۱۵ دقیقه تا نخستین جام الکل در پایتخت
الکل صنعتی و متانول با دسترسی ارزان و غیرقانونی، مصرفکننده را بدون هشدار به سمت فاجعه هدایت میکند
هفت صبح، رضا نیکنام| خیابانهای شهر، روایتهایی را در سینه دارند که گاه از جنس رسمیات نیست؛ روایت مردمی که در پیچ و خم زندگی مدرن، گرههای کور را با جامی الکلی میگشایند، غافل از اینکه این جام، میتواند حاصل تقطیر سمّی صنعتی در زیرزمینی تاریک یا بازی خطرناک با الکل طبی باشد که مسیرش از درمانگاه به کام مرگ و غسالخانه منحرف شده است. وزارت بهداشت ایران، اخیرا برای چندمین بار، هشداری جدی و نگرانکننده درباره «مصرف نجومی الکل» در کشور منتشر کرده است.
اما این بار، ابعاد بحران پیچیدهتر است. این هشدار، تنها به مصرف اشاره ندارد، بلکه به شبکهای چندلایه از تولید و توزیع میپردازد که به شکل قاچاق از حریم دیپلماتیک سفارتخانهها آغاز میشود، در آشپزخانههای خانگی تولید مشروبات دستی جریان مییابد، از داروخانهها سرقت و یا با الکل صنعتی کشنده قاطی میشود. و اما در پایتخت، فاصله تا تهیه نخستین جام، گاهی به کمتر از یک ربع ساعت میرسد. اما این جام، میتواند از جنس مرگ باشد؛
مرگی که از سفارتخانههای مجلل تا کارگاههای مخفی خانگی و از قفسههای داروخانهها تا بشکههای کارخانههای صنعتی سرچشمه میگیرد. اینجا، هشدارهای مسئولان در گلو خفه میشود و اخبار تلخ مرگ دستهجمعی جوانان و همسایهها، چندان کارگر نمیافتد. این گزارش، تلاشی است برای واکاوی این شبکه و روایت تلخ جامی که این بار، نه از میخانه، که از لابهلای شکافهای جامعه به دست تشنگان میرسد. جامعهای که مصرف الکل در آن ممنوع، اما دسترسی به آن، برای بسیاری، آسانتر از خرید پیتزا و یا یک داروی نسخهای شده است!
میدان نزدیک؛ فاصله ۱۵ دقیقهای با فاجعه
گزارشهای میدانی خبرنگار هفت صبح از پایتخت حکایت از آن دارد که تهیه مشروبات الکلی در برخی مناطق تهران، برای مشتریان آشنا، به کاری به سرعت و سهولت «سفارش یک پیتزا» بدل شده است. یک تماس تلفنی یا مراجعه به نقطهای مشخص؛ و در کمتر از ۱۵ دقیقه، کالایی که خرید و فروش آن در انظار عمومی ممنوع است، به دست مشتری میرسد.
بدون تردید این در دسترس بودن سریع، خود یکی از عوامل اصلی تشدید مصرف است. وقتی مانع فیزیکی و زمانی بزرگی برای تهیه یک ماده ممنوعه وجود نداشته باشد، وسوسه مصرف، قدرتمندتر میشود. علی، جوان ۲۸ ساله میگوید: «متاسفانه مشروب خیلی راحتتر از چیزی که فکر میکنید گیر میآید. فروشندهها(ساقیها) آدمهایی عادی هستند که اول بین دوستان و آشنایان خودشان معرفی میشوند. انگار دارید از سوپرمارکت محل خرید میکنید. فقط کافی است بدانید چطوری و از کی بپرسید.»
بر این اساس حامد موسوی فرد، جامعه شناس در گفتوگو با هفتصبح میگوید: «دسترسی آسان، «هزینه عمل» را در ذهن فرد به شدت کاهش میدهد. یعنی وقتی شما برای خرید یک ماده ممنوعه مجبور نیستید برنامهریزی پیچیدهای انجام دهید یا مسافت طولانی و پرریسکی را طی کنید، ذهن، خطرات آن را خیلی کم برآورد میکند، این پدیده، «عادیسازی کاذب» ایجاد میکند. فرد فکر میکند چیزی که به این راحتی به دست میآید، نمیتواند تا این حد خطرناک باشد. درواقع این یک خطای محاسباتی مرگبار است.»
جام زهر؛ وقتی مشروب، قاتل میشود
صفحات حوادث روزنامهها و خبرگزاریها، مملو از اخبار تلخ و تکراری است؛ مثلا فوت ۵ نفر در شرق تهران بر اثر مصرف مشروبات الکلی تقلبی، جان باختن ۳ جوان در اصفهان پس از نوشیدن الکل متانولی و... اما به واقع این تیترها، تنها خبر نیستند؛ هر کدام داستان یک زندگی بر باد رفته یا یک خانواده داغدار و جامعهای هستند که اعضای خود را به دلیل مصرف محصولاتی که از بیراهه و از دست سودجویان به دستشان میرسد از دست دادهاند.
مشروبات الکلی تقلبی و سمی در بازار سیاه
مسئولان وزارت بهداشت به طور مکرر هشدار دادهاند که بخش عمدهای از مشروبات الکلی عرضه شده در بازار سیاه، «تقلبی» و حاوی «الکل متیلیک» یا متانول هستند. متانول، سمی کشنده است که حتی مصرف مقادیر کم آن میتواند منجر به کوری، کما و مرگ شود. این وزارتخانه تاکید کرده که به دلیل غیرقانونی بودن چرخه تولید و توزیع، هیچ نظارتی بر کیفیت، بهداشت و میزان الکل این محصولات وجود ندارد و مصرفکننده، ناخواسته خود را در معرض مرگی آنی قرار میدهد.
امیرعلی، ۴۵ ساله، پرستار یکی از بیمارستانهای جنوب تهران در گفتوگویی محرمانه به هفتصبح میگوید:«به جز برخی ایام سال مثل محرم و صفر، هفتهای نیست که موارد زیادهروی در مصرف مشروب و یا مسمومیت با الکل تقلبی را در بخش اورژانس نبینیم. بعضیها را میتوانیم نجات دهیم، بعضیها را نه. تلختر اینجاست که بسیاری از این بیماران، جوانان بیاطلاعی هستند که فکرش را هم نمیکردند که یک شب خوشگذرانی چنین عواقبی ر ا برایشان به همراه داشته باشد. غافل از اینکه در این بازار سیاه و بیضابطه، چه بلایی سرشان میآید.»
کانالهای مرگ؛ از سفارتخانه تا کارگاههای زیرزمینی
متاسفانه گاهی از پشت دیوارهای بلند سفارتخانهها، که مصرف الکل برای اتباع خارجی مجاز است، دریچهای به بازار سیاه گشوده شده است. بر اساس اظهارات منابع مختلف و شواهد میدانی، یکی از کانالهای ورود مشروبات الکلی به چرخه مصرف عمومی، سوءاستفاده از مصونیت دیپلماتیک سفارتخانههاست.
این مراکز که حق واردات مشروبات برای مصرف شخصی کارکنان خود را دارند، گاهی بهصورت غیرقانونی و عمدتا توسط پرسنل داخلی یا شبکههای مرتبط، به منبعی برای تامین بخشی از بازار سیاه تبدیل میشوند. این مشروبات که معمولا از برندهای معتبر خارجی هستند، به دلیل کیفیت نسبتا بالاتر و اصل بودن آنها، به قیمتهای گزافی در بازار سیاه به فروش میرسند. این پدیده، یک پارادوکس عجیب را ایجاد کرده است؛ حریمی که قرار باشد در انحصار نمایندگی یک کشور خارجی باشد، به طور غیرمستقیم به توزیع مادهای ممنوعه در جامعه میزبان کمک میکند!
آبگوشت خانگی، درد بیدرمان نیست!
وقتی بطریهای مشروبات الکلی قاچاق کمیاب یا گران شوند، برخی سماورها و تنگهای شیشهای خانگی به کارخانههای کوچک تولید الکل تبدیل میشوند؛ تهدیدی به نام «مشروب خانگی». در کنار الکلهای صنعتی و قلابی، یک منبع خطرناک دیگر، تولید همین «مشروبات خانگی» است.
در این روش، افراد با استفاده از دستورالعملهای پیدا شده در فضای مجازی و مواد اولیهای مانند میوهها (به ویژه انگور)، نان، شکر و مخمر، اقدام به تخمیر و تقطیر الکل در خانه میکنند. به ظاهر، این روش «طبیعیتر» و «ایمنتر» به نظر میرسد، اما این یک باور کاملا غلط است. کنترل درجه خلوص الکل، جداسازی مواد سمی جانبی مانند متانول (که در همان فرآیند تخمیر طبیعی نیز تولید میشود) و رعایت اصول بهداشتی در این شرایط غیرممکن است. نتیجه، تولید سمّی است که مصرفکننده، غافل از غلظت و ترکیبات کشنده آن، میل میکند.
شربت مرگ از داروخانههای سیاه بیرون میآید
همان مادهای که قرار بود زخمها را ضدعفونی کند، حالا با دستکاری، به زهری برای مصرف داخلی تبدیل شده است. یکی از هولناکترین روشهای تهیه مشروب، استفاده از « الکل سفید طبی» (اتانول ۹۶درصد) است. این الکل که با افزودن مواد دناتورهکننده (مثل متانول یا مواد بدطعم) برای غیرقابل شرب شدن تولید میشود، در بیمارستانها و مراکز درمانی برای ضدعفونی استفاده میشود.
متاسفانه شبکههای توزیع قاچاق، با سوءاستفاده از خلأهای نظارتی، این الکل را از مسیرهای خود منحرف کرده و با استفاده از روشهای شیمیایی ابتدایی (مانند تقطیر مجدد) سعی در حذف مواد دناتورهکننده میکنند. این فرآیند به هیچ وجه کامل نیست و محصول نهایی، اغلب آمیختهای کشنده از اتانول و مقادیر خطرناکی از متانول و سایر سموم است. مصرف چنین ترکیبی، یک خودکشی تدریجی اما قطعی است.
الکل صنعتی؛ هولناکترین انتخاب
ناآگاهی و بیپولی، برخی را به سمت سمی میکشاند که هر جرعهاش، قدمی است به سوی کما یا مرگ. هشدار مسئولان وزارت بهداشت عمدتا معطوف به همین منبع است؛ «الکل صنعتی» یا متانول. این ماده که به عنوان حلال و ضد یخ در صنعت استفاده میشود، سمی مهلک است و به هیچ وجه قابل مصرف خوراکی نیست.
با این حال، به دلیل قیمت بسیار ارزان و دسترسی آسانتر، توسط سودجویان یا حتی مصرفکنندگان ناآگاه، با رقیق کردن و اضافه کردن اسانس و رنگ، به عنوان مشروب الکلی به فروش میرسد. تشخیص ظاهری این محصولات تقلبی از مشروبات واقعی تقریبا غیرممکن است. نوشیدن حتی ۳۰میلیلیتر از الکل صنعتی میتواند باعث نابودی عصب بینایی و کوری دائم و مقادیر بیشتر آن ظرف چند ساعت منجر به مرگ شود. اینجا دیگر بحث تقلب نیست؛ بحث سمفونی مرگ است.
ریشههای تناقض؛ چرا با وجود خطر، مصرف میشود؟
پرسش اصلی اینجاست: با وجود این همه هشدار و مشاهده عواقب مرگبار، چرا مصرف الکل در ایران روندی صعودی و «نجومی» دارد؟ کارشناسان، عوامل متعددی را برمیشمرند از جمله مشکلات معیشتی، بیکاری، فشار روانی ناشی از گرانیها و ناامیدی نسبت به آینده، بسیاری را به سمت مواد مخدر و الکل به عنوان مسکنهای کاذب سوق میدهد.
دوم کمبود فضاهای سالم تفریحی؛ به ویژه برای نسل جوان، فقدان محیطهای امن و قانونی برای سپری کردن اوقات فراغت و تخلیه انرژی، میتواند به گرایش به سمت رفتارهای پرخطر بینجامد. سوم، شکاف بین واقعیت اجتماعی و قوانین رسمی؛ وقتی قوانین، یک رفتار را به طور مطلق ممنوع میکنند اما در عمل، آن رفتار در لایههای زیرین جامعه وجود دارد و دسترسی به آن ممکن است، نوعی «دوگانگی ارزشی» ایجاد میشود. این امر میتواند حس کنجکاوی و میل به تجربه کردن را در نسل جوان تقویت کند.
چهارم، تبلیغات غیرمستقیم و دسترسی به اطلاعات؛ نمایش و دیدن سبک زندگی غربی در فیلمها، سریالهای خانگی ایرانی و شبکههای اجتماعی، بدون ارائه آموزشهای لازم درباره خطرات واقعی الکل (به ویژه انواع تقلبی)، میتواند مصرف آن را نوعی «مدرنیته» و «کلاس اجتماعی» در ذهن برخی القا کند.