کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۲۱۹۴
تاریخ خبر:

قاب تاریخ| نگاه ‌آقا رسول، شگفتی الکه زومر از آرایش زنان ایرانی و باخت مصلحتی شهید هادی

قاب تاریخ| نگاه ‌آقا رسول، شگفتی الکه زومر از آرایش زنان ایرانی و باخت مصلحتی شهید هادی

عکس‌هایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، خودروهای نوستالژیک، عکس‌های فوتبالی و...

هفت صبح| با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر‌ و یادی ‌‌از ‌گذشته می کنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده ‌شده‌ای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست.

 

وزیر بهداری دکتر مصدق و انستیتو پاستور

نفر سمت راست‌ که به ماشین تکیه داده‌، صبار فرمانفرمائیان است . صبار فرمانفرما فرزند معصومه‌خانم همسر چهارم عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود. برادران و خواهران تنی صبار، ‌جباره، فاروق، غفار، رشید، همی، سوری و صحبت و خورشید و ستاره بودند. صبار در 12 سالگی به فرانسه می‌رود و در آنجا به تحصیل خود در مقاطع دبیرستان و سپس دانشگاه تا مقطع دکترای پزشکی در فرانسه و سوئیس (ژنو) ادامه می‌دهد و در شاخه مالاریا از انگلستان تخصص می‌گیرد. او بعد راهی ایران می‌شود و به سرپرستی وزارت بهداری دکتر مصدق می‌رسد.

صبار فرمانفرمائیان

صبار بعد از آن به سمت استاندار فارس منصوب می‌شود. دکتر صبار بعد از واقعه کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به ایتالیا رفت و در سازمان بهداشت جهانی استخدام شد. این سازمان ‌ به دلیل تلاش او برای ریشه‌کنی بیماری مالاریا در کشورهای آفریقایی و جنوب شرق آسیا، از او تقدیر می‌کند. در سال ۱۳۵۰ فرمانفرمائیان به دعوت دولت ایران برای سرپرستی انستیتو پاستور ایران به وطن برگشت و تا سال ۱۳۵۶ رئیس انستیتو پاستور ایران بود. صبار هیچگاه ازدواج نکرد و قبل از فوت، ملک مسکونی موروثی خود از پدر (مساحتی بالغ بر ۴۲۰۰ متر) که بخشی از باغ رضوانیه تجریش بوده را وقف انستیتو پاستور ایران کرد که پایگاه واکسیناسیون این انستیتو در شمیران است.

 

نگاه ویژه آقا رسول خطیبی به دو بانوی هوادار ‌‌در حال امضا گرفتن در حاشیه جام‌جهانی 2006 آلمان. عکاسی هم که این لحظه ناب را شکار کرده، بهروز مهری است.

رسول خطیبی

 

نظر ستاره آلمانی درباره آرایش زنان ایرانی

‌الکه زومر بازیگر و مدل آلمانی پس از سفری به ایران و اقامت چند روزه در تهران و دیدار از شهرهای توریستی، نه درباره میراث غنی فرهنگی، نه درباره پیشرفت‌های کشور و نه درباره استعدادهای جوان حرف نزد؛ ‌ او از میزان آرایش زنان ایرانی ابراز شگفتی کرد. شاید عجیب باشد اما 51سال پیش، یک سوپراستار سینمای آلمان غربی که به ایران آمده بود، شگفت‌زده درباره میزان آرایش زنان ایرانی اظهار‌نظر کرد؛ اظهار‌نظری که در مطبوعات انعکاس وسیعی پیدا کرد.

الکه زومر

از جمله در نشریه «دنیای جدید» که این تیتر را برای مطلب کوتاه خود انتخاب کرده بود: «نظر ستاره آلمانی درباره توالت زنان ایرانی» ‌. الکه زومر، بازیگر و خواننده آلمانی، متولد ۱۹۴۰ بود و در سال ۱۹۶۳ جایزه ستاره نوپدید را گرفت. این بازیگر در نزدیک به ۲۰ فیلم سینمایی بازی کرد. زومر ‌ سال‌۵۲ به ایران آمد تا در یک فیلمفارسی به نام «ده بومی کوچولو» بازی کند. او همان بازیگر خارجی بود که خبرنگار روزنامه اطلاعات به طور اتفاقی در بازار سنتی اصفهان دیدش و با اینکه چادر بر‌سر کرده بود، او را شناخت. او گفته بود برای پنهان ماندن از دید علاقه‌مندانش که همه‌جا او را تعقیب می‌کنند، چادر به سر کرده و بعد هم فهمیده چادر زیبایی زنان ایرانی را دو برابر می‌کند.‌

 

 

ماجرای باخت مصلحتی شهید هادی به رقیبش ‌و کشتی با قهرمان جهان‌

سال ۱۳۵۵ مسابقات قهرمانی باشگاه‌ها بود. نفر اول جایزه نقدی می‌گرفت و به انتخابی کشور می‌رفت. ابراهیم تمام حریف‌ها را برد و به فینال رسید. در فینال حریفش چیزی گفت که متوجه نشدم‌ اما ابراهیم سرش را به نشانه تأیید تکان داد. حریف اشاره‌ای به بالای سالن کرد. دیدم پیرزنی تسبیح به دست آنجا نشسته؛ آن روز ابراهیم خیلی بد کشتی گرفت و باخت. وقتی داور دست حریف را بالا می‌برد، ابراهیم خوشحال بود، انگار خودش قهرمان شده.

شهید ابراهیم هادی

 

حریف ابراهیم به سمت من آمد و ‌گفت: «آقا عجب رفیق بامرامی دارید. قبل از مسابقه بهش گفتم من شک ندارم که از شما می‌خورم اما هوای ما‌رو داشته باش. مادرم بالای سالن نشسته، کاری نکن ضایع بشیم. رفیق‌تون سنگ‌تموم گذاشت. نمی‌دونی مادرم چقدر خوشحاله. بعد گریه‌اش گرفت و ادامه داد: «من تازه ازدواج کردم و به جایزه نقدی این مسابقه خیلی احتیاج داشتم، نمی‌دونی چقدر خوشحالم.» (ایرج گرایی)

 

ماجرای کشتی با قهرمان جهان

حسین الله‌کرم در خاطره‌ای از شهید ابراهیم هادی می‌گوید:  «سیدحسین طحامی، کشتی‌گیر قهرمان جهان، به زورخانه ما آمده بود و با بچه‌ها ورزش می‌کرد، هر‌چند مدتی بود که سید به مسابقات قهرمانی نمی‌رفت‌ اما هنوز بدنی بسیار ورزیده و قوی داشت. بعد از پایان ورزش رو کرد به حاج حسن و گفت: «حاجی کسی هست با من کشتی بگیرد؟ حاج حسن نگاهی به بچه‌ها کرد و گفت: ابراهیم. بعد هم اشاره کرد برو وسط. معمولاً در کشتی پهلوانی حریفی که زمین بخورد یا خاک شود، می‌بازد. کشتی شروع شد همه ما تماشا می‌کردیم. مدتی طولانی دو کشتی‌گیر درگیر بودند اما هیچ‌کدام زمین نخوردند؛ فشار زیادی به هر دو نفرشان آمد‌ اما هیچ‌کدام نتوانست حریفش را مغلوب کند، این کشتی پیروز نداشت. بعد از کشتی سیدحسین بلند بلند می‌گفت: بارک‌الله، بارک‌الله، چه جوان شجاعی، ماشاءالله پهلوان. (تسنیم)

 

 

‌عکسی کمتر دیده شده از منوچهر تیمورتاش و همسر اول و دخترش منیژه

مکان این عکس د‌ر منزلی در پیچ شمیران، خیابان تنکابن سابق در سال ۱۳۳۵ است. منوچهر تیمور‌تاش پسر عبدالحسین تیمور‌تاش و سرورالسلطنه بود که در ۱۹ اسفند ۱۲۹۰ متولد و در سال ۱۳۶۹ درگذشت. او برادر ایران تیمور‌تاش بود که منیژه دخترش را وقتی کوچک بود، نزد خواهر خود ایران فرستاد و در واقع عمه او، مادرش شد و کم‌کم او را با جریانات و ماجراهای پدر و پدر‌بزرگش آشنا کرد. منوچهر تیمورتاش هنگامی که در اروپا در حال تحصیل در رشته نظام بود، پدرش زندانی و کشته شد.

منوچهر تیمورتاش

 

خودش نیز در زمان رضا‌شاه حال و وضع خوبی نداشت و اغلب در تبعید به‌سر می‌برد. پس از شهریور ۱۳۲۰ و کناره‌گیری رضا‌شاه از قدرت، محمدرضا پهلوی برای دلجویی به او توجه کرد و املاکی که از خانواده‌اش گرفته بودند، پس داده شد. در نخستین انتخاباتی که برگزار شد، به نمایندگی کاشمر به مجلس شورای ملی راه یافت (دوره چهاردهم)  تیمورتاش در دوره شانزدهم نماینده قوچان شد. در این دوره به مخالفت با دولت محمد مصدق پرداخت.

 

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در دوره‌های هجدهم و نوزدهم بار دیگر نماینده کاشمر شد. مدت کوتاهی نیز معاون وزارت اقتصاد بود. تیمورتاش چند بار ازدواج کرد: ابتدا با دختر سیف‌السلطنه افشار، سپس با دختر منصورالملک و بعد با دختر صارم‌الدوله و سومین همسر که خانم اختر مسعود بود از نوادگان مسعود میرزا ظل‌السلطان‌ اما همه این ازدواج‌ها به شکست انجامید.

 

 

 

 

 

 

کدخبر: ۵۶۲۱۹۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
پربازدیدترین گوناگون