامعهایست که میخواهد بداند، بفهمد و بهتر زندگی کند.
خبرنگار امروز، باید همزمان شجاع، روایی، فناور و اخلاقمدار باشد. او باید یادش باشد که حقیقت در زمانه ما بیش از همیشه ارزش دارد؛ حتی اگر دیرتر شنیده شود.