آیا یک سوئدی، بنز را آمریکایی میکند؟
هفت صبح| از جمله خبرهای مهم صنعت خودروسازی در هفتههای اخیر، تغییر مدیرعامل گروه دایملر بوده است. ما این گروه را معمولاً با محصولات سواری مرسدس بنز میشناسیم. اما دایملر سه زیرمجموعهی اصلی دارد که خودروهای سواری مرسدس بنز تنها یکی از آنهاست. خودشان این بخش را صنعت خردهفروشی خودرو (Car Retailing) عنوان میکنند چون با مصرفکنندهی نهایی در ارتباط است.
دو زیرمجموعهی دیگر، دپارتمان کامیونها و نیز دپارتمان خدمات مالی است. با وجود اینکه خدمات مالی صرفاً برای تسهیل فروش محصولات بنز در کشورهای مختلف (حدود ۴۰ کشور) ارائه میشود، اما درآمد آن کاملاً با دو زیرمجموعهی دیگر (سواریسازی و کامیونسازی) قابل مقایسه است و بیش از ۱۲هزار نفر کارمند دارد. مدیری که طی سالهای اخیر گروه دایملر (هر سه زیرمجموعه) را اداره کرده، دیتِر زِتچِه (DITER Zetche) نام داشته و مدیر جدیدی که معرفی شده اولا کائلنیوس (Kaellenius OLA) نام دارد و از ابتدای ۲۰۱۹ این سمت را بر عهده خواهد گرفت. اما در این میان برخی از نکاتی که میتواند برای ما جذاب یا آموزنده باشد به شرح زیرند:
اول؛ در توضیح علت انتخاب مدیرعامل جدید، در کنار شایستگیهایش به این نکته اشاره شده که او به گروه سنی هدف برای مدیران در دایملر تعلق دارد. به عبارت دیگر، در دایملر برای سطوح مختلف شغلی و مدیریتی، گروه سنی هدف تعریف میشود و به عنوان یکی از گزینهها در انتخاب مدیران، به این مسئله توجه میشود تا دموگرافی سازمانی به نقطهی تعریف شده نزدیک شود.
دوم؛ مدیر جدید، سوئدی است و اولین مدیرعامل غیرآلمانی در تاریخ ۱۳۶ سالهی مرسدس بنز محسوب میشود. همچنین کسی که تحصیلات مهندسی مکانیک ندارد. توجه به تواناییها و تعصبنداشتن بر روی ملیت (چیزی که بسیاری از ما ایرانیها به عنوان شاخصهی آلمانیها میشناسیم) نکتهی ارزشمند دیگر این تغییر است.
سوم؛ مدیر جدید، در زمینهی اقتصاد، مالی و مدیریت بینالمللی تحصیل کرده و تا کنون بیشتر با لباسهای اسپورت در محل کار حاضر میشده و اصرار دارد که فرهنگ آمریکایی سیلیکون ولی (Silicon Valley) برای مدیریت یک خودروسازی در دهههای پیشِ رو، مناسبتر از فرهنگ مدیریت کارخانجات مکانیکی تولید در دهه های گذشته است. البته منظور از تفکر سیلیکونولی، این نیست که همه لباس اسپورت بپوشند. بلکه تأکید مدیر جدید بر تفکر طراحانه است. این نکته بارها توسط او مورد اشاره قرار گرفته که چرا باید نقطهی شروع طراحی، برگهی دقیق مشخصات محصول باشد. محصول را طراحی میکنیم و میسازیم و اصلاح میکنیم و به تدریج میفهمیم که چه میخواهیم. چنین دیدگاهی برای یک شرکت خودروسازی که میتوان آن را مخترع خودروسازی مدرن دانست، یک تحول بنیادین محسوب میشود.
چهارم؛ شرکت بایدو (Baidu) در چین که ما آن را بیشتر به عنوان رقیب بومیِ گوگل میشناسیم، شریک کلیدی بنز در توسعهی نسل جدید خودروهاست. میتوان گفت شرکتهای خودروسازی در سالهای آتی، کمتر به تصویری که ما از یک خودروسازی در گذشته داریم شبیه هستند. کافی است نام برخی از دپارتمانهای مرسدس-بنز را بخوانید و ببینید. جایی که CASE یا Connected Autonomous Shared Electric بخش نخست و EVAیا Electric Vehicle Architecture بخش دوم دپارتمانهای استراتژیک مرسدس بنز است.
پنجم، مدیر قبلی به سمت رییس هیات مدیره منصوب خواهد شد. با این کار، شرکت بنز اصرار دارد که در عین تحول انقلابی در ساختار و نگرش خود، پیوستگی را نیز حفظ کند و حفظ مدیر قبلی در بالاترین سمت، امنیت ذهنی سهامداران و مشتریان را تأمین خواهد کرد.
این سنت - که در بسیاری شرکتهای بزرگ اروپایی وجود دارد - در مورد زتچه هم رعایت میشود که او دو سال دوران تنفس (Cool-off) خواهد داشت. در این دوره اگر چه بر بنز نظارت دارد؛ اما سمت رسمی جدید را در ۲۰۲۱ در اختیار میگیرد. در این مدت هم تجدید قوا میکند و هم با دور شدن از جایگاه قبلی، فرصت دارد ذهن خود را برای جایگاه جدید - که قطعاً نیازها و ویژگیهای متفاوتی دارد - آماده میکند.