ایدههای افراطی یک مخالف تصمیمهای شورایی!
درباره شیوههای انتخاب وزیر، زندگی روزمره و فیلمهای خوب
هفت صبح| یک: آنچه مرا در مورد این شوراهای انتخاب وزیر نگران کرده تجربههای محدود شخصیام بوده است. اگر به شورا مسئله تصمیمگیری ارجاع شود همیشه دیدهام که آدمهای قوی و یا ایدههای قوی مخالفین قوی هم با خود دارند. و تمایل به مصالحه و مذاکره و تفاهم در نهایت به این ختم میشود که آن آدم قوی و یا آن ایده سرنوشتساز به نفع آدمهای ملایمتر و ایدههای با ضریب ریسک کمتر قربانی میشوند. اما اگر آن طور که در چند روز گذشته شنیدهایم این شوراها فقط حالت مشورتی و امتیازدهی داشته باشند و تصمیماتشان الزاما تعهدی را برای پزشکیان ایجاد نکند، میتوان به آینده خوشبین بود.
دو: دوستی را به مقصد دوری در شمال شرق تهران رساندم که با صفی طویل از اتومبیلهای پارک شده روبهرو شدم و صفی طویلتر از بانوان محترمی که در میانه روز عازم استخر بزرگ و روبازی در خیابان مجاور بودند. همراهم میگفت که این بانوان مکرمه از ساعت یازده تا شش بعدازظهر با دوستان و یا دختران و یا خواهران خود به این نوع استخرها میآیند و با پرداخت نفری پانصد هزار تومان از آفتاب داغ مرداد و آب زلال تهران استفاده بهینه میکنند. نه خیلی درگیر مسائل سیاسی شهر هستند و نه خیلی مواردی چون حقوق برابر با مردان دغدغهشان است و نه درگیر معاش هستند. کلا در یک دنیای موازی زندگی میکنند.
راستش از آن دنیای موازی که دغدغههای روزمره همراه با خانواده و دوستان جای این تکاپوی بیپایان برای معاش و نگرانیهای سیاسی را بگیرد خیلی هم بدم نیامد! کاش برای بقیه مردم هم چنین فرصتی فراهم میشد. چی؟ نباید این را میگفتم؟خلاف آرمانهای یک شهروند متعهد خاورمیانهای بود؟ حق با شماست. در زمان فجایع غزه نمیشود اینگونه بیتفاوتی و تنآسایی را تشویق کرد. اما دورنمای چنین سبک زندگی واقعا وسوسه کننده است.
سه: خیلی خوب است که فیلمهای کمدی در سینماها اکران میشوند و مردم به هنرنماییهای پژمان عزیز و بهرام افشاری و نازنین بیاتی و الناز حبیبی میخندند و تهیهکنندهها از فروش فیلمها راضی میشوند و از فواید خندیدن و فیلمهای کمدی بر روحیه مردم سخنرانی میکنند. اما فیلم خوب یک مسئله دیگر است. سینمای امروز ایران فیلم خوب کم تولید میکند. نه الزاما سینمای روشنفکرانه آنطور که آقای فرحبخش دوست دارد بگوید. نه. فیلم خوب. و خب جورش را سینمای خانگی گه گدار میکشد.
مثل سریال در انتهای شب. یاحتی کار کمال تبریزی در تلویزیون: سرزمین مادری. خواستم بگویم مقوله فیلم خوب چندان مفهوم فراموش شده و مطرودی نیست. فیلمی است که بر روح و روان تماشاگر تاثیر بگذارد و تجربه متفاوتی را برای او رقم بزند. سینمای ایران الان اینگونه فیلمها را به ندرت تولید میکند. کلا چرخ گردون بر وفق مراد عامریان و شایسته و فرحبخش و کریم امینی و اطیابی و بقیه دوستان است.