از برند تا بدل | خرید و فروش لوازم خانگی در سمساریهای مجازی

میزان صادرات لوازم خانگی در مقطع کنونی 200 میلیون دلار است در حالی که سالانه یک میلیارد دلار به کشور قاچاق میشود
هفت صبح، مونا موسوی | روایت بازار لوازم خانگی ایران در سالهای اخیر، داستانیست از دگرگونیهای عمیق و چندوجهی؛ دگرگونیهایی که ریشه در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فناورانه و البته سیاسی دارند. این تحولات نهتنها الگوی عرضه و تقاضا را دگرگون کردهاند، بلکه پیامدهایی جدی برای مصرفکنندگان، تولیدکنندگان به همراه داشتهاند.
اخراج برندهای معتبر و فشار بر مصرفکننده
همهچیز از خروج ناگهانی برندهای معتبر خارجی مانند سامسونگ و الجی آغاز شد؛ خروجی که خلأ بزرگی در بخش عرضه ایجاد و ناگهان بازار را با کمبود مواجه کرد. این خلأ، فرصتی طلایی برای تولیدکنندگان داخلی و کارگاهی بود تا با استفاده از قطعات چینی، برندهایی شبهاصلی را روانه بازار کنند.
گرچه این روند به افزایش تولید ملی کمک کرد اما نبود استانداردهای کیفی و خدمات پس از فروش معتبر، اعتماد مصرفکننده را تضعیف کرد و زمینهساز رشد بازار کالاهای تقلبی شد. در همین دوره، بازار قاچاق لوازم خانگی نیز رونق گرفت. کالاهایی که در شهرهای مرزی مونتاژ میشدند، با بستهبندیهای جعلی برندهای معروف بهعنوان کالای قاچاق وارد بازار داخلی میشدند. این روند نهتنها نظام گارانتی را از کار انداخت، بلکه جعل و تقلب را به یک رویه رایج تبدیل کرد. در این میان، مصرفکننده قربانی اصلی شد؛ بدون خدمات پس از فروش، بدون ضمانت و با محصولاتی بیکیفیت.
وقتی قاچاق صرف ندارد
با افزایش نرخ ارز تا 80-90 هزار تومان، واردات قاچاق دیگر صرفه اقتصادی ندارد. این تغییر، رفتار مصرفکننده را نیز دگرگون کرده و بسیاری از خانوارها بهجای خرید اقساطی و مواجهه با بدهی سنگین، ترجیح میدهند وسایل قدیمی خود را حفظ و تعمیر کنند.
به همین دلیل سمساریها دیگر یک مغازه قدیمی در محلههای پایینشهر نیستند و در هر جای شهر میتوان از این مغازهها دید، هرچند بخش عمده این خرید و فروش لوازم خانگی کارکرده، در پلتفرمهای دیجیتال انجام میشود. این تغییر رفتار، بازار را به سمت رکود سوق داده؛ رکودی که با کاهش نرخ ازدواج نیز تشدید شده چرا که تشکیل خانوادههای جدید یکی از محرکهای اصلی تقاضای نو برای لوازم خانگی بود.
بازار داغ جعل برندهای خارجی
در چنین شرایطی، تولیدکنندگان کارگاهی به فرصت جدیدی دست یافتند: تولید نسخههای مشابه برندهای خارجی و عرضه آنها تحت عنوان «کالای قاچاق» بدون نظارت، گارانتی یا ضمانتنامه. این شکاف نظارتی، جعلکنندگان را جسورتر کرد و مصرفکننده را در معرض آسیبهای بیشتر قرار داد.
جعل برند در بازار لوازم خانگی ایران، به چند شکل رایج انجام میشود: استفاده از نامهای مشابه یا تغییر جزئی در لوگو، چاپ بستهبندیهای کاملا مشابه برند اصلی با فونت و رنگبندی یکسان، درج شماره سریالهای ساختگی و برچسبهای گارانتی جعلی و فروش محصول در فروشگاههای غیررسمی با ادعای اصالت و واردات قاچاق.
این روند، علاوه بر آسیب به مصرفکننده، موجب تضعیف برندهای ایرانی واقعی نیز شده است. در حالیکه داخلیها تلاش کردهاند با ارتقای کیفیت و خدمات پس از فروش، جایگاه خود را در بازار تثبیت کنند، اکنون با رقابت ناعادلانه از سوی محصولات جعلی مواجهاند.
کپیرایت و مالکیت معنوی در ایران
از منظر حقوقی، جعل برند نوعی نقض مالکیت معنوی محسوب میشود و در بسیاری از کشورها با مجازاتهای سنگین همراه است. اما در ایران به دلیل ضعف در اجرای قوانین مرتبط با مالکیت صنعتی و نبود نظارت موثر، این تخلفات بهراحتی انجام میشود.
نبود سامانههای رهگیری اصالت کالا، عدم الزام به ثبت برند در گمرک و فقدان نظارت بر زنجیره توزیع، همگی به گسترش این پدیده دامن زدهاند. متاسفانه قربانی اصلی این چرخه، مصرفکنندهایست که با اعتماد به ظاهر محصول، سرمایهاش را تباه میکند. او نهتنها از خدمات پس از فروش محروم میشود، بلکه در صورت بروز نقص یا خطر ایمنی، پاسخگویی هم نمییابد.
لذا بازار لوازم خانگی ایران درگیر یک تعامل پیچیده بین سیاستهای تحریمی، نوسانات اقتصادی، ضعف نظارتی و تغییرات اجتماعی است. برای خروج از این وضعیت، اصلاح نظام تولید، بازبینی سیاستهای حمایتی، تقویت نظارت و استانداردسازی ضروری است. برندهای داخلی باید بتوانند کیفیت، قیمت مناسب و خدمات پس از فروش قابل اعتماد ارائه دهند تا اعتماد عمومی بازسازی شود و رونق پایدار به بازار بازگردد.
افزایش تولید لوازم خانگی در ایران و نبود در بازارهای جهانی
از منظر ظرفیت تولید، آمارها نشان میدهند که تولید لوازم خانگی در ایران از ۱۶.۵ میلیون دستگاه در سال ۱۴۰۱ به حدود ۱۹.۵ میلیون دستگاه در سال ۱۴۰۲ رسیده و این رقم در سال ۱۴۰۳ به حدود ۲۲ میلیون دستگاه رسید. با وجود این رشد، اندازه بازار داخلی حدود ۶.۵ میلیارد دلار برآورد شده که سهمی کمتر از یک درصد از بازار جهانی دارد. این نسبت نشان میدهد که بازار ایران هنوز ظرفیت بالایی برای توسعه دارد، بهویژه در حوزه صادرات.
البته ایران در تولید کالاهایی مانند کولر آبی، ماشین لباسشویی دوقلو، وسایل گازسوز، ظروف آشپزخانه، بلور و کریستال، پتانسیل بالایی برای صادرات دارد. مقاصد اصلی صادرات نیز شامل ترکیه، عراق، افغانستان، روسیه، لبنان، سوریه و کشورهای حوزه CIS هستند چراکه با توجه به نزدیکی جغرافیایی و هزینههای حملونقل پایین، این بازارها میتوانند سکوی پرتابی برای برندهای ایرانی باشند.
تغییر رفتار مصرفکنندگان ایرانی
در حوزه رفتار مصرفکننده ایرانی نیز تغییرات قابل توجهی رخ داده است. افزایش قیمتها باعث شده بسیاری از خانوارها بهجای خرید جدید، به تعمیر لوازم خانگی روی آورند. این موضوع بازار خدمات تعمیرات را رونق داده و در کنار آن، خرید اقساطی نیز رشد کرده است.
البته نقش توسعه تکنولوژی در آینده بازار لوازم خانگی ایران بسیار حیاتی است. فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، کنترل صوتی و مصرف انرژی بهینه در حال ورود به بازار هستند. با این حال، چالش تامین قطعات پیشرفته همچنان پابرجاست. وابستگی به واردات قطعات حساس مانند پنل تلویزیون یا کمپرسور یخچال از چین و کشورهای ثالث، مانعی جدی برای رشد تکنولوژیک برندهای داخلی محسوب میشود.
با در نظر گرفتن این شرایط بازار لوازم خانگی ایران همچنان در کشاکش میان فرصتهای بالقوه و چالشهای ساختاری نفس میکشد. در حالیکه برندهای داخلی تلاش میکنند با ارتقای کیفیت و توسعه خدمات پس از فروش، جایگاه خود را در ذهن مصرفکننده تثبیت کنند، سایه سنگین جعل برند و قاچاق همچنان بر سر بازار گسترده است.
در این میان، مصرفکننده ایرانی با دوگانهای دشوار مواجه است. از یکسو، تمایل به خرید کالای باکیفیت و قابل اعتماد و از سوی دیگر، محدودیتهای اقتصادی که او را به سمت گزینههای ارزانتر اما پرریسک سوق میدهد. این انتخاب ناگزیر، گاه به خرید محصولاتی منجر میشود که نهتنها فاقد گارانتیاند، بلکه در صورت بروز نقص، هیچ نهادی پاسخگو نیست.
چالشهای متعدد پیشروی تولیدکنندگان
واقعی ایرانی با چالشهای متعددی روبهرو هستند. از تامین قطعات پیشرفته تا رقابت با کالاهای جعلی، مسیر توسعه برای آنان هموار نیست. با این حال، برخی برندها نشان دادهاند که با تمرکز بر کیفیت، طراحی نوآورانه و خدمات پس از فروش، میتوانند در سایه ضعف قدرت خرید مردم تا حدودی اعتماد دهکهای متوسط جامعه را جلب کنند.
در نهایت، این بازار در حال عبور از یک مرحله گذار است؛ مرحلهای که در آن، سیاستگذاری هوشمند، نظارت موثر، حمایت هدفمند و ارتقای فناوری میتواند مسیر آینده را تعیین کند. اگر این عناصر بهدرستی کنار هم قرار گیرند، بازار لوازم خانگی ایران نهتنها از رکود خارج خواهد شد، بلکه میتواند به یکی از پیشرانهای صنعتی کشور تبدیل شود.
هرچند در مقطع کنونی حدود 200 میلیون دلار صادرات دارد اما با توجه به بزرگی بازار منطقه و اینکه در ایران سالانه حدود یک میلیارد دلار لوازم خانگی قاچاق وارد ایران میشود عملا جایگزینی آن با برندهای داخلی قابل اعتماد میتواند یک دستاورد باشد. هرچند هم اکنون بخشی از همین لوازم خانگی قاچاق نیز با محصولات زیرپلهای داخلی با نام و نشانی معتبر به مردم فروخته میشود اما این موضوع بیشتر جنبه کلاهبرداری دارد تا اینکه بتوان از آن به عنوان یک اقدام برای جلوگیری از خروج ارز نام برد.