پرونده سیاهِ تورنتو
اطلاعات جدید درباره حادثه تلخ هفته گذشته که به قتل دو ایرانی توسط یک کانادایی منجر شد
هفت صبح| عصر دوشنبه هفته گذشته، دو ایرانی به نامهای آرش میثاقی و سمیرا یوسفی در جریان یک تیراندازی در تورنتو به قتل رسیدند و ضارب هم لحظاتی بعد کار خود را با شلیک گلوله تمام کرد. این خبر کوتاه و هولناک اما ابعاد باورنکردنی و گستردهای دارد. اسم مقتولین ایرانی را یکی از شاهدین ماجرا به رسانهها داده بود و زمانی که خبر این حادثه را روز چهارشنبه در همین صفحه منتشر کردیم، پلیس هنوز هویت آنها را تائید نکرده بود.
با این حال جست و جوی اسم آرش میثاقی ما را به اتهامات کلاهبرداری پیچیده و گسترده علیه میثاقی رساند. حالا پلیس هویت دو مقتول را آشکار کرده و رسانههای کانادایی هم میگویند این میثاقی همان میثاقی است که در سالهای مختلف به چندین فقره کلاهبرداری بزرگ و حتی خشونت فیزیکی و تهدید به قتل متهم شده است. از قرار معلوم، قاتلِ آرش میثاقی 54 ساله و سمیرا یوسفی 44 ساله، خود یکی از افرادی بوده که از میثاقی به اتهام کلاهبرداری شکایت کرده است.
مردی که روز دوشنبه به زندگی خود و دو ایرانی ساکن تورنتو پایان داد اَلن کتس نام دارد. همسر او در گفت و گو با رسانهها میگوید: «شوهرم مرد شیطان صفتی نبود. او فقط نتوانست از دست دادن تمام پسانداز زندگی مان را تحمل کند و این اتفاق تراژیک رخ داد.» ماجرا از این قرار است که این خانواده کانادایی میخواستند با آزاد ساختن ارزش خالصانه خانه خود، یک حساب سرمایهگذاری باز کنند. به همین منظور خانه خود را در رهن یک وام مسکن گذاشتند و پول وام را به صندوقی واریز کردند که به آنها وعده سود بیشتر داده بود.
حالا سمیرا یوسفی کجای این ماجرا قرار دارد؟ طبق دادخواست این پرونده شرکتی که آقای کتس در آن سرمایهگذاری کرد، متعلق به خانم یوسفی بوده که پوششی برای این کلاهبرداری بوده است. وکلای آقای کتس در تحقیقات خود متوجه میشوند که شباهتهای زیادی بین این پرونده و کلاهبرداریهای دیگری که آرش میثاقی به آنها متهم شده است وجود دارد. آقای کتس در طی این کلاهبرداری خانه خود را از دست داد و فقط 331 هزار دلار در حساب بانکیاش باقی ماند. همسر آقای کتس بعد از این حادثه نامهای از طرف همسرش پیدا کرد که نوشته بود: «مرگ من تقصیر میثاقی و یوسفی است.»
میثاقی و پرونده فرار هالیوودی خانم گلناز وکیلی
اسم آرش میثاقی اولین بار با پرونده یک وکیل جوان ایرانی به نام گلناز وکیلی در رسانهها مطرح شد. در سال 2013 خانم وکیلی همه زندگی خود را در تورنتو گذاشت و با پنج هزار دلار پول نقد و یک کیف از خانه و خانواده خود دل کند. او نامهای برای همسر و والدینش گذاشت و بدون هیچ توضیحی فقط به آنها اطلاع داد که دیگر نمیتواند این فشار را تحمل کند و در اروپا جایش امنتر است.
یک ماه بعد از غیب شدن ناگهانی وکیلی، نام او در پرونده یک وام مسکن قلابی 17 میلیون دلاری مطرح شد. اسم آرش میثاقی و یک شهروند کانادایی دیگر هم در این پرونده به چشم میخورد اما هر دو اتهام کلاهبرداری را رد کردند. پلیس معتقد بود یا میثاقی خانم وکیلی را فراری داده و یا از محل زندگی جدید او با خبر است. با اینکه میثاقی هر دو این تئوریها را رد کرد، چند سال بعد خانم وکیلی ادعا کرد حدس اول پلیس درست بوده است. این پرونده به قدری پیچیده بود که تا همین امروز باز مانده و اتهامات او اثبات نشده است.
گلناز وکیلی هم که مهره اصلی این پرونده به حساب میآمد غیب شده و عملا دستگاه قضایی از پیگیری پرونده باز مانده بود. تا اینکه بالاخره در سال 2016 گلناز وکیلی به کانادا باز میگردد و همکاری خود را با پلیس شروع میکند. وکیلی 18 ماه بعد از بازگشتش، ماجرای فرار هالیوودیاش را برای رسانهها بازگو میکند و ادعا میکند میثاقی با تهدید او را مجبور به این مهاجرت اجباری کرده است.
به ادعای گلناز وکیلی، زمانی که میثاقی و شبکهاش در حال کلاهبرداری از افراد بودند، خانم وکیلی با میثاقی کار میکرد. او وکیل یکی از مشتریان میثاقی بود و به گفته خودش از ماجرای کلاهبرداری خبر نداشت. اما به ادعای او میثاقی با ترفندهایش خانم وکیلی را هم وارد بازی خود کرد. وقتی وکیلی متوجه این کلاهبرداریها میشود، میثاقی او را تهدید میکند که اگر پیش پلیس برود زندگیاش را نابود میکند.
با توجه به ادعاهای مطرح شده، میثاقی با تهدیدهای مختلف وکیلی را هم همدست خود کرده و میلیونها دلار از افراد کلاهبرداری میکند تا اینکه یکی از سرمایهگذاران از تمام ترفندها باخبر میشود. آنطور که وکیلی به ماهنامه «تورنتو لایف» گفته، میثاقی به سراغ وکیلی میرود، برایش یک بلیت به بروکسل میگیرد و به او میگوید: سوار هواپیما شو و عقب هم برنگرد. بعد از سه ماه در به دری در پاریس میثاقی به او پیشنهاد میدهد که هویتش را عوض کند و هرگز به کانادا بازنگردد.
زندگی مخفیانه خانم وکیلی از گذشته تا به امروز
به ادعای این زن ایرانی، مدتی بعد میثاقی به وکیلی دستور داد که باید به جمهوری شمال قبرس که تحت کنترل ترکیه است برود. این کشور یکی از منزویترین نقاط جهان از نظر سیاسی و اقتصادی به شمار میآید و شامل تحریمهای تجاری و ممنوعیتهای مسافرتی است. گلناز آنجا تنها بود و اکثر مواقع شغلی نداشت. میثاقی هر چند هفته یک بار چند صد یورویی برایش میفرستاد و گلناز هم باید مثل یک زندانی با آزادی مشروط، گزارش کارهایش را به یکی از همکاران میثاقی میداد. او زندگی خود را در خانهای کوچک با سگ و گربههای ولگرد میگذراند.
او حتی یک بار تصمیم گرفت با کمک همسرش به کانادا بازگردد اما چند مرد از طرف میثاقی سر راه او سبز شدند و به او توصیه کردند که در همان شهر بماند. وکیلی حتی مدتی را با 70 گربه در روستایی پشت یک مزرعه پرورش گوسفند زندگی کرد. تمام ماجرای فرار گلناز وکیلی که در این گزارش نوشته شد یک ادعاست و توسط پلیس تائید نشده است.
بالاخره بعد از 4 سال زندگی در این شرایط همسرش خود را به او میرساند و به کانادا باز میگردند. او با پلیس همکاری میکند اما پلیس نتوانست هیچ کدام از فایلهای وکیلی یا کامپیوتر محل کار او را پیدا کند. وکیلی در حال حاضر با نامی مستعار و مخفیانه در کانادا زندگی میکند. او به جرایم خود اعتراف کرد و هشت ماه در خانه بازداشت بود.
همه اتهامات میثاقی؛ از تهدید به قتل تا خشونت فیزیکی
در آن پرونده کلاهبرداری 17 میلیون دلاری، میثاقی هیچکدام را گردن نگرفت و وکیلی را مقصر تمام ماجرا جلوه داد. او به خبرنگاران گفته بود: «من تمام داراییام 300 میلیون دلار است و به این پولها احتیاجی ندارم.» اما این اولین و آخرین اتهام وارد شده به میثاقی نبود. در اوایل دهه 2000 میلادی، میثاقی چند بار یک زن را تهدید به آسیب جسمی و جنسی کرد و حتی با کفش، کمربند و در به او حمله کرد. او درباره این اتهامات گفته این زن برای انتقام این دروغها را به پلیس گفته، چون حاضر نبوده با او ازدواج کند.
در سال 2006 پای میثاقی در جریان پرونده دیگری به میان آمد که در آن ردپای اسلحه، مواد مخدر و اموال مسروقه و وام مسکن دیده میشد. میثاقی در این پرونده متهم به کلاهبرداری شد اما یک سال بعد همه اتهامات از او ساقط شد. او در این باره گفته بود: «این عادت پلیس است. هر اتفاقی که میافتد میگوید همه را بازداشت کنیم.» او همین توضیح را درباره پرونده دزدی دیگری در سال 1999 برای یک محموله گوجه فرنگی و آناناس داده بود.
در سال 2009 میثاقی به همراه یک مرد دیگر متهم شد به اینکه یک مرد را به آسیب جسمی و حتی آتش زدن خانه و قتل تهدید کردهاند. این اتهامات بعدا پس گرفته شد. او در سال 2010 هم متهم شد که زن دیگری را به قتل تهدید کرده است. شاکی همچنین مدعی شده بود که میثاقی دو میلیون دلار از او کلاهبرداری کرده است.
او در یکی از مصاحبههایش گفته بود: «اینکه مردم از من میترسند به این خاطر نیست که من خطرناکم. بلکه به این دلیل است که آنها میدانند من میتوانم آنها را به خاک سیاه بنشانم.» او حتی یک بار یک نفر را برای اینکه سراغ پلیس نرود با این جمله تهدید کرده بود: «یک بار به یک نفر در حالی که از پلههای اداره پلیس بالا میرفت شلیک کردم.» با اینکه اتهامات این مرد ایرانی در هیچ یک از این پروندهها و شکایتها ثابت نشد اما در آخر به دست یکی از شاکیان پروندهاش به مرگ محکوم شد.