وکیل فرشته، مدافع شیطان
آیا شهاب حسینی در «گناه فرشته» تصویری واقعی از یک وکیل دادگستری است؟
روزنامه هفت صبح| ساعت هشت صبح روز اول دی ماه، قسمت نخست یک سریال به نام «گناه فرشته» از پلتفرم فیلیمو منتشر شده و تاکنون 9 قسمت از آن پخش شده است. شهاب حسینی (در نقش حامد تهرانی)، امیر آقایی (در نقش نوید عشیری)، لادن مستوفی (در نقش مهتاب محتشم)، مهدی سلطانی سروستانی (در نقش مشفق) بازیگران اصلی این سریال هستند و داستان حول محور شخصیت اول آن یعنی شهاب حسینی در نقش یک وکیل دادگستری میچرخد که از طرفی با پروندههای مفاسد اقتصادی از طرف دیگر با یک پرونده پرپیچوخم قتل سروکار دارد.
سریال توجه خوبی را به خود جلب کرده به نوعی که در حال حاضر به همراه دو سریال نیوکمپ (از پلتفرم فیلیمو) و قهوهترک (از پلتفرم فیلمنت) جزو سه سریال ایرانی برتر شبکه خانگی در سالجاری، بر اساس میزان جستوجو در مورد آنها در گوگل است. با این حال، جامعه حقوقی و برخی وکلا، ضمن استقبال از شخصیتی که برای شهاب حسینی پرداخته شده، به برخی از رفتارهای او به خصوص در دادگاه نقد دارند و آن را مطابق با واقع نمیدانند. با هم ببینیم که موضوع چیست.
ابتدا بگوییم که نویسنده، تهیهکننده و کارگردان این سریال آقای حامد عنقا است. متولد ۱۳۵۷ که سایت «سوره سینما» او را «دانشآموخته رشته حقوق قضایی و همچنین علوم و معارف» دانسته است. او که در ابتدا روزنامهنگار بوده، مدتی هم برای سرویسهای اجتماعی و حوادث روزنامهها مطلب نوشته و قاعدتا فرض این است که با فضای دادگاهها آشنایی دارد.
عنقا کار در حوزه تلویزیون را از سال ۷۸ و کار در سینما را از سال ۸۳ آغاز کرده و مهمترین کارهای او تاکنون در تلویزیون، شبکه نمایش خانگی و سینما به ترتیب سریال تلویزیونی «تنهایی لیلا»، سریال نمایش خانگی «آقازاده» و فیلم سینمایی «غریب» است. جالب اینکه در هر دو سریال تنهایی لیلا و آقازاده (و نیز کارهای دیگر او مثل سریال پدر) نیز بخشی از داستان در دادگاه میگذشت و به این ترتیب عنقا همیشه نشان داده که به این فضا علاقهمند است.
انتقادات وکلا
اما نقدهای وکلا به این سریال چه بوده است؟
یک: بخشی از نقدها مربوط به همان قسمت اول سریال و صحنه ورود شهاب حسینی به دادگاه برای نخستینبار است. آنها میگویند تاخیر شهاب حسینی برای ورود به دادگاه، با تحکم و از موضع بالا صحبت کردن او نسبت به قاضی و حتی قطع کردن سخنان نماینده دادستان با ایستادن در مقابل میز قاضی و در واقع توقف روند جلسه رسیدگی به پرونده، موضوعاتی نیست که در عالم واقع دادگاهها اتفاق بیفتد.
دو: سایت وکلاپرس، درباره این سکانس، نکته دیگری را مورد توجه قرار داده و نوشته: «صحنه حضور او (شهاب حسینی) در دادگاه متهم مفاسد اقتصادی و استفاده از صفات بد در مورد موکل خود، در حالی که مدارک تبرئه او را به دادگاه ارائه میکند، از جمله سکانسهایی است که وکلا معتقدند این رفتار یک تخلف انتظامی برای وکیل دادگستری محسوب میشود.»
البته سایت مشرق نیوز درباره این صحنه تفسیر دیگری دارد و معتقد است که این صحنه به یک نمونهمشهور تاریخ سینما، شباهت دارد. این سایت نوشته: در طراحی داستان زمانی که نخستین جلسات دادرسی با حضور شهاب حسینی اجرا میشود و او قرار است از یک متهم اقتصادی دفاع کند، محتوای جلسه دادگاه رسیدگی، کاملا شبیه جلسه دفاع کوین لوماکس (کیانو ریوز) از متهمی با عنوان الکساندر کالن (کریگ تی نلسون) در سکانس مشهور فیلم وکیل مدافع شیطان است.
سه: یک وکیل دادگستری به نام آقای محمد هادی جعفرپور، در یادداشتی که برای خبرآنلاین نوشته، صحنه دیگری از این سریال در خصوص ملاقات وکیل با متهم به قتل را نقد کرده و خطاب به عنقا نوشته: «جناب آقای عنقا از کدام وکیل دادگستری راجع به نحوه حضور وکلا در زندان و زمان ملاقات با موکلشان تحقیق کردهاید؟ هیچ میدانید ما وکلا برای ملاقات با موکل خویش آن هم موکلی که متهم به قتل است از چه فیلترهایی رد میشویم؟
به شما نگفتهاند که وکلا در چنین موقعیتی حق همراه داشتن هیچ وسیلهای جز یک عدد خودکار و یک صفحه کاغذ ندارند، آن هم با چه تفتیش و بازرسی بدنی؟ کدام وکیل شیرپاک خوردهای به شما گفته است که اتاق ملاقات با زندانی برای وکلا شبیه کافیشاپ هست که حامد تهرانی در چنین موقعیتی سیگار آتش میزند و فرشته خانم فرصت دلبری دارد؟!»
چهار: بخشی دیگر از انتقادات به سبک زندگی این وکیل دادگستری است. مثلا منتقدی به نام آقای علی رفیعی در سایت برداشت بلند نوشته: «اولین سوالی که تا به اینجای قصه برای منِ بیننده به وجود آمده این است که آیا وکلای کاربلد همه شکل زیستهشان مدرن است که برای تولد دخترشان آهنگ تاک داون بگذارند و سیگار برگ بکشند.»
یا مثلا یک وکیل دادگستری از شیراز، در نوشتهای برای سایت خبرآنلاین نوشته: «کاش در کنار خانه و ماشین و دفتر لوکس و لاکچری حامد تهرانی، سکانسی هم به اتاق مشترک چند وکیل اختصاص میدادید که به جهت عدم توانایی در تامین هزینه دفترِ مستقل مجبور هستند چهار پنج نفری یک اتاق اجاره کنند.»
پنج: آخرین بخش از انتقادات وکلا نیز نسبت به قسمت اخیر این سریال مطرح شده که در آن شهاب حسینی، در دادگاه شدیدا کنترل اعصاب خود را از دست داده و به طرف مقابل پرونده ناسزا میگوید و حتی به قاضی دادگاه نیز با صدای بلند اعتراض میکند. البته در این صحنه قاضی تهرانی را به خاطر برهم زدن نظم دادگاه بازداشت میکند.
انتقادات حقوقی
در کنار این انتقادات البته برخی انتقادات حقوقی نیز به روند داستان و برخی از دیالوگها وارد شده است. برخی از این ایرادات بسیار جزیی است مثلا جایی از فیلم حسینی میگوید که برای قصاص نفس «دادخواست» دادند و وکیلی تذکر داده که قصاص نفس با دادخواست ممکن نیست بلکه باید «تقاضا»یی ضمن شکواییه باشد.
یا مثلا گفته شده قاضی به شهاب حسینی در نقش وکیل هشدار میدهد که او را به دلیل بر هم زدن نظم دادگاه به بازداشتگاه خواهد فرستاد در صورتی که طبق قانون آیین دادرسی چنین چیزی ممکن نیست.
اما بخش دیگری از انتقادات استفاده از برخی مواد نادر در قوانین کشور برای افزودن بار دراماتیک به داستان، آن هم با خوانشی ناقص است. در سکانسی پیشنهادی به یک متهم میشود که یک قتل را گردن بگیرد و گفته شده طبق قانون مجازات اسلامی اگر دو نفر که به هم ارتباطی ندارند یک قتل را گردن بگیرند قصاص ساقط میشود .
اما دقت نشده که شرط مقرر در ماده ۴۸۲ این است که قاضی هم علم اجمالی پیدا کند که یکی از این دو نفر ممکن است قاتل باشد ولی نتواند بگوید کدام یک قتل را انجام داده است. در واقع در اینجا نظر قاضی شرط است نه اقرار متهم. در واقع اگر اقرار متهم شرط بود که همه متهمان به قتل فردی را بیربط به متهم پیدا میکردند که قتل را گردن بگیرد و قصاص از گردن خودشان ساقط شود.
نکات مثبت
اما سریال با بازخوردهای مثبتی نیز اتفاقا به خاطر همین نقش شهاب حسینی مواجه شده است. مهمترین بازخورد مثبت این است که برخی میگویند شهاب حسینی به خوبی توانسته نقش یک وکیل مقتدر و کاربلد را بازی کند تا آنجا که به شوخی گفته میشود پس از این سریال تعداد متقاضیان برای رشته حقوق و شغل وکالت بالا خواهد رفت.
از سوی دیگر دستکم در قسمتهای اول، روند داستان به این شکل بود که حسینی برخلاف کلیشه شکل گرفته از وکلا در سایر فیلم و سریالهای ایرانی «مدافع حقوق مظلوم است و تلاشش بر این است که حتی در مهمترین پروندههایی که در دستانش است جانب انصاف را رعایت کند» و «تلاش دارد سمت درست ماجرا بایستد.»
البته برخی دیگر هم معتقد هستند که این تمام شخصیت حامد تهرانی نیست و در واقع نوعی شخصیتپردازی سفید و سیاه برای او تدارک دیده شده چراکه در بخشی دیگر از داستان متوجه میشویم که این وکیل از برخی مفسدان اقتصادی حمایت کرده و با همین حمایتها ثروتی به هم زده است.
خوب، بد، زشت
مجموعا با توجه به نظر مخاطبین باید گفت که عنقا در کار خود برای ایجاد شخصیت یک وکیل که مخاطب با آن درگیر شود و داستان او را دنبال کند، موفق بوده اما برآیند کلی نقدها این است که او فضای دادگاهها در ایران را با نمونههای سینمایی از خارج ایران و به طور مشخص آمریکا مخلوط کرده و به همین دلیل دستکم از نظر وکلا و حقوقدانانی که هر روز سروکارشان با دادگاههاست، بخشی از این سریال به فانتزی شبیه شده است.
حالا که سریال به نیمه رسیده هم میتوان حدس زد که اگر در نهایت شهاب حسینی مثل برآورد اولیهای که وجود داشت در طرف درست داستان بایستد و وکیل مظلومان باشد احتمالا جامعه حقوقی برای تصویر کردن یک وکیل درستکار، از سایر انتقادات چشمپوشی خواهد کرد اما در صورتی که در پایان داستان، مثل اغلب سریالهای دیگر واقعا با یک «وکیل مدافع شیطان» طرف باشیم؛ احتمالا نقدهای بیشتری از سوی جامعه وکلا به عنقا و سریالش روانه خواهد شد.