تهران و کوچههایش - قسمت نوزدهم؛ قصر قاجار

پنجشنبههای هفت صبح در کوچه باغهایی که قصه میگویند.سرگذشت استراحتگاه ییلاقی فتحعلیشاه در جاده قدیم شمیران
به گزارش هفت صبح | در پسِ صدای انفجارها، موشکبارانهای جنگ، با هر سقوط و برآمدن سلطنت و دولتی، راویان تاریخ پرفرازونشیب پایتخت سرزمینی بودند و هستند که هنوز چنان دژی محکم از تمدنش دفاع میکند. تاریخ در رگ و پی فرهنگ و تمدن هر شهری جاریست. در جایی شکل گرفته که هرگز از بین نمیرود؛ نه با گذر زمان، نه با جنگ و نه با هیچ استبدادی که بخواهد آن را تغییر دهد. نشانههایش هم تا آخر هر تمدنی باقیست، حتی وقتی که روایتگر آن بنایی باشد که آجرهایش ریخته، ترکش گلوله و انفجار، به آن اصابت کرده، یا توسط جنگ و غارتگران، ویران شده باشد اما انگار تا ابد، سرقفلی آن تکه از زمین، به نام بنای تاریخی و روایتهایش شده است؛
یکی از این بناهای تهران که در طول تاریخ حیاتش، دستخوش تغییرات بسیاری شد و هنوز، در روایتها، تاریخ روزهای آغازین آن باقی مانده، قصر قاجار است؛ از قدیمیترین قصرهای پادشاهان قاجار که در محل تلاقی جاده قدیم شمیران با خیابان عباسآباد واقع شده است.
این قصر را فتحعلیشاه قاجار ساخت؛ میخواست جایی داشته باشد که بعد از شکار در آن آرام بگیرد و چه جایی بهتر از بلندای تپهای که چشمانداز آن شمیران، تهران، ری و و کاخهای اشرفآباد و دوشانتپه بود. آنجا را انتخاب کرد و چهار برج مراقبت در چهار طرف آن قرار داد اما پنجرههای بیرونی برای آن نذاشت و کاخش را شبیه یک قلعه نظامی ساخت و از بالاخانه ورودی قصر، پایتخت، قریهها و باغات اطرافش را نظاره میکرد. باغهای بسیاری هم اطراف این کاخ را احاطه کرده بود که بهوسیله استخرها و نهرهای پرآبی، از یکدیگر تفکیک میشدند.
در واقع این قصر، کاخ ییلاقی فتحعلیشاه بود. که علاقهاش به شکار و نزدیکی این قصر به شکارگاههای آن زمان، او را به اقامت در آنجا ترغیب میکرد؛ حتی گفته شده که در سه ماه بهار 1184 خورشیدی، بهطور کامل در آنجا اقامت داشت.
نمایش چنگیز و تیمور بر دیوار کاخ قاجاری
ناصر عجمی، در کتاب دارالخلافه تهران، نوشته که اتاقهای این کاخ، مانند بسیاری از ساختمانهای مجلل دیگر ایرانی، پر از تزئینات داخلی بوده، مثل آیینهکاری، گچکاری و اکلیلکاری. صحنههای حماسی ایرانی از زندگی چنگیزخان و تیمورلنگ هم بر دیوار اتاقهای آن نقش بسته بود. نقشهایی جذابی که در سال 1221، پیر آمدی ژوبر، فرستاده ناپلئون به درباره فتحعلیشاه، در کتاب مسافرت به ایران و ارمنستان، از آنها یاد کرده. در منابع دیگر هم آمده که بر دیوارهای جایگاه مخصوصی که در بالا خانه این بنا قرار داشته، تصاویری از شاهزادگان قاجاری نقاشی شده بودهاست. همچنین در این بنا، نقوش برجستهای از چهار زن که یکی از آنها سر تا پا مسلح بود، حجاری شده است.
نور فضای داخلی این کاخ هم، از حیاط چهارگوشی تأمین میشد که در میانه بنا قرار گرفته و در وسط آن، حوض بزرگی نشسته بود.
استراحتگاهی که ناآرام شد
پس از فتحعلیشاه، این کاخ ییلاقیِ محبوب او، از رونق افتاد تا آنجاکه در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه، این قصر کارایی خود را از دست داد و به یک مرکز نظامی تبدیل شد. به نظر میرسد که این کاخ در حدود نیم قرن بعد از احداث آن متروک، و برای استقرار نیروی قزّاق در اختیار کلنل کاساگوفسکی گذاشته و تبدیل به محل قزاقخانه گردید؛ اینها را اعتمادالسلطنه در یادداشتهای روزانه خود نوشته است.
قصر قاجار، پس از مظفرالدینشاه، به دست اداره نظمیه افتاد اما هنوز سرپا بود. تا اینکه در سال 1284، بر اثر بارش شدید باران که سیل گستردهای به راه انداخت، تخریب شد. بیمهری به این کاخ، فقط مخصوص قاجاریها نبود و به دوره پهلوی هم رسید. در آن زمان، سوئدیها بر نظمیه تهران نظارت داشتند که ساختمان نظمیه با توپ ویران شد و زندانیانی که در ساختمان بلدیه محصور بودند، همگی آزاد شدند و عملا زندان از بین رفت. با رویکارآمدن رضاشاه، سرتیپ درگاهی، رئیس نظمیه تقاضای یک محل وسیع برای ایجاد زندان تهران را کرد. پس از شرکت نمایندگان اداره نظمیه در کنگره بینالملی مجرمان و زندانها در شهر لندن، نیکلا مارکوف روسی (معمار و دوست رضاخان) مأمور بررسی و انتخاب مکان مناسب برای احداث نخستین زندان به شیوه متمرکز شد. برای این کار، به قصر قاجار چشم دوختند و درنهایت، این مکان را بین ارتش، مخابرات و زندان تقسیم کردند. ازآنجاییکه قصر 140ساله قاجار، جای خود را به زندان داده بود، نامش را همان قصر گذاشتند و در یازدهم آذر 1308، به دست رضاشاه افتتاح شد. اولین زندانیاش هم همان سرتیپ درگاهی بود. پس از آن، ساختمان زندان سیاسی قصر، در دوره پهلوی دوم به بهرهبرداری رسید و بهتدریج تا سال 1357 میزبان زندانیان سیاسی و روحانیون مشهوری بود.
یادگار 250ساله تاریخ و سیاست
تا پیش از ساخت زندان اوین در دهه چهل، قصر، تنها زندان پایتخت بود. در این دوران زندان قصر توسعه بسیاری پیدا کرد و پس از انقلاب هم، محل حبس زندانیان غیرسیاسی بود. این بنا در آبان سال ۱۳۷۵ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. در سال ۱۳۸۳ زندان قصر تعطیل شد و شهرداری تخریب بخشهایی از زندان را آغاز کرد. در آن زمان، کانون زندانیان سیاسی پیش از انقلاب تلاشهای بسیاری کردند که از تخریب زندان که یک اثر ملی ثبتشده بود، جلوگیری کنند. این تلاشها نتیجه داشت و زندان قصر، بهوسیله شهرداری به باغموزه تبدیل شد. سرانجام این باغ موزه در تاریخ ۱۴ آبان ماه ۱۳۹۱ با حضور شهردار تهران و جمعی از هنرمندان برای بازدید عموم رسماً افتتاح شد. از این قصر قدیمی تنها یک کلاه فرنگی و یک ساختمان قدیمی باقی مانده؛ البته در سال ۱۳۹۷ عمارت کلاهفرنگی که تقریباً مخروبه شده بود بهطور کامل مورد مرمت و بازسازی قرارگرفت.
این قصر ییلاقی، از روزی که استراحتگاه پس از شکار فتحعلیشاه بود تا امروز روزهای بسیاری از خوشی و ناخوشی این سرزمین را دیده و امروز، هنوز میزبان علاقهمندان به تاریخ و سرگذشت این سرزمین است.