کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۸۰۱
تاریخ خبر:

۱۰۰قصه دیگر از لابه‌لای تاریخ| دختر با استعداد سرهنگ فرخزاد

100قصه دیگر از لابه‌لای تاریخ| دختر با استعداد سرهنگ فرخزاد

داستان فروغ دختر سرهنگ فرخزاد و خانم وزیری تبار

روزنامه هفت صبح| خانواده سرهنگ محمد فرخزاد همه چیز را برای تبدیل شدن به یکی از همان خاندان‌های جنجالی و بحث برانگیز ایران معاصر در اختیار دارد. نظامی اهل تفرش و همسر کاشانی‌الاصلش، ‌توران وزیری تبار. آنها در تهران دوره رضاشاه در محله امیریه ساکن شدند.

 

در بن بست خادم آزاد. یک حیاط با صفا و سرسبز. فروغ بچه چهارم این خانواده بود. امیرمسعود و مهرداد و پوران از فروغ بزرگ‌تر بودند و فریدون و گلوریا از او کوچک‌تر. سرهنگ فرخزاد به عنوان یک  نظامی طرفدار رضاشاه  محسوب می‌شد و در بریگاد قزاق که حکم گارد شاهنشاهی آن دوران را داشت عضو بود.

 

مشهور است که در یکی از دیدارها رضاشاه از بینی فروغ و بزرگی‌اش به طنز ایراد می‌گیرد هرچند اگر این روایت را (که گلستان نقل کرده) قبول کنیم، فروغ  درآن ملاقات حداکثر یک دختر شش یا هفت ساله بوده است.  خب فروغ را که همه داستانش را می‌دانیم. در 16 سالگی با فامیل مادری‌اش یعنی پرویز شاپور ازدواج کرد که یک نویسنده مطبوعاتی طناز بود و کارمند وزارت دارایی.

 

یازده سال از فروغ بزرگ‌تر بود. روایت است که زندگی در یک خانواده شلوغ، که شامل شش خواهر و برادر می‌شد و حضور یک پدر ارتشی و یک مادر بسیار سختگیر، ‌فروغ را به این ازدواج راغب کرده بود. آنها به اهواز رفتند و آنجا در آن شهر فروغ از  قالب دختر کوچک کم سن و سال حرف شنو خارج شد و این برای شاپور عجیب و غیرمنتظره بود.

 

سه چهار سال زندگی ناموفق و سپس طلاق. این بخش از زندگی فروغ به شدت یادآور پروین اعتصامی است. پروین هم بعد از  ازدواج، با همسرش به شهر دیگری مهاجرت کرد (کرمانشاه) و پس از مدت کوتاهی، طلاق گرفت. جالب است که هردو نیز در سنین بسیار پایین فوت کردند. فروغ در 33 سالگی و پروین اعتصامی در 34‌سالگی. البته که با یک فاصله 25 ساله از هم. دو شاعر از دو نسل با دو نگاه متفاوت به زندگی و هردو فرزند زمانه خویش. 

 

فروغ در دهه سی بسیار پرکار بود و سرشت سودایی‌اش را با شعر گفتن‌های بی‌وقفه کنترل می‌کرد.  چند مجموعه شعر مثل اسیر و دیوار و  عصیان منتشر کرد و خودش را در مجلات و محافل روشنفکری، ‌به عنوان یک چهره تابوشکن در مسائل عشقی و جنسی  نشان داد که همچون قطب مخالف شعرهای اخلاقی پروین اعتصامی  قرار می‌گرفت.

 

اما سفر به اروپا و بعد آشنایی با ابراهیم گلستان در سال 1337،‌  همراه با آسودگی خیال فروغ به لحاظ مالی، ‌سبک اشعار او را  هم ناگهان تغییر داد و دو مجموعه شعر شاهکار تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را به ارمغان آورد.

 

آشنایی با ابراهیم گلستان موجب درخشش غریب فروغ از ابتدای دهه چهل می‌شود. گلستان خانه‌ای ویلایی و دلباز برای او در محله دروس و نزدیک به محل سکونت خود می‌خرد و اتومبیل کروک قشنگی را نیز به او هدیه می‌دهد تا  فروغ یکی از آسوده‌ترین دوران خود را به عنوان یک هنرمند از سر بگذراند.

 

استقبال از مجموعه شعر تولدی دیگر،‌ ساخت فیلم کوتاه خانه سیاه است،‌ هنرنمایی در نمایش شش شخصیت در جستجوی نویسنده اثر لوئیجی پیراندلو به کارگردانی پری صابری در سال ۱۳۴۲، ‌بردن جایزه جشنواره اوبرهاوزن با فیلم خانه سیاه است، ‌بازی در فیلم نیمه تمام گلستان به نام دریا و توجه ویژه جامعه روشنفکری در اوایل دهه چهل به فروغ به عنوان زنی جوان و جذاب و هنرمند، ‌او را در موقعیتی حیرت‌انگیز قرار داده بود.

 

ثروت ابراهیم گلستان که ناشی از قراردادهای کلان با شرکت نفت در دوره پس از کودتا بود و سازش شگفت‌انگیز همسر ابراهیم گلستان با حضور دختری جوان و مشهور در حاشیه و متن زندگی خود و همسرش،‌ تمام دغدغه‌های ممکن را برای فروغ از بین برده بود.

 

طوری که فروغ به خانه گلستان رفت و‌ آمد می‌کرد و فرزندان فخری و ابراهیم را به گردش می‌برد و همزمان اشعار عاشقانه‌اش را در توصیف گلستان منتشر می‌کرد. و بدون آنکه کوچک‌ترین تعلق خاطری به جریان خزنده چپ‌ها در ادبیات و سیاست ایران داشته باشد. 

 

در سال 1345 فروغ در اوج شهرت و موفقیت درگذشت. در 33 سالگی و در یک تصادف اتومبیل در چهارراهی که الان تقاطع کماسایی و سوری در محله دروس است‌. تقدیر به شکلی طوفانی طومار زندگی  این شاعر پراستعداد و یکی از مهم‌ترین چهره‌های شعر نو ایران را در هم پیچید. نمی‌دانیم اگر فروغ زنده بود این شهرت و این آوازه شگفت‌انگیزش  که امروز همچون هاله‌ای نام او را دربرگرفته است باقی می‌ماند یا نه. 

 

اما در شماره بعد به  سرنوشت بقیه خانواده فروغ رسیدگی می‌کنیم. سرهنگ فرخزاد و خانم وزیری تبار و فریدون و پوران و مهرداد. در روز شنبه خیلی حرف‌ها  درباره این خانواده عجیب خواهیم داشت . 

 

کدخبر: ۵۵۳۸۰۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر