فریب بزرگ تولید ملی در بازار لوازم خانگی
وزارت صمت بر خلاف نظر رهبر معظم انقلاب، ممنوعیت واردات لوازم خانگی را به واسطه فشارها، لابیهای پشت صحنه و مافیای تولیدکنندگان داخلی تمدید کرده است
هفت صبح، آزاد کلهر| در بازاری انحصاری که مصرفکننده ایرانی چارهای جز خرید جنس داخلی ندارد، شرکتهایی مانند اسنوا بهجای سرمایهگذاری در ارتقای کیفیت و بومیسازی قطعات لوازم خانگی، مسیر خود را به سمت صنایع غیرتخصصی مانند پتروشیمی منحرف کردهاند.
این در حالی است که محصولات این شرکت با قطعات درجهدو چینی تولید میشوند و حتی در مواردی تلویزیونهای این برند به دلیل استفاده از نرم افزار چینی و اختلاف مالی با شرکت سازنده خاموش شدند، این رویکرد نشان میدهد گروه انتخاب با مشتریان روراست نیست درحالی که تبعات فنی و امنیتی اقدامات این شرکت برای مصرفکنندگان چالش برانگیز است. سکوت نهادهای ناظر در برابر این رفتارهای اسنوا، آینده صنعت لوازم خانگی را با تهدیدی جدی مواجه میکند چراکه اسنوا جا پای دو خودروساز دولتی اما در لوازم خانگی گذاشته است.
بازار لوازم خانگی ایران امروز در وضعیت انحصاریتر از همیشه قرار دارد؛ وضعیتی که در آن تولیدکنندگان داخلی، بدون رقابت موثر، هر کالایی را با هر کیفیتی عرضه میکنند. درواقع در غیاب برندهای خارجی و با ممنوعیت واردات، شرکتهای داخلی عملاً به تنها بازیگران بازار تبدیل شدهاند.
آنها حالا بسیاری از قطعات مورد نیازشان را با سفارش سازی ارزانقیمت از چین تولید میکنند و با قیمت بالا میفروشند، همین رویکرد باعث شده تا اسنوا از تولیدکننده کولر آب به یکی از شرکتهای بزرگ صنعتی تبدیل شود و حتی گفته شده یکی از مشتریان خرید بلوک سهام دولت در خودروسازی سایپاست! این مسئله حکایت از این دارد که حاشیه سود اسنوا خیلی فراتر از منطق تولید است و همین مسئله باعث شده این شرکت در صنایع مختلف مانند پتروشیمی ورود کند چرا که درآمدزایی با حاشیه سود 15 تا 20 درصد نمیتواند این میزان سرمایه آورده داشته باشد که تنها برای خرید سایپا 280 هزار میلیارد تومان پیشنهاد داده است.
در چنین شرایطی که قطعات لوازم خانگی از محصولات درجه دو چینی تامین میشود، مردم نهتنها با تبعات فنی و خدماتی این محصولات مواجهاند، بلکه مجبورند برای کالاهایی با این کیفیت پایین، قیمتهایی مشابه برندهای ممتاز جهانی بپردازند. بررسیهای انجمن لوازم خانگی نشان میدهد که حجم بازار داخلی لوازم خانگی حدود ۶ میلیارد دلار در سال است، اما آیا واقعا ارزش واقعی بازار لوازم خانگی تولید داخل این میزان است. در شرایطی کمتر از 200 میلیون دلار صادرات لوازم خانگی در کشور وجود دارد؟ به طور قطع بخشی از معضل بازار لوازم خانگی ایران گرانفروشی است که در کنار کیفیت پایین محصولات ضربه بزرگی را به مصرف کنندهها وارد کردهاند.
اسنوا، ریشه مشکلات بازار لوازم خانگی
ریشه اصلی مشکلات بازار لوازم خانگی ایران به حمایت بدون پشتوانه از تولید داخل بر میگردد که بدون الزامات داخلی سازی و صادرات انجام شد. در واقع رهبر انقلاب برای حمایت از تولیدکننده داخلی، بومیسازی را شرط کرده بودند، اما این مسئله توسط وزارت صنعت نادیده گرفته شد. حالا اسنوا با رفقای خود موازی با انجمن لوازم خانگی، انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی راهاندازی کرده تا بتواند برای دستیابی به اهداف خود در دریافت ارز و گرانفروشی فشار بیشتری به دولت بیاورد.
در حال حاضر بررسی عمق ساخت داخل نیز نشان میدهد که بومیسازی در این صنعت ناکام مانده است. طبق آمار وزارت صمت، تنها ۳۰درصد قطعات تلویزیونها در داخل تولید میشود و ۷۰ درصد وابسته به واردات است. ممنوعیت واردات طی هفت سال گذشته، نهتنها این وابستگی را کاهش نداده، بلکه منجر به تامین قطعات درجه دو با قیمت برترین برندهای خارجی شده است. از طرف دیگر مجموعههای بزرگی مانند گروه انتخاب در حال حاضر با تهدیدهایی با این عنوان که اگر ارز ندهید تولید را متوقف میکنیم و ... عملا صنعت را به چالش کشیده درحالی که ارتقای کیفیت را نادیده گرفتهاست، درواقع این شرکت کاملا وابسته به قطعات درجه دوم چینی است و برای اینکه حاشیه سود بیشتری داشته باشد حتی قطعات درجه یک و از شرکتهای معتبر چینی نیز خرید نمیکند. این جریان تا حدودی تحت تاثیر این مسئله است که میخواهد این قطعات را به اسم تولید داخل جا بزند و بخشی هم برای کسب سود بیشتر اتفاق افتاده است.
نتیجه این سیاستها، تحمیل محصولی بیکیفیت با هزینههای سنگین به مصرفکننده ایرانی است؛ هزینهای که گاه از قیمت کالاهای درجه یک کرهای نیز فراتر میرود. حالا اگر انحصار بازار لوازم خانگی بهزودی شکسته نشود، این صنعت نیز به سرنوشت خودروسازی دچار خواهد شد که نه قابل اصلاح است و نه قابل انحلال و با توجیهاتی چون اشتغال، به حیات انحصاری خود ادامه میدهد.
با توجه به اینکه گفته شده ارزش بازار لوازم خانگی 6 میلیارد دلار است و تنها 30 درصد داخلی سازی است این یعنی حدود 4 میلیارد دلار ارز برای واردات قطعات لوازم خانگی در سال تخصیص داده میشود. حالا با در نظر گرفتن اینکه گروه انتخاب مدعی شده 60 درصد از بازار لوازم خانگی را در اختیار دارد با این عدد میتوان برآورد کرد که این شرکت به تنهایی حدود 2 میلیارد دلار ارز دولتی دریافت میکند.
حال با توجه به اینکه اخیرا گزارشهایی از انحراف بخشی از ارزهای دولتی در واردات منتشر شده است؛ برخی شرکتها ارز را برای واردات مواد اولیه دریافت کردهاند، اما بخشی از این منابع در مسیرهای دیگری هزینه شده است. این موضوع، احتمالا در زمینه لوازم خانگی نیز مصداق پیدا میکند، به ویژه برای شرکتهای بزرگی مانند گروه انتخاب که با زیر مجموعههای تودرتو به عناوین مختلف ارز دریافت میکند و این مسئله ضعف مدیریتی و نظارتی در صنعت لوازم خانگی را برجستهتر میکند.
هدف انتخاب از سرمایهگذاری در حوزههای غیرتخصصی
در شرایطی که صنعت لوازم خانگی کشور با چالشهای جدی در تامین قطعات، کیفیت تولید و رقابتپذیری مواجه است، ورود برخی از بازیگران اصلی این صنعت به حوزههایی کاملاً نامرتبط، زنگ خطری جدی برای آینده این بخش به شمار میرود. نمونه بارز این روند، شرکت انتخاب است که بهجای تمرکز بر توسعه فناوری و بومیسازی قطعات کلیدی لوازم خانگی، مسیر خود را به سمت سرمایهگذاری در صنایع پتروشیمیتغییر داده است که نهتنها از منظر اقتصادی قابل دفاع نیست، بلکه از نظر امنیت صنعتی نیز محل تردیدهای جدی است.
اسنوا در حالی وارد حوزه پتروشیمی شده که طبق آمارهای رسمی، حدود ۷۰ درصد قطعات مورد نیاز برخی از محصولاتش همچنان از خارج کشور تامین میشود. این یعنی وابستگی ساختاری به زنجیره تامین خارجی، آن هم در بازاری که بهواسطه ممنوعیت واردات، عملاً در انحصار چند برند داخلی قرار گرفته است. در چنین شرایطی، انتظار میرفت شرکتهایی مانند اسنوا، منابع مالی و مدیریتی خود را صرف توسعه زیرساختهای تولید داخل، ارتقای کیفیت و کاهش وابستگی کنند، نه آنکه با ورود به صنایع غیرمرتبط، از مسئولیتهای اصلی خود فاصله بگیرند.
از طرف دیگر، مشکالاتی که در زمینه نرم افزاری تلویزیونهای اسنوا رخ داد از نظر امنیتی سیاستهای قبلی این شرکت برای واردات قطعات حساس و سپس سرمایهگذاری در سایر رشتههای صنعتی توجیهی ندارد. البته یکی از دلایل این اقدام اخذ تسهیلات سنگین برای اجرای پروژههاست به همین دلیل این شرکت در کنار این همچنان میخواهد کار بازرگانی یعنی واردات قطعات لوازم خانگی را داشته باشد صادرات پتروشیمی را نیز میخواهد داشته باشد. در حالی که این شرکت قرار بود تولید کننده و تامین کننده نیاز بازار لوازم خانگی باشد!
دلایل سیاستهای نامتقارن گروه انتخاب
این رفتار، نهتنها نشانهای از اولویت دادن به سودآوری کوتاهمدت بر توسعه پایدار است، بلکه پرسشهای مهمیرا درباره نقش نهادهای ناظر و متولیان صنعت لوازم خانگی ایجاد میکند. چرا وزارت صمت یا سایر نهادهای مسئول، نسبت به این انحراف راهبردی سکوت کردهاند؟ چگونه ممکن است شرکتی که هنوز در تامین ابتداییترین قطعات محصولات خود به واردات وابسته است، بدون پاسخگویی به عملکردش در بازار داخلی، به حوزههایی مانند پتروشیمی ورود کند؟
در واقع، اینگونه تصمیمات نشان میدهد که انحصار، نهتنها رقابت را از بین برده، بلکه انگیزه سرمایهگذاری در عمقبخشی به تولید را نیز تضعیف کرده است. وقتی بازار تضمینشدهای برای فروش وجود دارد و نظارتی بر کیفیت و قیمت نیست، طبیعی است که شرکتها بهجای اصلاح ساختار تولید، به دنبال تنوعسازی سودآور در حوزههایی بروند که هیچ ارتباطی با ماموریت اصلیشان ندارد.
حمایت مشروط، نجات تولید از انحصار
در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، حمایت از تولید داخلی نه یک شعار تبلیغاتی است و نه یک امتیاز بیقید و شرط؛ بلکه یک راهبرد ملی است که باید با دقت، هدفگذاری و کیفیتمحوری همراه باشد. ایشان در سالهای گذشته بارها تاکید کردهاند که حمایت از تولید زمانی معنا دارد که به ارتقای استانداردها، افزایش رقابتپذیری و حضور موثر در بازارهای منطقهای و جهانی منجر شود. حمایت بیضابطه، نهتنها به رشد واقعی نمیانجامد، بلکه میتواند به رکود و وابستگی بیشتر دامن بزند.
در همین چارچوب، بومیسازی نیز از منظر ایشان صرفاً به معنای تولید داخلی نیست، بلکه یک فرآیند هوشمندانه برای کاهش وابستگی راهبردی، تقویت زیرساختهای علمی و صنعتی و افزایش تابآوری اقتصادی کشور است. ایشان بومیسازی را نه انزواطلبی میدانند و نه خودکفایی غیرمنطقی، بلکه آن را پلی میان ظرفیتهای داخلی و فناوریهای جهانی تلقی میکنند؛ پلی که باید با انتقال دانش، ارتقای مهارتها و توسعه زیرساختهای بومی مستحکم شود.
حال در امتداد بحث حمایت مشروط از تولید داخلی، نمونهای ملموس از چالشهای بومیسازی ناقص را میتوان در وضعیت فعلی شرکت اسنوا مشاهده کرد. این برند که در سالهای اخیر بهعنوان نماد تولید ملی در حوزه لوازم خانگی معرفی شده، بهطور کامل به تامین قطعات از شرکتهای چینی وابسته است. این وابستگی، نهتنها استقلال صنعتی را زیر سوال برده، بلکه در شرایطی که اختلافات تجاری و فنی میان اسنوا و شرکای چینیاش شدت گرفته، بهطور مستقیم منجر به اختلال در استفاده از محصولات، شده است.
در چنین وضعیتی، حمایت بیقید و شرط از تولید داخلی، بدون بررسی زنجیره تامین و میزان واقعی بومیسازی، نهتنها به تقویت صنعت ملی نمیانجامد، بلکه میتواند به نوعی سوءاستفاده از بیانات رهبر معظم انقلاب برای ایجاد انحصار و تحمیل هزینههای اضافی بر خانوارها منجر شود. درواقع وقتی تولیدکننده داخلی در عمل به مونتاژ وابسته است و در تامین قطعات با چالشهای خارجی مواجه میشود، مصرفکننده با محصولی گرانتر، کمکیفیتتر و غیرقابل رقابت روبهرو خواهد بود.
از همین رو، ضرورت دارد که وزارت صنعت، معدن و تجارت با تکیه بر کلام رهبری از تداوم ممنوعیت واردات لوازم خانگی جلوگیری کرده و مسیر آزادسازی واردات را بهطور جدی دنبال کند. برخلاف نظر رهبری معظم این ممنوعیت به واسطه فشارها، لابیهای پشت صحنه و مافیای تولیدکنندگان لوازم خانگی تمدید شده است. اکنون این آزادسازی، نه بهمعنای تضعیف تولید داخلی، بلکه بهعنوان ابزاری برای ایجاد رقابت سالم، ارتقای کیفیت محصولات داخلی و جلوگیری از انحصار عمل خواهد کرد. در شرایطی که مصرفکننده ایرانی با کاهش قدرت خرید مواجه است، فراهمسازی امکان انتخاب میان برندهای داخلی و خارجی، میتواند به تعادل بازار، کاهش قیمتها و افزایش رضایت عمومی منجر شود.