قتل مسلحانه پسردایی در درگیری خانوادگی

هفت صبح| بیست و یکم  فروردین  ماه سال ۱۴۰۱ به دنبال قتل مسلحانه پسر ۱۸ ساله‌ای به نام ایلیا در خیابان زمزم، رسیدگی به پرونده در دستور کار پلیس و ماموران جنایی قرار گرفت‌. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد ایلیا در جریان درگیری دسته جمعی با شلیک گلوله کشته شده است. به این ترتیب جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران به تحقیق از شاهدان عینی ماجرا پرداختند. تعدادی از شاهدان گفتند ایلیا با شلیک گلوله از اسلحه‌ای که در دست پسرعمه‌اش به نام ایمان بود به قتل رسیده است اما ایمان بلافاصله پس از شلیک خونین به محل نامعلومی گریخته  بود.

بازداشت متهمان

در حالی که در روند رسیدگی به  پرونده 15 نفر به اتهام شرکت در درگیری منجر به قتل دستگیر شده بودند، مشخص شد طرفین دعوا در اسفند ماه سال ۱۴۰۱ نیز یک بار دیگر مقابل خانه یکی از بستگان نزدیک ایلیا رفته و با هم درگیر شده بودند.

همان موقع صاحبخانه از شرکت‌کنندگان  در دعوا شکایت کرده و  گفته بود ایمان ۲۸‌ساله و پسرعمویش حمید ۱۹ساله به همراه عده‌ای دیگر با هدف حمله به ایلیا وارد خانه وی  شده و اقدام به تخریب خانه کرده‌اند.با افشای این ماجرا تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد و پلیس رد ایمان را در یکی از شهرستان‌های نزدیک تهران یافت.

ردیابی متهم فراری 

در تحقیقات روشن شد برادر ایمان که یکی از شرکت کنندگان در دعوا بوده، به ایمان کمک کرده تا از تهران بگریزد و  در خانه باغی مخفی شود.به این ترتیب یک سال بعد از درگیری خونین متهم در خانه باغ شناسایی و دستگیر شد.ایمان در همان برخورد ابتدایی با ماموران پلیس به شلیک خونین به سمت پسردایی‌اش اعتراف کرد و  به بازسازی صحنه جرم پرداخت. با تکمیل تحقیقات ابتدایی در پرونده و صدور کیفرخواست متهمان در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.

در دادگاه 

در ابتدای جلسه رسیدگی  به این پرونده، پدر ایلیا به عنوان ولی دم پرونده تقاضای قصاص متهم یعنی خواهرزاده خود را مطرح کرد. سپس نوبت به ایمان رسید که در جایگاه دفاع قرار گیرد.وقتی  ایمان روبه‌روی قضات ایستاد گفت: مدتی قبل از درگیری خونین، پسرعمویم به نام حمید به من گفت که با پسری به نام  ایلیا درگیر شده و چندباری با او کل کل کرده است.

  تا اینکه  متوجه شدم ایلیا و دوستانش در لایو اینستاگرام به خانواده پدری من بد و بیراه گفته‌اند. من از این موضوع ناراحت شدم و همین باعث شد دعوای بین ایلیا و حمید بالا بگیرد. متهم در توضیح درگیری‌های دنباله‌دار ادامه داد: اواخر اسفند ماه در شب چهارشنبه سوری مقابل خانه یکی از اقوام ایلیا درگیری رخ داد.

بعد از آن هم چند بار با یکدیگر درگیری لفظی داشتند تا اینکه حمید دوباره به همراه تعدادی دیگر از اقوام سراغ ایلیا رفت.دو نفر از دوستان ایلیا  نیز که آتش دعوا را شروع کرده بودند  آنجا حضور داشتند و اقدام به تیراندازی کردند.من هم برای دفاع از خودم و پسرعمویم گلوله‌ای شلیک کردم که ناخواسته به ایلیا  برخورد کرد.
 

متهم در حالیکه سرش را پایین انداخته بود روبه دایی‌اش از قتل ابراز پشیمانی کرد و از ولی دم خواست او را ببخشد.سپس ۱۵ متهم دیگر که در دادگاه حضور داشتند یک به یک به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل ازخود دفاع کردند. یکی از آنها گفت: من فقط یک لوله پولیکا در دست داشتم و ضربه‌ای به کسی نزدم.
 

 دیگری که مردی سالخورده بود گفت: من بزرگ فامیل طرفین دعوا بودم. طرفین دعوا با هم نسبت فامیلی دارند. به همین خاطر و برای میانجیگری در محل دعوا حضور داشتم و اصلا فکر نمی‌کردم دعوا با جنایت تمام شود.سایر شرکت کنندگان  در دعوا نیز مدعی شدند قصد میانجیگری داشته‌اند.برادر ایمان نیز  در حالیکه  سرش را پایین انداخته بود اتهام  فراری دادن برادرش را پذیرفت . در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.