نکند فقیر شدهایم؟ | درباره تصویری که تیمهای ورزشی خارجی از ایران مخابره میکنند
تصاویری که آنها از ایران عزیز و زیبای ما تجربه کرده و خواهند کرد، ناکارآمدی برخی از مدیران کشور ماست
هفت صبح| یک: پارسال که تیم ملی ازبکستان به ایران آمد و بازیکنانش با دلخوری از وضعیت خراب اینترنت گفتند و عکسی از آنها منتشر شد که برای دسترسی بیشتر به آنتن و امواج اینترنت در راهروهای هتل روی زمین نشسته بودند. آنها پیامآور ناکارآمدی سیستم ایران در عرصه ارتباطات بودند. حالا با هر مقیاسی. بعدش تیم النصر و کریستیانو رونالدو به ایران آمدند. با استقبالی جنجالی و پرهیاهو که خب طبیعی بود و انتظاری جز این هم نمیرفت اما آنها در ورزشگاه آزادی روی یک چمن ناهموار بازی کردند که هرگز در مخیلهشان نمیگنجید.
رهاورد آنها میتوانست تصویری از ناکارآمدی مدیران ایرانی باشد. دیروز افتتاحیه مسابقات قهرمانی والیبال باشگاههای آسیا در ارومیه شروع شده و در همان بازی افتتاحیه برق سالن رفته است. چند روز قبل هم تیم ملی فوتبال ایران میزبان قرقیزستان بوده و در ورزشگاه کوچک فولادشهر و زمین ناهموارش روز سختی را از سرگذرانده و هفته بعد پرسپولیس و استقلال میزبان غولهای آسیایی در ورزشگاه شهر قدس در قلعه حسنخان خواهند بود. تصاویری که آنها از ایران عزیز و زیبای ما تجربه کرده و خواهند کرد، ناکارآمدی برخی از مدیران کشور ماست.
آقای پزشکیان، این چالش را برطرف کنید. میدانم که فوتبال و والیبال قرار نیست نون و آب برای مردم ما شود و پروژههای مهمتری هم حتما وجود دارد اما دنیای جدید قواعد خودش را دارد. فوتبال و حتی والیبال در این حد از اجزا دیپلماسی عمومی محسوب میشوند. ارزشیابی بخشی از افکار عمومی بر پایه همین نشانهها خواهد بود. نگذارید سیستم فشل مدیریت اماکن ورزشی و همین طور فیلترینگ گسترده، تصویر ایران عزیزمان را بیشتر از این خدشهدار کند. راستی، جدا از ناکارآمدیها این سوال هم هست: نکند فقیر شدهایم؟
دو: دیروز گزارش باج خواهی یک گروه هکری از بانکهای ایران میتوانست و باید تیتر یک روزنامه میشد. اما نشد! راستش آن قدر همه چیز به شکل زنجیروار به هم مرتبط است که نمیدانستیم برجسته کردن این گزارش، ما را در معرض چه اتهامهایی قرار خواهد داد و این که نکند برخلاف منافع ملی حرکت کرده باشیم؟ مثلا برهم زدن آرامش فضای پولی کشور در راستای مطامع بیگانگان؟ احتمالش واقعا زیاد بود!
پس محافظه کاری کردیم و گزارش را در صفحه 3 آوردیم و تیتر کوچک و دوپهلویی به آن دادیم و کنار صفحه اول گذاشتیم. آن هم گزارشی که بیشتر فکتهایش تایید شده بود. این ازآن لحظاتی است که از خودمان راضی نیستیم. کار روزنامه نگاری لازمهاش مقداری بیپروایی است. راستش الان مسئله انتقاد تقریبا حل شده است. یعنی از مرحلهای که بتوان از مقامات و روسا انتقاد کرد و از عواقبش نهراسید رد شدهایم. اما منطقه افشاگریهای اقتصادی هنوز قفل مانده است. حداقل برای رسانه کوچکی مثل ما. ما را ببخشید.