کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۲۱۵۳
تاریخ خبر:
تحلیلی بر زوال دوبله در ایران و دلایل مهاجرت مخاطبان به تماشای نسخه‌های زیرنویس‌دار

دوبله در سراشیبی فراموشی | جایگاه صداپیشگان باسابقه کجاست؟

دوبله در سراشیبی فراموشی | جایگاه صداپیشگان باسابقه کجاست؟

بسیاری از مخاطبان ترجیح می‌دهند نسخه‌های اصلی فیلم را با زیرنویس ببینند تا روایت ناقص دوبله

هفت صبح| وقتی از دوران طلایی دوبله در ایران سخن می‌گوییم، یاد تعداد بی‌شماری از دوبلورهای درجه یک و تکرار نشدنی ایران می‌افتیم. صدای ماندگار چنگیز جلیلوند، منوچهر اسماعیلی، حسین عرفانی و ناصر طهماسب در ذهن‌مان زنده می‌شود.

 

صداهایی که نسل‌های مختلف با آنها خندیدند، گریستند و به دنیای سینما دل بستند. اما امروز این صنعت باسابقه دیگر آن رونق و شکوه گذشته را ندارد. مخاطبانی که سال‌ها با صدای فارسی فیلم‌ها را تماشا کرده‌اند، حالا بیشتر سراغ نسخه‌های زیرنویس‌دار می‌روند. چرا؟ چه بلایی بر سر دوبله آمده که حتی مخاطب میانسال ایرانی هم دیگر شاید کمتر سراغ شنیدن صدای دوبلور ایرانی برود؟

 

به نظرم دوبله ایران همچنان از توانایی و قدرت بسیار برخوردار است و نمی‌توان از افول دوبله در ایران سخن گفت. اما دلایل سرعتی و فنی تا ملاحظات محتوایی و حتی تاثیر فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی وجود دارد که روی دوبله در ایران تاثیر گذاشته است.

 

یکی از مهم‌ترین دلایل اقبال روزافزون مخاطبان به نسخه‌های زیرنویس‌دار، سرعت انتشار آن‌هاست. کافی‌ است یک فیلم یا سریال محبوب جهانی منتشر شود، کمتر از چند ساعت بعد زیرنویس آن با دقت قابل قبول در اختیار مخاطبان فارسی‌زبان قرار می‌گیرد. در مقابل، دوبله یک فیلم به‌ویژه اگر قرار باشد با کیفیت بالا انجام شود، نیاز به روزها یا حتی هفته‌ها زمان دارد. پس اینجا دوبله ایران در بحث سرعت جا می‌ماند و مخاطبان یک فیلم و سریال محبوب منتظر نمی‌شوند که محتوای مورد علاقه‌شان با دوبله فارسی روانه بازار شود.

 

فرآیند دوبله شامل چند مرحله است: ترجمه، تنظیم دیالوگ‌ها برای هم‌خوانی بازیگران، انتخاب صداپیشه مناسب، ضبط صداها، صداگذاری و تدوین نهایی. حال اگر بخواهیم همه این مراحل در ساختاری نیمه‌دولتی یا با مجوزهای رسمی انجام شود، چندین مانع اداری نیز به این چرخه اضافه می‌شود. نتیجه این‌که تا دوبله رسمی یک فیلم به بازار برسد، مخاطب مدت‌هاست نسخه زیرنویس‌دار را دیده و نظرش را در شبکه‌های اجتماعی هم نوشته است. این تاخیر باعث می‌شود دوبله، از نظر زمانی همیشه یک گام عقب‌تر باشد.

 

اما مسئله فقط به سرعت دوبله ختم نمی‌شود. چون همه مردم که همان لحظه فیلم و سریال را نمی‌بینند. ممکن است برخی با تاخیر یک فیلم را ببینند. اما چرا این دسته از مخاطبان هم ممکن است محتوای مورد نظرشان را به جای دوبله فارسی با زیرنویس ببینند؟

 

اگر فقط بحث زمان بود، شاید دوبله هنوز مخاطبان وفادار داشت. اما مشکل اصلی  به سانسور برمی‌گردد. سانسور نه‌تنها در تصویر، بلکه حتی در صدا. بسیاری از آثار در فرآیند دوبله با حذف یا تعدیل دیالوگ‌هایی مواجه می‌شوند که گاهی به فهم کلی اثر ضربه می‌زند. هر چند هنر دوبله در ایران بسیار حرفه‌ای می‌تواند دیالوگ‌ها را تغییر بدهد. اما شرایط اکنون فرق کرده است و مخاطب خیلی زود متوجه می‌شود فیلم اصلی تا چه حد در دوبله تغییر کرده است. این تغییرات می‌تواند موضوعات اخلاقی، اجتماعی، سیاسی یا حتی مذهبی را شامل شود.

 

به عنوان مثال، فیلمی که درباره بحران‌های روانی یا روابط عاطفی پیچیده ساخته شده، ممکن است در نسخه دوبله‌شده‌اش به اثری سطحی و ساده‌سازی‌شده بدل شود.

 

مخاطب باسواد فرهنگی که در دهه‌های قبل به دلیل نبود اینترنت یا رسانه‌های آزاد، ناچار به دیدن نسخه دوبله بود، حالا گزینه‌های دیگری دارد. پس برای دیدن حقیقت اثر ترجیح می‌دهد نسخه زیرنویس‌دار را ببیند. حتی اگر خواندن زیرنویس برایش آسان نباشد.دوبله در چنین شرایطی، کم‌کم به محتوایی جانبی و کم‌ارزش بدل می‌شود، نه جزئی از تجربه اصیل تماشای فیلم.

 

مسئله مهم دیگر، افت کیفیت در برخی از دوبله‌های جدید است. نسل طلایی دوبله، صداهایی منحصربه‌فرد و بازیگری در صدا داشت. اکنون با کاهش بودجه‌ها و نگاه غیرحرفه‌ای به دوبله بسیاری از آثار توسط دوبلورهایی ناشناس، بدون تمرین کافی یا حتی بدون شناخت از روح اثر دوبله می‌شوند.

 

همچنین بسیاری از شرکت‌های خصوصی برای کاهش هزینه  از دوبلورهای ارزان‌قیمت استفاده می‌کنند که مهارت‌های لازم را ندارند یا بدون نظارت کار می‌کنند. این روند باعث شده حتی دوبله آثار مهم نیز در ذهن مخاطب خوشایند نباشد. دیگر از آن مطابقت جذاب صدا و شخصیت خبری نیست. انگار صدا روی تصویر سوار شده، نه همراه آن.

 

اما مسئله دیگری هم در این سال‌ها مشاهده شده است. تکنولوژی هوش مصنوعی، معادلات دوبله را پیچیده‌تر کرده است.  به طوری که علی دهکردی نیز در جشن شصت‌ودو سالگی انجمن گویندگان اظهار امیدواری کرد که در برابر هجوم هوش مصنوعی به دوبله و دیگر هنرها بایستیم. در حال حاضر شرکت‌هایی در سراسر جهان توانسته‌اند با استفاده از AI، صداهای مصنوعی ولی بسیار نزدیک به واقعیت تولید کنند.

 

این صداها می‌توانند به چندین زبان صحبت کنند و حتی با لب‌خوانی بازیگر نیز هماهنگ شوند. در نگاه اول، این فناوری یک فرصت است. چون سرعت دوبله افزایش می‌یابد، هزینه‌ها کاهش می‌یابد و شاید حتی بتوان دوبله‌های باکیفیت را سریع‌تر در اختیار مخاطب گذاشت.

 

اما از سوی دیگر این روند می‌تواند نقش دوبلور انسانی را کم‌رنگ یا حذف کند. صدای انسان جای خود را به الگوریتم‌ها می‌دهد. حس و بازیگری صوتی، جای خود را به تولید ماشینی می‌دهد. در ایران، برخی از سایت‌های غیررسمی و پلتفرم‌ها از هوش مصنوعی برای دوبله استفاده کرده‌اند. نتیجه؟ دوبله‌هایی سرد، بی‌احساس و گاهی اشتباه. مخاطب هم با مقایسه این آثار با دوبله‌های انسانیِ گذشته، بیش از پیش ناامید می‌شود.

 

و مورد دیگر این که با نگاهی به نسل‌های جدیدتر، متوجه می‌شویم که اساساً برایشان دوبله اهمیت کمتری دارد. آنها از نوجوانی با فیلم‌ها و سریال‌های زیرنویس‌دار خو گرفته‌اند. سرعت بالای مصرف محتوا در شبکه‌های اجتماعی ذائقه آنها را به سرعت و اصالت نزدیک‌تر کرده است. بنابراین  برای نسل زیر ۳۰ سال  دوبله نه‌تنها ضرورتی ندارد، بلکه گاهی مزاحم نیز هست. اما مسئله وقتی جدی‌تر می‌شود که حتی نسل‌های بالاتر هم، که روزگاری تنها به دوبله دل می‌بستند، حالا گزینه‌های دیگر را ترجیح می‌دهند. آنها هم یاد گرفته‌اند چطور زیرنویس بخوانند و چطور در پلتفرم‌های اینترنتی به نسخه اصلی فیلم دسترسی پیدا کنند.

 

جایگاه صداپیشگان باسابقه کجاست؟

صداپیشگان حرفه‌ای که سال‌ها در این حوزه فعالیت کرده‌اند، این روزها با رکود کاری و انزوای رسانه‌ای مواجه‌اند. بسیاری از آنها شاید خیلی کمتر پیشنهاد  دریافت ‌کنند. برخی نیز شاید  حاضر نباشند در پروژه‌های کم‌بودجه و بی‌کیفیت مشارکت کنند. برخی دیگر به فضای آموزش، پادکست یا روایت کتاب‌های صوتی کوچ کرده‌اند.

 

اگر زمانی دوبله، یک هنر جدی بود که از رادیو گرفته تا سینما را تحت تاثیر قرار می‌داد، حالا بیشتر به ابزاری کم‌اثر برای جلب نظر بخشی از مخاطب بدل شده است. حتی پلتفرم‌های داخلی نیز تمرکز کمتری روی تولید دوبله‌های باکیفیت دارند.

 

چه باید کرد؟

در گام نخست باید با بزرگ‌ترین دشمن دوبله، یعنی سانسورهای غیرضروری روبه‌رو شد. وقتی مخاطب می‌بیند یک فیلم در نسخه دوبله، تکه‌تکه شده و روایتش ناقص است، طبیعی است که به نسخه‌ زیرنویس‌شده ـ هرچند با زحمت بیشتر ـ پناه ببرد تا اصل داستان را بفهمد. بازگرداندن اعتماد مخاطب به دوبله فقط با احترام به اصالت اثر ممکن است. اگر قرار است فیلمی دوبله شود، باید تمام بار معنایی و بصری‌اش، حتی در چارچوب‌های بومی، حفظ شود.

 

باید سرمایه‌گذاری در آموزش نسل تازه دوبلورها را هم جدی گرفت. امروز بسیاری از مخاطبان صدای خاطره‌انگیز دوبلورهای دهه‌ ۶۰ و ۷۰ را در ذهن دارند، اما این صداها نیز روزی بازنشسته یا خاموش می‌شوند. آموزش آکادمیک، تربیت حرفه‌ای و حتی کشف استعداد از طریق پلتفرم‌های جدید می‌تواند خون تازه‌ای در رگ‌های دوبله بدمد.

 

پلتفرم‌های نمایش خانگی و دیجیتال باید امکان انتخاب را به مخاطب بدهند. دوبله اختیاری، نه تحمیلی. مخاطب باید بتواند میان نسخه‌ دوبله‌شده یا زیرنویس‌دار، گزینه‌ مورد علاقه‌اش را برگزیند؛ همان‌طور که در نتفلیکس یا دیزنی‌پلاس چنین است. این انتخاب، احترام به مخاطب است، نه صرفا یک قابلیت فنی.

 

در نهایت، اگر بخواهیم دوبله هنوز حرفی برای گفتن داشته باشد، باید زمان پخش دوبله را با پخش جهانی هماهنگ کرد. تاخیر در عرضه، حتی اگر کیفیت کار بالا باشد، به‌راحتی باعث از دست دادن مخاطب می‌شود. دوبله‌ هم‌زمان، گرچه نیاز به تیم قوی و بودجه‌ مناسب دارد، اما می‌تواند جایگاه دوبله‌ ایرانی را در رقابت با زیرنویس و نسخه‌های بدون سانسور بازآفرینی کند.

 

بازگشت دوبله به روزهای اوجش، نیازمند مجموعه‌ای از تصمیمات فرهنگی، مدیریتی و فناورانه است. اگر قرار است دوبله، بار دیگر «هنر» باشد، باید هم‌زمان گوش، دل و مغز مخاطب را درگیر کند. نه فقط واژه را ترجمه کند، بلکه حس را.

 

کدخبر: ۵۹۲۱۵۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر