دام قاچاقچیان برای دانشجویان ایرانی| پرواز مواد مخدر در جعبههای سوهان و گز به سمت ایتالیا!
میتوانی این بستههای سوهان را با خودت برای یکی از دوستانم به رم ببری؟
هفت صبح| دفعه دیگری که عازم کشور دیگری بودید و یک نفر از شما خواست بستههای خوراکی و شیرینی در چمدانتان جا بدهید و برای اقوامشان ببرید، دست نگه دارید. ممکن است بدون اینکه بدانید مواد مخدر جابهجا کنید. روزنامه ایتالیایی ریپابلیکا، دو ماه قبل گزارشی از دستگیری سردستههای ایرانی یک باند قاچاق مواد مخدر در رم منتشر کرده که در عرض فقط هشت ماه، با سوءاستفاده از دانشجویان و مسافران ایرانی که از تهران عازم ایتالیا بودند، حداقل 21 کیلو شیشه و 3 کیلو تریاک جابهجا کردهاند! فرشید نکویی و همسرش فتانه سادات معاطی در رم به تازگی دستگیر شدند و پیمان، سه سال پیش در تهران بازداشت شد. این پرونده بیش از سه سال است که در ایتالیا در جریان است و جزئیاتش به تازگی در رسانههای ایتالیایی منتشر شده.
«میتوانی این بستههای سوهان را با خودت برای یکی از دوستانم به رم ببری؟» این سوالی بود که پیمان از یک مسافر ایرانی در یکی از فرودگاههای ایران پرسیده. او برای رساندن پنج بسته به ظاهر آکبند سوهان، 120 یورو پیشنهاد داده بود. این گروه قاچاقچی بارها چنین پیشنهاداتی را به مسافران مختلف ارائه کردهاند.
دانشآموزان و توریستهای از خدا بیخبر هم که میخواستند هم لطفی کرده باشند و هم قسمتی از پول بلیتشان را دربیاورند، این پیشنهاد به ظاهر ساده را قبول میکردند. مسئولیتی که میتوانست آنها را در ایران با حبس طولانی مدت یا حتی اعدام مواجه کند. آنطور که تصاویر منتشر شده نشان میدهد اعضای این باند در ایران شیشه و تریاک را در بستههای فلزی به ظاهر آکبند سوهان و گز قرار میدادند. وقتی در جعبه باز میشد روی آن پر از سوهان بود اما مواد مخدر زیر سوهانها جاساز شده و به کف ظرف چسبانده شده بود.
پیمان که هویت اصلی آن برای پلیس ایتالیا مشخص نیست، به همراه فرشید در گروههای تلگرامی دانشجویی با اسمهای مستعار مانند مهناز، طناز، نازنین، فرشته، المیرا، سحر و الهام فعالیت میکردند. آنها در این گروهها به مسافران عازم ایتالیا پیشنهاد میدادند تا در ازای حمل هر کیلو بسته شیرینی، 5 تا 15 یورو دریافت کنند. در مکالمات بین فرشید و پیمان آمده است: «دانشجوهای تازه وارد بهتر هستند و دردسر کمتری دارند.» طبق گزارش پلیس ایتالیا پیمان در سال 2021 در ایران و در راه فرودگاه برای تحویل محموله به یک مسافر دستگیر شد. گفته میشود یک مسافر هم به اسم سیدحسین.ح همان سال در ایران دستگیر شده اما با توجه به اینکه از ماجرا خبر نداشته، آزاد شده است.
قناد و قاچاقچی
تا به حال شش نفر از اعضای این باند با ملیتهای ایرانی، فیلیپینی و بنگلادشی به جرم قاچاق بینالمللی، فروش و نگهداری مواد مخدر دستگیر شدهاند. سردسته این باند یک شیرینیپز ایرانی با یک زندگی دوگانه است. فرشید نکویی شهرکی 52 ساله که 25 سال است در ایتالیا زندگی میکند، از مجوز کارش برای پیش بردن اهداف خود استفاده کرده است.
او با استفاده از این مجوز، توانست پروسه قاچاق را از راه دور هدایت کند، با توزیعکنندگان از طریق اینترنت ارتباط بگیرد و هماهنگ شود و با تامینکنندگان ایرانی شیشه و تریاک قرارداد ببندد. متهم ایرانی دیگر این پرونده، همسر فرشید، فتانه سادات معاطی 38 ساله است که پیش از این هم به خاطر همین جرایم به همراه همسرش دستگیر شده.
تحقیقات درباره این پرونده از سال 2021 شروع شد، زمانی که پلیس یک فروشنده بنگلادشی را با 530 گرم شیشه دستگیر کرد. با این دستگیری پلیس ایتالیا به فرشید و فتانه رسید. از آنها 25 هزار یورو پول نقد، سه کیلو شیشه، و یک و نیم کیلو تریاک کشف شد. فرشید نکویی به زندان فرستاده شد و همسرش از زندگی در رم ممنوع شد. با این حال نکویی بعد از آزادی همچنان به این کار ادامه داد و به تازگی از آپارتمان آنها 2هزار و 370 کیلوگرم شیشه و تریاک کشف شد.
این همه ریسک برای شیشه بیکیفیت
رسانههای ایتالیایی مکالماتی هم که بین فرشید و پیمان رد و بدل شده منتشر کردهاند. آنطور که مشخص است فرشید آنچنان هم از عملکرد پیمان راضی نبوده و با یکدیگر به مشکل برخورده بودند. فرشید از کیفیت شیشهای که پیمان میفرستاده راضی نبوده و میگفته بعضی از آنها زرد شدهاند. این اصطلاح زمانی به کار میرود که شیشه کم کیفیت باشد.
فرشید در یکی از مکالمات به پیمان گفته بود: «تحمل این همه ریسک زمانی که نتوانیم آن را بفروشیم فایدهای ندارد.» پیمان و همکارانش هم البته در ایران کم ریسک نکرده بودند. آنطور که از مکالمات مشخص است یکی دیگر از همکارانشان به اسم میلاد (یا میلان) با یک کیلو شیشه در ایران دستگیر شده و در انتظار اجرای حکم اعدام است. آنطور که مشخص است برادر فرشید به اسم فرشاد هم در کار قاچاق مواد دست داشته و فرشید از آزادی قریبالوقوع او نگران بوده، چرا که با آزادی او، یک رقیب جدید برای فرشید پیدا میشده و کسب و کار او را کساد میکرده.