تهران و کوچههایش - قسمت سیزدهم؛ خانه مشیرالدوله

هنوز در خیابان لالهزار، نشانههای ارزشمندی از تهران قدیم باقیست؛ هنوز هم وقتی در شلوغی این خیابان قدم میزنی، مجموعه خانههایی دیده میشود که هرچند آجرهایشان رنگورورفته و در میان مغازههای متعدد، گم شدهاند و برخی در حال فروریختند، اما جزو آثار ملی کشور هستند.
الهه باقریسنجرئی- هنوز در خیابان لالهزار، نشانههای ارزشمندی از تهران قدیم باقیست؛ هنوز هم وقتی در شلوغی این خیابان قدم میزنی، مجموعه خانههایی دیده میشود که هرچند آجرهایشان رنگورورفته و در میان مغازههای متعدد، گم شدهاند و برخی در حال فروریختند، اما جزو آثار ملی کشور هستند. یکی از این خانهها که از دوره قاجار به جا مانده، خانه مشیرالدوله است؛ مجموعهای از چند خانه که به خاندان پیرنیا تعلق داشته و بخش مهمی از تاریخ سیاسی ایران در آن شکل گرفته است. در همین عمارت، تاریخ ایران باستان به قلم صاحب خانه، مشیرالدوله پیرنیا نگاشته شد. در همین خانه بود که نظامنامه حق ویزا و سایر تصدیقات اتباع ایرانی خارج از کشور، و حقوق بینالملل و از همه مهمتر، فرمان مشروطیت در این خانه نوشته و در شربتخانهاش، از خوانندگان برنامه گلها تست صدا گرفته شد.
خانه مشیرالدوله؛ میراثی از قاجار
عمارت مشیرالدوله، تلفیقی از معماری ایرانی و فرنگی است که در سال 1285 ساخته شد و درحقیقت، منزل مسکونی حسن پیرنیا، ملقب به مشیرالدوله بود. این عمارت، یک ساختمان اصلی دو طبقه و یک زیرزمین دارد، با حیاط بزرگی مقابل ساختمان. در این خانه، کتابخانه قدیمی مشیرالدوله، اتاق نشیمن مرحوم داوود پیرنیا، چایخانه، سفرهخانه، چند اتاق استراحت و یک انبار بزرگ هم دیده میشود. تزیینات بنا درنهایت سادگی کار شده و سطوح نمای خارجی بنا ساده و یکدست، آجری با بندکشی گچی هستند و نحوه قرارگیری پنجرهها به سطح یکنواخت آن شکل داده است. سطح داخلی بنا نیز اغلب صاف و یکدست است و عمدهترین تزئینات بهکاررفته در بنا گچبری و فرنگیکاری در ایوان شمالی بناست. تنها قسمت کاشیکاری شده این عمارت بخش چایخانه است که دارای نقشونگاری با شخصیتهای تاریخی و اساطیری است.
دفتر کار حسن پیرنیا هم در طبقه اول این خانه و درست در سمت راست ساختمان قرار دارد. دو طرف این اتاق بزرگ، قفسههای کتاب چیده شده و در انتهای آن میز کار مشیروالدوله قرار داشت و عکسهایی هم روی دیوار این اتاق به چشم میخورد؛ ازجمله عکس میرزا نصراللهخان مشیرالدوله پدر حسن پیرنیا و عکس خود مشیرالدوله به همراه نمایندگان ایران در صحن مجمع ملل متفق. عکسهای خانوادگی مشیرالدوله هم روی میز کار او قرار داشت. در طبقه دوم باغ عمارت مشیرالدوله تالاری به مساحت ۸۰ متر مربع قرار گرفته و در دو طرف این تالار اتاقهای استراحت وجود دارند. این طبقه در اختیار مهمانان قرار داشت.
در طبقه همکف و در شمال شرق آن، آشپزخانه و اقامتگاه خدمه بود. در این خانه، بالابر و آسانسوری تعبیه شده تا از زیرزمین و مطبخ، غذاها و … را به طبقات برسانند.
معمار واقعی چه کسی بود؟
برخیها بر این باورند که عمارت مشیرالدوله را مارکوف روسی ساخته اما شواهد دیگری در این فرضیه تردید ایجاد میکنند؛ هرچند که حسن پیرنیا دانشآموخته روسیه بوده اما این فرضیه میتواند تا حدی نادرست باشد چراکه مارکوف یکی از وابستگان نزدیک رضاخان بوده و بهدلیل کدورتی که بین رضاخان و حسن پیرنیا بوده، بسیار بعید است که مارکوف از مشیرالدوله دستور بگیرد. نکته بسیار مهم دیگر سال ورود مارکوف به ایران است، عمارت مشیرالدوله در سال ۱۲۸۵ ساخته شده درحالیکه مارکوف در سال ۱۳۰۰ وارد ایران شده است، بنابراین بعید است که مارکوف معمار این بنا باشد. شاید چون مدرسه ژاندارک که در نزدیکی خانه مشیرالدوله قرار دارد، به دست مارکوف ساخته شده، این تصور پیش آمده که عمارت مشیرالدوله را هم این معمار روسی ساخته است.
خانواده پیرنیا و سرنوشت عمارت
داستان اصلی این بناها را باید در پرونده «میرزا نصرالله پیرنیا» جست. او که در دوران قاجار از منشیگری وزارت خارجه تا صدراعظمی را تجربه کرده و لقبهای «مصباحالملک»، «مشیرالملکی» و «مشیرالدوله» را در طول فعالیتهای سیاسی خود به دست آورده بود، صاحب سه پسر به نامهای حسن، حسین و علی بود که هر سه را برای تحصیل به اروپا فرستاد و علی در همانجا بیمار شد و از دنیا رفت.
براساس مطالعات صورتگرفته و اسناد تاریخی موجود، پس از فوت میرزا نصراللهخان پیرنیا، املاک شمال کوچه پیرنیا واقع در لالهزار، در اختیار حسن پیرنیا (مشیرالدوله) و جنوب کوچه در اختیار برادر دیگر، حسین پیرنیا (مؤتمن الملک) قرار گرفت. آنطور که گفته شده، سالها پس از درگذشت مشیرالدوله هم بخشی از حیاط، از عمارت اصلی تفکیک شد و بهعنوان مطب پسر مشیرالدوله مورد استفاده قرار گرفت و بعدها توسط وُراث، به فروش رسید. این خانه در سال ۱۳۵۰ خورشیدی تخلیه و متروک شد و سپس در سال ۱۳۵۸ خورشیدی توسط مهدی و ولیالله پیرنیا، به وزارت بهداشت و بیمارستان فرح پهلوی (شهید اکبرآبادی فعلی) واگذار اما اسناد آن به نام پژوهشگاه علوم انسانی ثبت شد.
سرگذشت عمارت در دوران معاصر
در اواخر سال ۱۳۸۵ و اوایل ۱۳۸۶ بحث ساخت مجتمع تجاریای ۴ طبقه در حریم این عمارت بالا گرفت. گودبرداری برای ساختوساز این برج، باعث ترکخوردن بخشی از دیوار و سقف عمارت شد.
مرمت و احیای این بنای ارزشمند توسط علی احمد قُنداقساز در اواسط دهه هشتاد شمسی به پایان رسید. این خانه قجری که محل فیلمبرداری مجموعه تلویزیونی هزاردستان و فیلمهای خواستگار و شطرنج باد بود، در یازدهم مرداد 1376، با شماره 1899 به ثبت ملی رسید. درحالحاضر هم این مجموعه بهعنوان «مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل» به سرپرستی دکتر سیداشرفالدین گوشهگیر در حال فعالیت است. بنابراین بازدید از آن در صورت تأیید وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی امکانپذیر است.