سوژه هفته؛ المپینها | همان یکی دو مدال؟ سرخورده شدم!
انصافا آیا باز هم برای یکی مثل رضازاده که برای خودش «اَبَرانسانی» بود، دو طلا کم نیست؟
هفت صبح| هنوز هم باورم نمیشود که یکی مثل حسین رضازاده فقط دو طلا در المپیکها گرفته است! نمیدانم چرا همیشه فکر میکردم که او حداقل سه تا چهار طلا و یکی، دو نقره و برنز المپیک را در کارنامه دارد. این توهم هنوز هم رهایم نکرده و وقتی ناگهان به خودم میآیم و میبینم که او در تمام این سالها فقط دو بار موفق شده در المپیکها قهرمان شود، سرخورده میشوم!
قطعا چهار طلای قهرمانی جهان، دو طلای بازیهای آسیایی و سه طلای رقابتهای قهرمانی آسیا باعث شده تا بعضی از آنها را در زمره قهرمانیهایش در المپیک بدانم، با برخی اخلاقیات و ویژگیهای شخصیتیاش هم که اصلا نمیپسندم کاری ندارم، اما انصافا آیا باز هم برای یکی مثل رضازاده که برای خودش «اَبَرانسانی» بود، دو طلا کم نیست؟ ناراحت نیستم اما ...
برعکس، برای یکی مثل رسول خادم واقعا ناراحتم که در کارنامهاش فقط یک طلا و یک برنز المپیک وجود دارد. عمیقا دوست داشتم او پرافتخارترین ورزشکار ایران در تاریخ المپیکها باشد. البته که او نشان داده، چیزهای دیگری برایش مهمتر است و دمش هم گرم، اما ایکاش نام او در بالای جدول پرافتخارترین المپیکیهای ایران قرار داشت تا کارنامهاش همهجوره پر و پیمان باشد. هر چند همین حالا هم محبوبیتش قابل مقایسه با امثال رضازاده و هادی ساعی نیست و آن بالابالاها میدرخشد.
یکی از کسانی که نامش در المپیکها برای ایران میدرخشد «عسکری محمدیان» است و چقدر عجیب! خیلیها شاید نام او را هم نشنیده باشند؛ در جهان که هیچ، احتمالا خیلی از علاقمندان به کشتی در ایران هم بعید است نام او را به یاد داشته باشند اما همین کشتیگیر نسبتا گمنام دو بار به فینال المپیک رسیده و هر دو بار باخته و به مدال نقره بسنده کرده است.
عجیببودن ماجرا به خاطر این است که عسکری محمدیان در آسیا هم خیلی عنواندار نبود. او یک بار قهرمان آسیا و یک بار قهرمان بازیهای آسیایی شده و همینحالا میتوانم حداقل 20کشتیگیر را نام ببرم که در آسیا عناوین خیلیخیلی بیشتری کسب کردهاند اما در المپیک حتی یک برنز هم نگرفتهاند! به خاطر همین تناقضهاست که همیشه دلم میخواست او را بیشتر بشناسم و ببینم ماجرای مدالهای عجیب و بامزه او در المپیک چه بوده!
اما عجیبترین قهرمان المپیک در ایران، جواد فروغی است. چهارسال پیش در همین روزها بود که او عجیبترین و غیرمنتظرهترین قهرمانی المپیک را برای ایران به ارمغان آورد. هیچکس و شاید حتی خودش هم انتظار نداشت در المپیک توکیو مدال بیاورد. کاروان ایران هم معمولا برای گرفتن مدال باید تا روزهای پایانی و شروع رقابتهای کشتی و وزنهبرداری صبر میکرد اما فروغی در توکیو، ایران را در همان یکی، دو روز اول به مدال طلا رساند.
البته که این هم افتخار بزرگی برای اوست اما وقتی چهارسال بعد در رقابتهای انتخابی المپیک پاریس شصتوششم شد و نتوانست راهی مسابقات شود، مشخص شد که آن قهرمانی، بیشتر تحتتاثیر شانس و اقبال بود وگرنه چه دلیل وجود دارد که قهرمان یک رقابت، چهارسال بعد حتی نتواند در همان مسابقات انتخاب شود؟
این روزها، مثل هر دوره منتظریم کشتی و وزنهبرداری شروع شود تا شاید بتوانیم چند مدال در المپیک بگیریم. البته احتمالا به وزنهبرداری هم خیلی امیدی نیست و شاید کشتیفرنگی و آزاد باعث شوند در پاریس بیمدال نمانیم و سوال این است که تا کی قرار است همه امیدمان در المپیک همین یکی دو رشته باشد؟