۱۰۰قصه دیگر از لابهلای تاریخ| معرکه پودر سفید
شهریار، نیما یوشیج، اخوان ثالث و شاملو که روایتهای متعددی از اعتیاد شدیدشان به تریاک و هروئین منتشر شد
روزنامه هفت صبح| بخش بزرگی از جامعه هنری و فرهنگی ایران از اواخر دهه بیست و به طور مشخص ازدهه سی با مخدرات صنعتی مثل هروئین و مورفین آشنا شدند. این ماجرا یک پیوند دوسویه بود. یعنی شاید سرخوردگیهای اجتماعی و سیاسی آنها را به سمت اعتیاد سوق میداد و یا برعکس اعتیاد بود که آن تهمایه سیاه و بدبینی هنر و ادبیات ایران در سالهای قبل از انقلاب را شکل میداد. امیدوارم از ترتیب این معادله خشمگین نشوید.
صادق هدایت یکی از مشهورترین نمونههای وابستگی شدید به مواد مخدر بود که در نهایت منجر به خودکشی او شد. یعنی میتوان خودکشی هدایت را هم حرکتی نیستانگارانه تلقی کرد و هم بنا بر روایت دیگر محصول استیصال و البته اعتیاد او به همان پودر سفیدی که در نامههایش بارها ذکر کرده بود.
مرحوم شهریار، مرحوم نیما یوشیج، مرحوم اخوان ثالث و مرحوم احمد شاملو از بزرگان شعر ایران بودند که روایتهای متعددی از اعتیاد شدیدشان به تریاک و هروئین منتشر شده است آن هم از سوی دوستان بسیار نزدیکشان. مثلا در مورد نیما، آل احمد در متنی بسیار ادیبانه نقل کرده است و در مورد شهریار، روایت ابتهاج را داریم.
در مورد شاملو، رویایی ماجرا را روایت کرده است و داستان اعتیاد اخوان ثالث را ابراهیم گلستان عمومی کرده است. به این سیاهه از شعرای نامدار، میشود نامهایی مثل رویایی، نصرت رحمانی و میم آزاد را هم اضافه کرد. سیاهه شگفتانگیزی است. گروهی از این بزرگان مشکلشان با تریاک بود که به هرحال قابل رفع و رجوع بود اما گرفتاران هروئین سروکارشان با حبسهای موقت و دورههای شکنجهآور ترک اعتیاد عجین بود.
در عرصه موسیقی ایران داریوش رفیعی، پرویز یاحقی، نواب صفا، مرتضی محجوبی و بسیاری از چهرههای موسیقی فاخر دهههای سی و چهل ایران دچار اعتیاد به هروئین شدند و عوارض این ماجرا به انبوهی از گسستهای خانوادگی و اجتماعی و مرگهای زودهنگام بدل شده بود که حداقل در یک مورد یعنی داریوش رفیعی جامعه هنری ایران را در شوک فرو برده بود.
در دهه پنجاه داریوش اقبالی و ابراهیم حامدی و فرهاد مهراد و فریدون فروغی هم از گزند هجوم هروئین مصون نماندند. هرچند هرچهار نفر به شیوههای مختلف تلاش کردند بر این مشکل غلبه کنند و به موفقیتهای نسبی هم رسیدند. حتی روایت است که فریدون فروغی در دورهای به عنوان کارگر ساختمانی مشغول به کار شد تا کار یدی او را به طور موقت از عوالم اعتیاد دور نگه دارد. در نهایت اما فرهاد را همان عوارض اعتیاد کوتاه مدتش در دهه پنجاه به هروئین به کشتن داد.
اما باز هم هست. استعداد نابی مثل عباس نعلبندیان در اوج جوانی اسیر هروئین شد و وقتی این مسئله با تحولات انقلاب و بیکاریاش هم عجین شد دست به یک خودکشی حماسی زد.(شرح ماجرا را یکی از همکاران قدیم نعلبندیان در کارگاه نمایش یعنی شهرو خردمند روایت کرده است.) نعلبندیان که یکی از استعدادهای کم نظیر نمایشنامه نویسی بود به هنگام مرگ فقط 40 سال داشت. این مسیر را دو دهه بعد فریدون فروغی هم طی کرد. همین بیرحمی سیستم هنری کشور در سالهای پس از انقلاب، مسئله اعتیاد و سپس خودکشی.
اکبر مشکین و سعید کنگرانی هم از دیگر قربانیان مشهور اعتیاد به هروئین بودند. در مورد اکبر مشکین، روایتی دست اول از شهرنوش پارسیپور در دست است که مشکین بازیگر فیلم همسر او یعنی آرامش در حضور دیگران بوده است. اما سعید کنگرانی خودش داستان اعتیاد طولانی مدت خود را نقل کرده است. کنگرانی در اوج جوانی و زیبایی چهره، به هروئین مبتلا شد.
خودش بعدها این ماجرا را به گردن شهره آغداشلو انداخته است اما به هرحال نمیتوانیم قضاوت کنیم و خانم آغداشلو هم حرفی در این مورد نزدهاند. در سالهای 54 و 55، هم آغداشلو و هم کنگرانی بسیار جوان بودهاند و آغداشلو تنها سه سال از کنگرانی بزرگتر بوده است.
بهرام صادقی نویسنده نابغه دهه چهل ایران و آثاری مثل ملکوت و سنگر و قمقمههای خالی که یک پزشک متخصص هم بود، درگیر مسئله اعتیاد شده بود و مرگ زودهنگامش در سال 1363 در حالیکه تنها 48 سال داشت از عوارض اعتیادش ذکر شده است. پرویز فنیزاده هم از نمونههای دردناک این ماجراست. روایت رسمی مبنی بر این مسئله است که مرگ فنیزاده نابغه بزرگ عرصه بازیگری سرصحنه فیلم اعدامی در سال 1358 به خاطر کزاز بوده است.
ناصر تقوایی که فنیزاده را در دایی جان ناپلئون هدایت کرد و با اعطای نقش مش قاسم به او یک شهرت بزرگ ملی اعطا کرد، عقیده دارد که کزاز به خاطر زخم پای فنیزاده به وجود آمده بود. او شرح داده که اتومبیل ژیان فنیزاده در جوی آب افتاده بود و وقتی میخواهد آن را بیرون بیاورد پایش زخم میشود و سر صحنه فیلمبرداری فیلم اعدامی که در یک طویله کثیف بوده او به کزاز مبتلا میشود.
اما محمدعلی کشاورز دوست صمیمی فنیزاده روایت بیرحمانهای را عرضه کرده و در مصاحبهای گفته که بیش از ده بار فنیزاده را به خاطر اعتیاد بستری کرده بود و در نهایت همین اعتیاد موجب مبتلا شدن او به کزاز و مرگش میشود. آن هم در 42 سالگی. و بالاخره مهمترین و بزرگترین بازیگر سینمای پس از انقلاب ایران یعنی مرحوم خسرو.ش که الماسی درخشان بر تاج سینمای ایران محسوب میشد
و چند سال قبل پرویز جاهد ادعا کرد که خسروی بزرگ به اعتیاد مبتلا بوده است و مرگش در 64 سالگی از عوارض این ماجرا بوده هرچند فکت دیگری در این مورد وجود ندارد. و خب داستان فریماه سینمای ایران هم هست. احمد طالبینژاد اشاره کرده که فروپاشی این زن زیبای سینمای ایران را به هنگام بازی در فیلم نرگس مشاهده کرده و پس ازآن دیگر سقوط بود و نزول و مرگ در 71 سالگی.