تبدیل ایران به گورستان پنلهای خورشیدی
با گسترش مزارع خورشیدی، ایران با موجی از زبالههای الکترونیکی خطرناک روبهروست؛ بدون زیرساخت، بازیافت و برنامهای برای آینده
هفت صبح| انرژی خورشیدی که یگانه نسخه کوتاه مدت حل معضل ناترازی انرژی در ایران معرفی میشود، خود انبوهی از معضلات آتی را برای کشور به همراه دارد که اگر از امروز برای آن چارهای نیاندیشم، بلای جان منابع آب و خاک کشور میشود. اگرچه انرژی خورشیدی را منبعی پاک معرفی میکنند اما پنلهایی که این انرژی را تولید میکنند، عمر مفیدی دارند و لاشههای حاصل از آن اگر برنامهای برای ساماندهیاش وجود نداشته باشد، میتواند چنان آلودگی در طبیعت ایجاد کند که صرف یک قرن زمان هم نتواند کشور را به روزهای قبل از توسعه انرژی خورشیدی باز گرداند.
قرار است 30 هزار مگاوات مزرعه خورشیدی تا پایان دولت چهاردهم راهاندازی شود اما توسعه این انرژی در کشور همواره از برنامهها عقبتر بوده و در نزدیک به دو دههای که پنلهای خورشیدی به ایران راه یافتهاند، فقط هزار مگاوات ظرفیت نصب شده در کشور داریم. عمر مفید این ظرفیت نصب شده هم تقریبا رو به اتمام است. لاشه پنلهای خورشیدی که در دسته زبالههای الکترونیکی قرار میگیرند، در گروه زبالههای خطرناک طبقهبندی میشود و حتما باید برای ساماندهی و دفع آنها برنامه داشته باشیم اما آیا چنین برنامهای در کشور وجود دارد؟
تبدیل ایران به گورستان پنلهای خورشیدی
ابوعلی گلزاری متخصص مدیریت پسماند و استاد دانشگاه در گفتوگو با «هفت صبح» از نبود برنامه برای دفع پسماندهای ناشی از ایجاد نیروگاههای خورشیدی خبر میدهد و اطمینان دارد که با توجه به تب بالای ایجاد نیروگاه خورشیدی، ایران در آینده به گورستان پنلهای خورشیدی کم بازده تبدیل میشود.
او با فرض اینکه امروز ظرفیت نصب شده پنل خورشیدی در کشور 1200 مگاوات باشد و برای هر مگاوات برق، 50 تن زباله تولید شود، میزان زباله حاصل از ظرفیت نصب شده پنل خورشیدی در کشور را 60 هزار تن اعلام میکند و بر این باور است که این پنلها بر اساس جنس، نوع کیفیت و عوامل دیگر عمر مفیدی بین 10 تا 25 سال دارند.
به گفته این استاد دانشگاه، 75 درصد از پیکره پنلهای خورشیدی از شیشه تشکیل شده، 10 تا 15 درصد آلومینیوم دارد. پلیمرهای آن حدود هفت تا 10 درصد است و یکسری فلزات هادی مثل مس و نقره و در برخی موارد سرب و کادمیوم در ساختار پنلهای خورشیدی به کار گرفته شده که خطرناک است.
او زیرساختهای کشور برای بازیافت انواع زباله را ضعیف توصیف میکند اما معتقد است که میتوانیم مخصوصا برای بازیافت شیشه، آلومینیوم، سیلیکونهای نقره و مس، واحدهای بازیافت ایجاد کنیم اما باید چارچوب مشخص قانونی برای امتداد مسئولیت واردکننده یا تولیدکننده در قبال پسماند در نظر گرفته شود. یعنی واردکنندگان پنل خورشیدی باید در قبال بازیافت آن مسئول باشند تا هم پنلهای قابل بازیافتتر وارد کنند و هم عمر بیشتر پنل را مورد توجه قرار داده و مباحث مرتبط با بازیافت را در زمان پیادهسازی نیروگاه مورد توجه قرار دهند.
ایجاد شبکه جمعآوری پنلهای نصب شده از جمله مواردی است که گلزاری به آن اشاره کرده و تاکید میکند که باید از هماکنون به جای صرف بودجه در امور غیرضروری، واحدهای بازیافت آزمایشی کوچک مقیاس را راهاندازی کنیم و صندوق ملی محیط زیست هم باید حمایت مالی و مشوقهای لازم را برای واحدهای بازیافت قرار دهد.
همچنین تخفیفهای مالیاتی برای ساماندهی پسماند در نظر گرفته شده و آموزش فنی برای بازیافت و آسیبهای زیست محیطی و ... مورد توجه قرار گیرد. به گفته این استاد دانشگاه اگر از یک دهه قبل پنلهای خورشیدی به کشور وارد شده باشند، باید حداکثر در یکی دو سال آینده واحدهای آزمایشی با ظرفیت سه تن در روز راهاندازی شوند تا در سالهای 1408 به بازیافت 50 تن برسند.
میکروپلاستیکها در کمین انسان
گلزاری درباره تبعات ناشی از انباشت زبالههای پنلهای خورشیدی میگوید: در ساختار پنلهای خورشیدی فلزات خطرناک به کار رفته است. هیچ کدام از این ترکیبات تجزیه نمیشود. پلیمرها سریع به میکروپلاستیک تبدیل میشوند و در فضا پخش میشوند. فلزاتی مثل نقره، مس،کادمیوم و سرب مطمئنا باعث آلودگی خاک و آبهای سطحی میشوند و ممکن است سرب و کادمیوم وارد آبهای زیرزمینی شوند.
البته او بازیافت را مختص روزهای پایان عمر مفید پنلهای خورشیدی نمیداند زیرا اشتباهات در زمان نصب ممکن است باعث ترک خوردن پنل خورشیدی شود یا پنلهای گیرافتاده در طوفان شن یا با راندمان کم هم که صاحبان مزارع به دنبال تعویض آنها هستند، زبالههایی به حساب میآیند که این روزها با زبالههای معمولی دفع میشوند اما باید زودتر برای ساماندهی آنها چارهای اندیشیده شود.
بازگرداندن پنلها به مبدا راهی برای حل معضل
حمیدرضا رحمان، کارشناس محیطزیست نیز راه جلوگیری از انباشت زبالههای ناشی از پنلهای خورشیدی را استفاده از تکنولوژی با بهرهوری بالا و ذخیرهساز انرژی میداند.او به «هفتصبح» میگوید: تجهیزات ذخیرهساز انرژی کمک میکند که در شب هم بتوان از انرژی خورشیدی استفاده کرد. کشور چین در این رابطه پیشرفت خوبی داشته و توانسته قیمت تمام شده را کاهش دهد اما در ایران فقط پنل خورشیدی وارد میشود و اینورتر آن وارد نمیشود. شاید انگیزه اقتصادی کافی در این رابطه وجود ندارد.
این کارشناس محیطزیست راهحل معضل پسماندهای پنلهای خورشیدی را عقد قرارداد با کشورهای تامین کننده پنل خورشیدی برای ایران دانسته و معتقد است که ایران باید پنلهایی که عمر مفیدشان به پایان رسیده را به کشوری که از آن خریداری کرده بازگرداند و به جای آن پنلهای با راندمان بالاتر دریافت کرده و یا همان پنلهای بدون عمر مفید را با قیمت کمتر به فروش برساند.
رحمان درباره معضل انباشت پسماند در حوزه خودروهای برقی و هیبریدی هم هشدار میدهد و یادآور میشود که ما در ایران برای بازیافت باتری این خودروها تکنولوژی لازم را نداریم و باید به نحوی رفتار کنیم که محل دپوی پسماند این خودروها نباشیم زیرا باتری آنها فلزات سنگین داشته و خاک را آلوده میکند. متاسفانه ایران کشوری است که تفکیک زباله از مبدا انجام نمیدهد و پسماندهای خطرناک به همراه پسماندهای عادی به محل دفن میروند.
کاش مسئولان وزارت جهاد کشاورزی که این روزها آمار میدهند طی یک سال به اندازه 10 سال زمین برای احداث نیروگاههای خورشیدی به سرمایهگذاران اختصاص دادهاند، بگویند که چند متر زمین برای احداث محل دپو و بازیافت پنلهای خورشیدی به سرمایهگذاران اختصاص خواهند داد. کاش مسئولان وزارت نیرو که هر روز آمار ظرفیت منصوبه جدید ارائه میدهند، نیم نگاهی هم به بازیافت پنلهای کم بازده چینی داشته باشند. راستی آیا سازمان محیط زیست در همین ابتدای راه فکری به حال انبوه زبالههای ناشی از تب توسعه انرژی خورشیدی در کشور خواهد کرد یا بعد از وقوع حادثه فریاد خواهد زد که چنین روزهایی را پیشبینی میکرده است؟