چه گناهی کردهایم؟
دفاع وسطها، همچنان روی اعصاب افکار عمومی
روزنامه هفت صبح| بیشتر جنجالهای فوتبال ما حاصل کار دفاع وسطهاست. کسانی که خود را عصاره شجاعت و جنگندگی میدانند و طی این سالها برایمان خبر خوشی به ارمغان نیاوردهاند. همین سپاهان طفلی را نگاه کنید که همه اندیشههای موراییس در دو بازی تاکتیکی مقابل الهلال، قربانی بیملاحظگی زوج دلخواه فرهاد مجیدی شدهاند که از بد روزگار با دستمزدهایی کلان در قلب دفاع تیم متمول اصفهان قرار گرفتهاند و گلکاریهایشان را (که در ایران داورها ترجیح میدهند به آنها دقت نکنند!) ادامه میدهند و به تیمهایشان ضربه میزنند و هنوز هم سر پر بادی دارند.
اما فقط این دو نیستند. کنعانیزادگان و خلیلزاده هم فضای رسانهای فوتبال کشور را مدام به تشنج میکشانند. بیپروا و با قلدری. آیا کیفیتشان متناسب با این همه جنجال هست؟ بعید میدانیم. تیم ملی با هفت گل خورده از قطر برگشت و سپاهان هم در دو بازی شش گل از الهلال خورد. چرا دفاع وسطهای ما فکر میکنند پدیدههای خاصی هستند؟
کدامشان تجربه و سابقه حضور در یک تیم مهم اروپایی و حتی آسیایی را دارند؟ چرا متوجه بیاحتیاطیهایشان در حین بازی،کمبود سرعتشان،نداشتن تصویر ذهنی از وقایع پیش رو و ناتوانیشان مقابل بازیکنان تکنیکی نیستند؟
سنت حبیبی و کاشانی و کارگر جم و عبداللهی و کازرانی و پنجعلی و نادرمحمدخانی و پاشازاده و امیرحسین صادقی و سیدجلال و حتی پور علی گنجی چرا به اینجا رسیده است؟ شاید متهمان اصلی ماجرا انصاریان و هاشمینسب و رهبری فرد بودند. شاید داستان را این سه نفر شروع کردند که در تیم جنجالی علی پروین راه و رسم شلوغ بازی و مثلا لوطیگری را آموخته بودند. خسته شدیم.
کاش این نسل دفاع وسطها از فوتبال ما محو شوند( اعتراف میکنم که به نظرم به لحاظ فنی دانشگر مدافع بسیار خوبی است که هم در توپهای هوایی و هم در کورسهای زمینی قابلیتهای بالایی دارد و مرا یاد امیرحسین صادقی میاندازد. دانشگر شاید فیالنفسه بهترین دفاع وسط فعلی ما باشد) کاش حزباوی و سامان فلاح و پورعلی گنجی و مجید حسینی گزینههای تیم ملی بشوند و ما را از شر این اسمهای جنجالی و پرسروصدا راحت کنند.