یک ملاقات و چند روایت

بررسی اهداف و پیامدهای منطقهای دیدار نتانیاهو و ترامپ
هفت صبح، حسین فاطمی | دیدار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، با دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در کاخ سفید، در حالی برگزار میشود که خاورمیانه در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد. هرچند که تا لحظه تنظیم گزارش، دیدار این دو صورت نگرفته بود اما سفر بیبی به ایالات متحده و ملاقاتش با ترامپ که در سایه جنگ ۱۲ روزه تحمیلی علیه ایران، بحران انسانی در غزه و تلاش برای گسترش پیمان ابراهیم شکل میگیرد، میتواند پیامدهای عمیقی برای منطقه داشته باشد. چراکه سه موضوع مشخص مشتمل بر احتمال آتشبس در غزه، پیوستن سوریه و لبنان به پیمان ابراهیم و گمانهزنیها درباره ایران، سه هدف کلیدی حضور نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن است.
در همین راستا جنگ ۱۲ روزه صهیونیستها که به حملات هوایی گسترده علیه تأسیسات هستهای ایران منجر شد، بار دیگر نشان داد که سیاستهای تهاجمی این رژیم و حمایت بیقید و شرط ایالات متحده، تهدیدی جدی برای ثبات منطقه است. این حملات که با ادعای «نابودی کامل» برنامه هستهای ایران همراه بود، نهتنها نتوانست توانمندیهای علمی و فنی ایران را از بین ببرد، بلکه حس همبستگی ملی در ایران را تقویت کرد. اظهارات مقامات ایرانی، از جمله وزیر امور خارجه، مبنی بر خسارات قابلتوجه اما قابل بازسازی، نشاندهنده انعطافپذیری و اراده ایران برای حفظ استقلال خود در برابر فشارهای خارجی است.
در این میان، بحران انسانی در غزه همچنان یکی از فاجعهبارترین نتایج سیاستهای اسرائیل است. گزارشهای سازمانهای بینالمللی مانند آکسفام و پزشکان بدون مرز از کشته شدن بیش از ۶۰۰ غیرنظامی فلسطینی در نزدیکی مراکز توزیع کمک بنیاد بشردوستانه غزه (GHF ) حکایت دارد. این بنیاد که با حمایت اسرائیل و آمریکا فعالیت میکند، به دلیل نقض قوانین بشردوستانه و خشونت علیه غیرنظامیان مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. این وضعیت، همراه با اصرار نتانیاهو بر ادامه جنگ تا «نابودی حماس»، نشاندهنده بنبست دیپلماتیک و نظامی اسرائیل است.
چراغ سبز یا بنبست استراتژیک؟
یکی از نگرانکنندهترین جنبههای دیدار بیبی و ترامپ، گمانهزنیها درباره درخواست نتانیاهو از رئیس جمهوری آمریکا برای حمایت از اقدام گستردهتر علیه تهران است. البته دونالد ترامپ بامداد دوشنبه خبر داد که ایالات متحده در حال کار روی مسائل زیادی با اسرائیلیها است و یکی از آنها احتمالا یک توافق دائمی با ایران باشد.
با این حال، جنگ ۱۲ روزه اخیر که به بهانه برنامه هستهای ایران آغاز شد، نشان داد که اسرائیل و آمریکا به دنبال تضعیف توانمندیهای ایران هستند. با این حال، گزارشهای اطلاعاتی، از جمله ارزیابی آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، نشان میدهد که حملات اخیر تنها چند ماه برنامه هستهای ایران را به تأخیر انداخته و نتوانسته زیرساختهای علمی و فنی آن را نابود کند.
ایران با اتکا به دانش بومی و انعطافپذیری خود، توانایی بازسازی تأسیسات هستهای مانند فردو را دارد. اظهارات رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مبنی بر آسیبپذیری سانتریفیوژها به دلیل لرزش ناشی از حملات، تأیید میکند که خسارات واردشده قابل جبران است.
علاوه بر این، انتقال احتمالی اورانیوم غنیشده به مکانهای امن نشاندهنده پیشبینی و آمادگی ایران برای چنین حملاتی است. از منظر ایران، این حملات نهتنها غیرقانونی و نقض حاکمیت ملی هستند، بلکه نتیجه معکوس داشته و عزم ایران برای حفظ استقلال و پیشرفت علمی را تقویت کردهاند. هرگونه «چراغ سبز» از سوی ترامپ به نتانیاهو برای اقدامات بیشتر علیه ایران، نهتنها به تشدید تنشها منجر خواهد شد، بلکه میتواند منطقه را به سمت یک درگیری گستردهتر سوق دهد.
حمایت از ایران در برابر سیاستهای تهاجمی
ایران، بهعنوان یک قدرت منطقهای با تاریخی غنی و هویتی متحد، بارها در برابر فشارهای خارجی مقاومت کرده است. سیاستهای تهاجمی اسرائیل و آمریکا، از جمله حملات نظامی، تحریمها و تلاش برای تجزیه ایران، نهتنها به تضعیف ایران منجر نشده، بلکه به تقویت حس ناسیونالیسم و همبستگی ملی در این کشور کمک کرده است. ایدههایی مانند تجزیه ایران که از سوی اندیشکدههای نومحافظهکار مانند بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD ) مطرح میشود، مبتنی بر سوءتفاهم عمیقی از واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی ایران است.
سیاستهای آمریکا و اسرائیل برای بیثبات کردن ایران، از جمله حمایت از گروههای جداییطلب یا حملات نظامی، نهتنها غیراخلاقی است، بلکه با مقاومت شدید منطقهای مواجه خواهد شد. کشورهایی مانند ترکیه، پاکستان، روسیه، چین و هند که هر یک منافع استراتژیک خود را در ثبات ایران دارند، هرگونه تلاش برای تجزیه یا تضعیف ایران را رد خواهند کرد. بهویژه، پروژه بندر چابهار که برای هند اهمیت استراتژیک دارد، نمونهای از نقش کلیدی ایران در اتصال منطقهای است.
آتشبس در غزه؛ از نمایشی سیاسی تا گامهای واقعی؟
ترامپ اخیراً در شبکه اجتماعی تروث سوشال مدعی شد که اسرائیل با آتشبس ۶۰ روزه موافقت کرده و از حماس خواست این شرایط را بپذیرد. با این حال، حماس تأکید کرده که تنها آتشبسی را میپذیرد که به پایان دائمی جنگ و خروج کامل اسرائیل از غزه منجر شود. این موضع که ریشه در خواستههای مشروع مردم فلسطین دارد، با اصرار نتانیاهو بر ادامه جنگ در تضاد است. حتی ارتش اسرائیل هدف «نابودی حماس» را غیرقابل تحقق دانسته که نشاندهنده شکاف عمیق میان ادعاهای سیاسی و واقعیتهای میدانی است.
باید در نظر داشت که آتشبس در غزه میتواند گامی مثبت باشد اما تنها در صورتی که با رفع محاصره انسانی و احترام به حقوق فلسطینیان همراه شود. دیدار نتانیاهو و ترامپ به احتمال زیاد به جای حل بحران، به نمایشی سیاسی برای تقویت جایگاه داخلی هر دو رهبر تبدیل خواهد شد، بدون اینکه تغییری اساسی در وضعیت غزه ایجاد کند.
در این بین، اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی در دیدار با بنیامین نتانیاهو و قبل از سفرش به آمریکا بر نیاز فوری به پیشرفت در مذاکرات تبادل اسرا و آتشبس تأکید کرد. وی تاکید کرد که تلاشهای صورت گرفته برای امضای توافق تبادل اسرا را تأیید میکند، «حتی اگر این امر تصمیمات دشوار، پیچیده و دردناک را بطلبد.»
روزنامه «وال استریت ژورنال» گزارش داد «ایال زامیر»، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی به کابینه «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر این رژیم گفته که از حرکت به سمت توافق برسر آزادی صهیونیستهای به اسارت گرفته شده در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس حمایت میکند. به نوشته این روزنامه آمریکایی، منبع آگاهی که نامش را فاش نساخت، گفت زامیر تصریح داشته که عملیات بیشتر رژیم در نوار غزه جان این اسرا را با تهدید مواجه خواهد کرد در حالی که فایده تضعیف بیشتر حماس مشخص نیست.
پیمان ابراهیم و سوریه؛ تلاشی برای گسترش نفوذ صهیونیسم در منطقه
گمانهزنیها درباره پیوستن سوریه به پیمان ابراهیم که با هدف عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل طراحی شده، یکی دیگر از موضوعات مطرح در دیدار نتانیاهو و ترامپ است. اظهارات کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید، مبنی بر مذاکرات رئیس جمهور ایالات متحده با احمد الشرع و لغو برخی تحریمهای آمریکا علیه سوریه، نشاندهنده تلاش برای کشاندن دمشق به این پیمان است.
با این حال، این اقدام بدون توجه به حقوق فلسطینیان و پایان محاصره غزه، صرفاً تلاشی برای تقویت جایگاه سیاسی اسرائیل و آمریکا در منطقه خواهد بود. پیوستن احتمالی سوریه به پیمان ابراهیم نهتنها به بیثباتی در این کشور (سوریه) منجر خواهد شد، بلکه میتواند معادلات را پیچیدهتر کند. البته مذاکرات غیرمستقیم میان دمشق و تلآویو با میانجیگری امارات نشان میدهد که این روند هنوز در مراحل اولیه است و با موانع جدی مواجه خواهد شد.
در مجموع باید گفت دیدار نتانیاهو و ترامپ، هرچند ممکن است با نمایشهای دیپلماتیک همراه باشد، بعید است به نتایج ملموسی برای صلح منطقهای منجر شود. آتشبس احتمالی در غزه، بدون توجه به خواستههای مشروع فلسطینیان، صرفاً نمایشی سیاسی خواهد بود. تلاش برای پیوستن سوریه به پیمان ابراهیم نیز بدون پیشرفت در حل بحران فلسطین، به تقویت محور مقاومت منجر خواهد شد.
مهمتر از همه، هرگونه اقدام علیه ایران، چه بهصورت نظامی و چه از طریق حمایت از جداییطلبی، نتیجه معکوس خواهد داشت و ایران را بهعنوان یک قدرت متحد و مقاوم تقویت خواهد کرد.