بیخیال پولش، آتش بزن به قلبش!

ردپای ژانر وحشت بین پیامکهای تبلیغاتی
روزنامه هفت صبح| صبحم را با پیامکی تبلیغاتی در ساعت هشت و 30 دقیقه شروع کردم: «برای خوب زیستن شادی را انتخاب کن!». ور بانمکم میخواست بپرسد شادی کیه ولی چشمم به گوشه پایین پیامک افتاد. امضا: قالیشویی پیروزی. ور بانمکم به کُنجی خزید و ور منطقیام با غرولند گفت: کاش لااقل اسم قالیشوییشان را شادی نمیگذاشتند.
چند روز پیش موعد تمدید بیمه ماشین بود. دوستان در اپلیکیشن آپ از هفت روز مانده به پایان مهلت، روزانه یک پیامک فرستادند تا از سر مهرورزی ماجرا را یادآوری کنند. دستشان درد نکند اما دو تا نکته.
اولا سایتی که بیمهنامههایم را ازشان میخرم خودش یادآور دارد. ضمن اینکه علاوه بر چند پیامک ارسالی آنها، شرکت صادرکننده بیمهنامه هم معمولا یادمان میاندازد مجبوریم کلی پول بابت بیمه شخص ثالث تقدیمشان کنیم. در ثانی، چهکسی اطلاعات شخصی ما را در اختیار اپلیکیشن آپ قرار میدهد؟
خیلی تلاش کردم موضوع را نادیده بگیرم اما آپ ول کن نبود. تازه فردای روزی که بیمهنامه را به روش محبوبم تمدید کردم، آپ پیامکی با لحن تهدیدآمیز فرستاد: «با توجه به سررسید بیمه شخص ثالث بهمنظور جلوگیری از جریمه دیرکرد و مشکلات دیگر، پیشنهاد میشود هرچه سریعتر...» فردایش آپ با پیامکی درباره خرید و فروش خودرو دوباره روی صفحه موبایلم ظاهر شد. قرار نبود پیامکهای تبلیغاتی دکمه لغو داشته باشند؟
تاکسیهای اینترنتی و اپلیکیشنهای سفارش غذا و خرید سوپرمارکتی به رفقای صمیمیمان تبدیل شدهاند. خدا خیرشان بدهد چون گاهی مابین پیامکهای تبلیغاتی، جوک و لطیفه هم ارسال میکنند که واقعا اسباب سرخوشی است.
مثلا اسنپ امروز خبر داد میتوانم از دوتا کد تخفیف 50 درصدی تا سقف دو هزار تومان برای هر سفر استفاده کنم. دیروز هم کد تخفیف 12 هزار تومانی برای دوبار خرید تا سقف 320 هزار تومان از سوپرمارکت محل دریافت کردم. زندگی بدون این حجم از طنز برایتان قابل تصور است؟
پیامکهای فروشگاه افق کوروش از پتانسیل قرار گرفتن در دسته بهترینها برخوردار هستند. شک نکنید لیاقتش را دارند. دوشنبه پیامک زدند کاربر عزیز! 150 هزار تومان هدیه خرید، کد فلان. سهشنبه دقیقا همان پیامک را دریافت کردم اما روز چهارشنبه لابد چون فرصت نکردم از این همه لطف و حاتمبخشی بهره ببرم، متن را عوض کردند: کاربر عزیز! 100 هزار تومان هدیه خرید بهاضافه ارسال رایگان. احتمال میدهم اگر زود ازشان خرید نکنم، شنبه آینده یکی را بفرستند در خانه و پول پیامکهایشان را بگیرند.
ردپای ژانر وحشت، بین پیامکهای تبلیغاتی دیده میشود. یکیشان چندوقت یکبار برایم مینویسد: نوبت شما رزرو شد. تماس بگیرید! راستش چندبار وسوسه شدم با شماره نوشته شده در متن پیامک تماس بگیرم و بپرسم دقیقا نوبت چی؟ ولی همیشه بوق اشغال میخورد.
با اینکه برای تسلای دل خودم میگویم شاید منظورشان نوبت رنگ مو، مش یا آمبره بوده، از شما چه پنهان صدایی توی سرم میگوید این یکی هم دقیقا مثل پیامکی که بالایش با تاکید مینویسند: فقط مخصوص آقایان! احتمالا چیز ترسناکی است.
چرم مشهد، فروشگاه اینترنتی بانیمد و چندتایی برند لباس در اینباکس گوشی موبایل همهمان جای ثابتی دارند و هفته بدون چندتا پیامک از طرف آنها به پایان نمیرسد. سوالی که پیش میآید این است که این دوستان دقیقا کی پروموشن ندارند. چرم مشهد از اول بهمن تا الان حداقل پنج تا پیامک فرستاده و دعوت کرده در جشنواره پایان فصل از تخفیف «تا 50 درصد» استفاده کنم.
پیامکهای تبلیغاتی در مناسبتهای خاص روی واقعیشان را نشان میدهد. نمونهاش روز پدر: «کلاردشت، با هر رنج قیمت بهاضافه تخفیف ویژه روز پدر!» شاید میخواستند بگویند جوراب و لباسزیر را بیخیال شویم و باغ و ویلا هدیه بدهیم.
پیامکهای تبلیغاتی به مناسبت ولنتاین نوبر هستند: آتیش بزن به قلبش! و تاکید هم کرده حضوری! ترکیب ژانر کمدی و وحشت میشود این: عزیزم ولنتاین با تو بینظیره! اعتراف کنید در لحظه اول دیدن این پیامک یک کوچولو ترسیدید.