تهران و کوچههایش - قسمت بیست و یکم؛ میدان مشق

پنجشنبههای هفت صبح در کوچه باغهایی که قصه میگویند.یادگار مشترک قاجار و پهلوی، سردر باغ ملی؛ نماد تهران تا پیش از برج آزادی
حوالی میدان توپخانه، در دل بافت تاریخی شهر، میدانی واقع شده که ظاهراً هیچ شباهتی به میدان ندارد؛ میدان مشق که هیچگاه شکل دایرهای نداشته و ازهمان ابتدا، یک محوطه چهارضلعی 400 در 400متری با مساحت 16هزار متر بوده.
آنطور که در نقشه میدان مشق دیده میشود، ورودی اصلی این میدان در خیابان سپه (امام خمینی امروزی) قرار دارد. سه ضلع دیگر این محوطه هم به خیابانهای سیتیر، یارجانی و سرهنگ سخایی میرسد.
میدان مشق، یک مجموعه قدیمی است که محوطه اولیه آن در زمان فتحعلیشاه قاجار و برای رژه و انجام تمرینهای نظامی ارتش ایجاد شد. بعدها محمدخان سپهسالار، همان وزیر جنگ ناصرالدین شاه، قبل از پانزدهمین سالگرد سلطنت شاه قاجار، تغییرات بسیاری در این میدان ایجاد کرد. این تغییرات و گسترش فضای میدان مشق باعث شد که این محوطه از حدود میدان توپخانه تا محله دولت که شامل خیابانهای لالهزار،شاهآباد،علاِالدوله،واگنخانه(اکباتان)،لختی(سعدی) و بهارستان را در بر بگیرد؛ بنابراین میدان مشق در یک موقعیت جغرافیایی خاص قرار گرفت که از سمت شمال به اسطبلها و انبارهای حکومت، از جنوب به خیابان سپه، از سمت شرق به عمارتهای خیابان امینالسلطان یا فردوسی امروز و درنهایت از غرب به خیابان قزاقخانه یا سی تیر منتهی میشد.
تماشای مشق نظام از سردر ناصری
در آن زمان میدان مشق، دروازهای زیبا داشت با یک در دولنگه و دو طاقنمای مسدود بهشکل پخی، در ضلع جنوب شرقی میدان ایجاد شد و «سردر ناصری» نام گرفت. که بعضی روزها ناصرالدین شاه، مشق نظامیان را از بالای آن تماشا میکرد.
ردپای پهلویها هم در این میدان دیده میشود؛ رضاشاه پهلوی بین سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۲ خورشیدی، دستور داد تا فضای میدان مشق را گلکاری کنند و در زمان او، نام میدان مشق به باغ ملی تغییر کرد.
به دستور مستقیم رضا خان و توسط جعفر خان کاشانی و به کمک آلمانیها (پیش از جنگ جهانی دوم) سردر جدیدی برای باغ ملی و ساختمانهای مجاور آن ساخته شد. این سردر در جانب شرقی سردر قبلی و با همان ابعاد و شکل ظاهری ساخته، و پس از آن سردر قبلی ویران شد.
این سردر جدید، یک گذرگاه بزرگ از میان و دو پیادهرو در طرفین دارد. در نمای خارجی هم اشعاری از ندیمالملک، نقوش کاشیکاریشده با نقش دو شیر که یک تاج را در میان گرفتند، شیر و خورشید، تیربار و گلولههای توپ به چشم میخورد.
نمای داخلی هم نقوشی مانند مسلسل، صحنه تسخیر تهران در کودتای ۱۲۹۹ در نزدیکی دروازه و برج و باروهای تهران (احتمالاً دروازه قزوین)، نگاره تمامقد سربازان لژیون قزاق و همینطور نقش دو فرشته پیروزی که تا حدودی از حجاریهای طاقبستان اقتباس شده است، دارد و در بخش بالایی این سردر هم جایگاه دیدهبانی و نقارهزنی طراحی شده است.
نشانههایی از معماری کهن ایران در دل تهران
هر سه ورودی میدان مشق، هنوز پابرجا است و هر سه در، دروازههای چدنی دارند و در قورخانه تهران توسط استاد محمدعلی کرمانی ساخته شده که از تزئینات شاخص این بناست. هر یک از این ۶ لنگه در فلزی که هر کدام بالغ بر چند تن وزن دارند، همگی به شیوه ریختهگری در قورخانه آمادهسازی شدهاند. برای تزیین درها از نقوش تجریدی (شبیه اژدها) یا نقش پرنده خیالی «هما» استفاده شدهاست. نکته مهم در درها، به ساختار اصلی آن بازمیگردد که هندسهای منحصربهفرد دارند و نسبت به زمان ساخت، بسیار پیشرو و خلاقانه اجرا شدهاند و حتی این شائبه را ایجاد میکنند که بدون درنظرداشتن پوسته بیرونی، ظرفیتهای لازم برای تبدیل به یک عنصر تزئینی را در خود دارند. در قدیم، در بخش فوقانی درها، نیمتنه فلزی رضا خان هم به چشم میخورد که پس از انقلاب، علاوه بر پاککردن نشان شیر و خورشید از میان پرچم ایران که دو طرف بالای سردر (نمای بیرونی و درونی) و داخل هلالیها بود، نیمتنه فلزی رضاشاه هم از بالای در چدنی برداشته شد.
در شکل بنا و ظاهر آنها میتوانید نشانههایی از معماری کهن و باستانی ایران، نظیر نقش رستم یا کاخ آپادانا در تخت جمشید را ببینید. همانطور که پیشتر گفته شد، طراح ساخت این سردر جعفرخان معمار کاشانی است و معماران دیگری هم او را یاری کردهاند. استادانی چون استاد اسماعیلی که سفتکاری را انجام داد، ستونها به دست کریم منیژه و کاشیهای آن نیز توسط استاد خاک نگار مقدم ساخته شده است.
میدان مشق، علاوه بر اهداف نظامی، در مسائل سیاسی، مذهبی و حتی اجتماعی و ورزشی زندگی مردم آن دوران هم تأثیرگذار بود و اتفاقات بسیاری را به خودش دیده است. اعدام میرزا رضای کرمانی، و بنا بر روایاتی اعدام شیخ فضلالله نوری، هر دو در این مکان صورت گرفتند. درگیری خونین مشروطهخواهان با نیروهای محمدعلی میرزا هم در این مکان رخ داده است.
همچنین هنگام ظهر، در میدان مشق یک توپ شلیک میشد که زمان ظهر را به مردم اطلاع میداد.
با این حال باغ ملی چند سال بیشتر دوام نیاورد و با احداث دو ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس و اداره پست بلدیه در همان سالها، دو پست نگهبانی واقع در قسمت غربی و شرقی سردر تخریب میشود و منظره سردر تا حدودی تحتتأثیر دو بنای مجاور خود قرار میگیرد. همچنین بعدها در محوطه آن، ساختمانهایی ازجمله ساختمان وزارت امور خارجه ایران، کتابخانه ملی و موزه ایران باستان ساخته شد. اما نام این باغ بر سر دروازه میدان مشق پابرجا ماند و سردر باغ ملی در جایگاه نمادی از معماری آن دوره در یادها باقی ماند.
این اثر که تا پیش از برج آزادی، بهعنوان نماد شهر تهران شناخته میشد، در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۷۶ با شماره ۱۹۶۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.