تهران و کوچههایش - قسمت بیست و هفتم؛ خانه انیس الدوله

عمارت قاجاری انیسالدوله در جوار باغ امیرکبیر
شاید با توجه به بناها و آثار باقیمانده تاریخی، تصور کنیم که طی دوران، همهچیز فقط به نام مردان دربار و پادشاهان بوده، اما هرگز نباید سهم زنان، بهخصوص زنان درباری و بستگان شاهان را در تاریخ دستکم بگیریم؛ بسیاری از آثار تاریخی بهجامانده در تهران، بهخصوص آنها که مربوط به دوره قاجار هستند، به نام زنان و سوگلیهای شاه پیوند خوردهاند که یا از سر عشق و دلدادگی بوده، یا نوعی باج و بدهبستان میان زنان حرمسرا و شاه یا یکی از درباریان که قصد داشتند بهواسطه میانجیگریِ آن زن، به سِمت یا ثروتی برسند. یکی از این خانهها متعلق به انیسالدوله، یکی از همسران مورد علاقه ناصرالدین شاه قاجار و سوگلی محبوب حرمسرای شاه بود.
نام اصلیاش فاطمه بود و پس از درگذشت پدرش، در کنار عمو و عمه خود، چوپانی میکرد تا ناصرالدین شاه در مراسم شکارش، او را دید و دل باخت و با خودش به تهران آورد. این آشنایی مربوط به زمانی بود که ناصرالدین شاه، جیران، سوگلی محبوبش را از دست داده بود؛ بنابراین خانه و اثاث او به انیسالدوله رسید و این دختر چوپان، جانشین جیران شد. اما ماجرا به همین جانشینی ختم نشد و بهتدریج مقام و نفوذ بسیاری در دربار پیدا کرد، تا جایی که میتوان او را ملکه ایران در دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نامید. این زن، از سوی شاه نشان حمایل آفتاب و تمثال همایونی دریافت کرده بود و برخلاف دیگر زنان شاه، چنان قدرتی داشته که میتوانسته با شاه مستقیماً دعوا و حتی قهر کند. همچنین او نخستین ملکه ایران است که به اروپا مسافرت کرد. او با شاه تا مسکو همراه بود. همین قدرت و نفوذ باعث شد تا ناصرالدین شاه، در سال 1258، خانه مجزایی در حوالی امیریه، بالاتر از خیابان مولوی، به او هدیه بدهد؛ یعنی همان محدودهای که باغ و عمارت امیرکبیر در آنجا بود.
خانهای در خور ملکه ایران
این خانه تاریخی، در دو طبقه و در میان باغی بزرگ بنا شده است. در وسط حیاط حوضی گرد از نمونه حوضهای مرسوم حیاطهای تهران قرار داردکه از دو رشته قنات، مشروب میشده است. این ساختمان، دو ورودی از ضلع شرقی خیابان دارد که یکی به ساختمان و دیگری به فضای حیاط مرتبط است. در طبقه همکف، انباری، تالار غربی و شرقی و تراس قرار دارد. در واقع این طبقه مختص سکونت خدمه اهل خانه بوده و در آن آشپزخانه و حمام هم قرار داشته است؛ آشپزخانهای که با توجه به شیوه آشپزی و زندگی در آن روزگاران، تنور هم داشته. حمام خزینهدار خانه هم که در قسمت شرقی همین طبقه قرار گرفته از ورودی، سربینه، گرمخانه، تون و تونتابی تشکیل شده است. یک آبانبار هم در گوشه باغ در نظر گرفته شده بود. بر اساس شواهد معماری بهدستآمده، تمامی ورودیهای طبقه همکف، قوس باربر داشته و به روش گردچین ساخته شدهاند.
در دوره قاجار، در بیشتر بناها از پوشش شیروانی در کنار سقف استفاده میکردند تا دهانه بزرگ سقف را پوشش دهند. در این خانه هم، به سیاق معماری معمول قاجاری، از سقف شیروانی با تیرهای چوبی استفاده شده است.
رنگ سرد منحصربهفرد گل و طبیعت در خانه انیسالدوله
درهای چوبی پنجرهدار، در طبقه اول هم فراوان به چشم میخورند که راه ارتباط فضای داخلی بنا و ایوان بوده و نقش قابلتوجهی در تأمین نور داخلی این بخش از خانه ایفا میکردند. طبقه اول که بخش اصلی بنا را تشکیل میدهد ایوانی با طاق قوسی بلندی در میانه دارد، که با گچبریهای پرکار، آذین شده است.
این گچبریها در فضای وسیع با سقف بلند مهمانخانه طبقه اول هم به چشم میخورد؛ حتی بخاری دیواری هم در میان تزئینات گچبری جا گرفته است. ناگفته نماند که تزئینات گچبری این بنا، یکی از شاخصترین عناصر آن است و طرح گل و طبیعت با رنگهای سرد در آن استفاده شده است. بههرحال، تزئینات باید بهاندازهای میبود که در خور ملکه ایران باشد.
یکی دیگر از ویژگیهای برجسته معماری قاجاری، استفاده از آینهکاری در دیوارها و سقفها است. در خانه انیسالدوله، آینهکاریهای هنرمندانه با طرحهای گل و گیاه تزئین شده که جلوهای خاص به فضا میبخشد.
همچنین تعداد 6 ستون در ایوان طبقه اول و هشت ستون کوتاهتر در طبقه همکف بار بام و ایوان را به دوش میکشند و افزون بر آن با سرستونهای گچبریشدهشان ابهت و زیبایی خاصی به بنا دادهاند.
از سکونتگاه سوگلی شاه تا کلاس درس پرفسور حسابی
این خانه که در گروی دلدادگی ناصرالدین شاه به انیسالدوله هدیه شده بود، در دوره رضاخان، به آموزشوپرورش فروخته شد و از حالت مسکونی خارج شد و بهشکل مدرسه درآمد. ظاهراً پروفسور محمود حسابی هم در همین مدرسه تحصیل کرده بود. در سال 1330، این بنا به تملک مردی به نام نادر اصفهانی درمیآید و 20 سال بعد، یعنی حوالی سال 1350، این خانه تاریخی که در اول مهر 1382 بهعنوان آثار ملی به ثبت رسید، بهدلیل نزدیکیاش به ساختمان کشتارگاه، میزبان «اتحادیه و شرکت تعاونی صنف تهیه و توزیع گوشت گوسفندی تهران» میشود. ظاهراً تاکنون از طرف این اتحادیه مکاتبات فراوانی با سازمان میراث فرهنگی و شهرداری شده اما جز مرمتهای گاهبهگاه و اندک، هنوز اقدام قابلتوجهی برای حفظ این خانه تاریخی نشده است اما، درِ آن به روی علاقهمندان به آثار تاریخی گشوده است.