قصه های گمشده - ۴۷ | نفت و شاه و هالیوود
حواشی سومین دوره جشنواره جهانی فیلم تهران در سایه افزایش قیمت جهانی نفت
هفت صبح| دی ماه سال 1352 و بعد در شهریور 1353 مدیران شرکت سینمایی پارامونت صریحا اعلام کردند که ایران اگر میخواهد از فیلمهای هالیوودی استفاده کند باید چهار برابر بیشتر پول بدهد! ماجرا از این قرار بود که سهام کمپانی پارامونت در اواخر دهه شصت توسط هلدینگ گلف اند وسترن که یک کمپانی نفتی بود خریداری شده بود و این کمپانی از یاغیگری اوپک در سال 1352 (1973) و چهار برابر کردن قیمت نفت بسیار خشمگین بود.
ایران شریک 2/5میلیون دلاری سینمای آمریکا بود اما مدیر عاملهای نفتی پارامونت اعلام کردند که امکان ندارد اجازه دهند پدرخوانده با قیمت دکترژیواگو (متعلق به هشت سال قبلتر) به دست ایران برسد آن هم در حالیکه ایرانیها قیمت نفت را 4 برابر کردهاند! آقای بلودهورن مدیر پارامونت گفت که: به من گفته شده که قیمتها پایین نگه داشته میشود تا تودههای مردم فقیر در ایران بتوانند فیلمهای آمریکایی را ببینند؛ من هم در جواب گفتم: «بگذارید شاه به فیلمها یارانه بدهد.»
بلودهورن به نیویورک تایمز گفته که ایرانیها حق ندارند قیمت نفت را هرطور که بخواهند تعیین کنند و در مقابلش از ما انتظار صبوری داشته باشند. این مسئله موجب شد تا به مدت دو سال و نیم فیلمهای اصلی سینمای آمریکا در ایران به نمایش گذاشته نشوند. تا فروردین 1356. به هرحال در بطن ماجرا شما میتوانید خشم آمریکاییها از بالارفتن ناگهانی قیمت نفت را ببینید. هرچند حکومت پهلوی سعی کرد با بیشتر کردن خریدهای نظامی از آمریکا این دلخوری را جبران کند!
مطلبی که در ادامه میخوانید به قلم فرزاد نعمتی در مجله اینترنتی فینیکس منتشر شده و به حواشی سومین دوره جشنواره جهانی فیلم تهران در سایه افزایش قیمت جهانی نفت به واسطه تصمیمات محمدرضا پهلوی پرداخته:
در دی ماه ۱۳۵۲ محمدرضا پهلوی در دومین روز کنفرانس اوپک در تهران ضمن اشاره به این نکته که «ابداً نمیخواهیم به جهان صنعتی لطمهای بزنیم»، همچنین در ادامه بیان کرد که «عصر نفت ارزان سپری شده است». افزایش قیمتها و نقش مؤثر شاه در راهبری اوپک نیز در جشنواره بیتأثیر نبود؛ چنان که وقتی انتظارها برای نمایش فیلم «مکالمه» ساخته فرانسیس فورد کاپولا در جشنواره تهران به یأس بدل شد، روابط عمومی جشنواره اعلام کرد که دلیل این امر مانعتراشی شرکت پارامونت بوده است.
در یادداشت روابط عمومی جشنواره آمده بود: «با کمال تعجب و شگفتی، زمینه این ماجرا به نفت ارتباط پیدا میکند. هنگامی که ایران و سایر کشورهای عضو اوپک در سال گذشته قیمت نفت را افزایش دادند، پارامونت به تلافی این اقدام کوشش کرد که ارزش فیلمهایی را که به بازار ایران ارسال میدارد، چهار برابر کند.» قابل توجه اینکه گویا پارامونت «سعی داشت این امر تنها در مورد ایران انجام شود و نه سایر کشورهای عضو اوپک.» علاوه بر این عدم حضور فیلم «صحنههایی از یک ازدواج» ساخته اینگمار برگمان نیز دستمایه بحثهایی شد. برگمان از ارسال فیلم به تهران امتناع ورزیده بود، زیرا نمایش «فریادها و نجواها» در دومین دوره جشنواره فیلم تهران باعث افت چشمگیر مبلغ پیشنهادی خریدار برای نمایش عمومی فیلم شده بود و همین امر، برگمان را به این نتیجه رسانده بود که از «تکرار اشتباهات» خودداری کند.
در سومین دوره نیز همچنان فیلمها و سینماگران مهمی حضور داشتند. میکلوش یانچو که در دوره قبل از هیات داوران حذف شده بود این بار به همراه افرادی چون آلن روب-گریه و خوان آنتونیو باردم به داوری فیلمها پرداخت. تونی کرتیس، پیتر سلرز، روبرتو روسلینی، ویلیام وایلر، جرالدین چاپلین، جینا لولوبریجیدا و بیش از سی نفر دیگر مهمانان ویژه جشنواره بودند. در بزرگداشت ویلیام وایلر، بیش از ده فیلم از آثار او به نمایش درآمد .در همین دوره، فیلمهای «آمارکورد» اثر فلینی و «دختر عمو آنجلیکا » کارلوس سائورا نیز به روی پرده رفتند.
بودجه این دوره از جشنواره حدود پنجاه میلیون ریال اعلام شد که اگر با نرخ دلار تقریباً هفت تومانی آن زمان محاسبه شود، به رقمی حدود ۷۱۵ هزار دلار میرسد. در همین دوره از جشنواره نیز تولید فیلم «کاروانها» به طور مشترک میان ایران و هالیوود مورد توافق قرار گرفت؛ فیلمی گران قیمت با برآورد تولید شش میلیون دلار که با بازی آنتونی کوئین، مایکل سارازین و جنیفر اونیل همراه بود و در آن بازیگران ایرانی همچون بهروز وثوقی و محمدعلی کشاورز نیز حضور داشتند. از قضا، در نهایت بر سر کشته شدن یکی از شخصیتها میان کوئین، سارازین و وثوقى اختلاف افتاد که این امر به ناسزاگویی کوئین و قهر وثوقی از پروژه منجر شد. در نهایت با پادرمیانی مهدی بوشهری، همسر اشرف پهلوی این اختلاف حلوفصل شد و با کشتن شخصیت زن فیلم در پایان داستان، ماجرا فیصله یافت.
در سومین دوره جشنواره، جایزه بزرگ مجسمه زرین بز بالدار برای بهترین فیلم کوتاه به مفهوم مطلق به فیلم «اون شب که بارون اومد» به کارگردانی کامران شیردل اهدا شد.در میان فیلمهای بلند، دیپلم افتخار به فیلم «راه حل میخواهم» ساخته سعید مرزوق اهدا شد؛ فیلمی با بازی فاتن حمامه ملقب به «بانوی سینمای عرب»، جایزه بهترین فیلم به مفهوم مطلق نیز نصیب ایرانیها شد: «شازده احتجاب» ساخته بهمن فرمان آرا و بهروز وثوقی نیز برای ایفای نقش در «گوزنها» بهترین بازیگر مرد جشنواره شد. جایزه بهترین بازیگر زن نیز به المپیا کارلیزی برای بازی در فیلم «وسط دنیا» رسید.
یک گزارشگر آلمانی درحاشیه جشنواره فیلم تهران نوشت: «در تهران، ترافیک از قید و نظم و قاعده آزاد است. به نظر میرسد که هر فردی یک اتومبیل داشته باشد و این با توجه به اینکه قیمت هر لیتر بنزین سوپر از ۲۵ فینیک هم کمتر است، مایه تعجب نیست.» نویسنده این گزارش با این همه، درمانده بود که با چنین ترافیک و رانندگی شلختهای چگونه تصادفها بسیار کم است. پاسخ را یک تاجر ایرانی به او چنین داده بود: «همه در رانندگی دیگری را از خود دیوانهتر میپندارند. این است که همه مواظبند.»