چند نمونه خاص در قتلگاه نقشهای زنانه| هشت کاراکتر متفاوت در سینمای فارسی
شهره آغداشلو در سوتهدلان، شهره صولتی در فریاد زیر آب و مری آپیک در بن بست
هفت صبح| سینمای قبل از انقلاب قتلگاه نقشهای زنانه بوده است. این واقعیتی است و قابل اغماض نیست. تعداد نقشهای خوب زنانه در سینمای ایران به انگشتان دو دست هم نمیرسد. اینجا مروری داریم بر خبرسازترین نقشهای زنانه و نه الزاما بهترین آنها.
راستش در این ردهبندی باید به فرشته جنابی هم میپرداختیم که دیدیم سری را که درد نمیکند دستمال نبندیم.
پوری بنایی در غزل
حضور پوری بنایی در قیصر به هیچ عنوان انتخاب جسورانهای محسوب نمیشد. او در آن سالها یکی از ستارههای سینمای فارسی بود و آن موقع مشخص نبود که قیصر در این ساختار چگونه فیلمی ارزیابی میشود. اما در سال 1356 حضور پوری بنایی در فیلم غزل یک حادثه بود. بنایی در طول دهه پنجاه به بازی در فیلمهای تجاری مشغول بود و حالا آمده بود در 35 سالگی در اقتباس کیمیایی از داستان مشهور بورخس نقش زنی اغواگر را بازی کند که دو برادر را به رقابت میاندازد. نکته مهم برای عدم حضور بهروز وثوقی بود که در شش فیلم پیاپی کیمیایی بازی کرده بود و به خاطر یک سابقه عشق و خیانت، مورد نفرت پوری بنایی قرار گرفته بود. محمدعلی فردین و فرامرز قریبیان بازیگران این فیلم کیمیایی بودند.
ایرن در بلوچ
داستان انتقامجویی یک بلوچ تازه از زندان آزاد شده به یک بازیگر زن احتیاج داشت که در صحنه بیپروای فیلم که قرار بود نشانه بهرهکشی زنی ثروتمند از مردانگی یک بلوچ تازه از زندان درآمده باشد بازی کند و ایرن انتخاب شد. بازیگری که هنگام ایفای نقش در بلوچ 45 ساله بود و حضورش کمی با بدنه ساختار سینمای کیمیایی متنافر است. دوستداران سینمای کیمیایی در سالهای پیش از انقلاب عموما رابطه خوبی با این فیلم ندارند که دلیل اصلیاش نقش ایرن در این فیلم است.
فروزان در دایره مینا
مهرجویی بازیگوشانه و شاید فرصتطلبانه نقشی مهم را در فیلم دایره مینا به فروزان سپرد. ستاره مشهور سینمای فارسی که در آغاز دوران افول خود در این فیلم گزنده و متعلق به سینمای متعهد اجتماعی ظاهر شد و جلوه و جلایی به فیلم داد و مشهور است که از دلایل جدایی مهرجویی از همسر اول خود (قبل از خانم جواهریان) بوده است. فروزان برخلاف ایرن ذاتا بازیگر خوب و به اندازهای بود و در دایره مینا هم نشان داد که میتوانست در چه فیلمها و نقشهای خوبی ظاهر شود که در مهلکه سینمای فارسی از او دریغ شده بود.
نوری کسرایی در تنگنا
بازیگر 20 سالهای که با پنجره و یکی دو قسمت از صمد وارد سینما شد و این حضور آبرومندانه را با تنگنا و تنگسیر ادامه داد. بازیگری ظریف که مشخص است امیر نادری جوان، ظرفیت استفاده از تواناییهای بازیگری و اشتیاق نوری کسرایی را ندارد. نوری کسرایی بعد از تنگسیر هم سعی کرد بازیگر خوبی بماند (با بازی در فیلمهایی مثل سازش و شازده احتجاب) اما از سالهای 54 به بعد انگار مقاومتش شکست و به جریان سینمای فارسی ملحق شد.
پروانه معصومی در رگبار
دانشجوی زبانهای خارجه بود که نقش کوتاهی در بیتا بازی کرد و توسط بیضایی برای نقش اول رگبار دیده شد و آن حس وقار و درونگرایی خاص خود را به فیلم بیضایی و سینمای ایران هدیه داد. معصومی در دو فیلم بعدی بیضایی یعنی غریبه و مه و کلاغ هم ظاهر شد و در انتخاب نقشهایش بسیار سختگیر بود و تن به مقتضیات سینمای فارسی نداد.
شهره آغداشلو در سوتهدلان
آغداشلو میتوانست در حد یک پارتی گرل محافل اعیانی تهران باقی بماند اما با هوشمندی در سالهای 54 تا 56 از این دایره بسته خودش را جدا کرد و در سه فیلم گزارش، شطرنج باد و سوته دلان نقشهایی استثنایی را ایفا کرد. نمیدانیم اگر انقلاب نمیشد او همچنان این وسواس را حفظ میکرد یا در اختیار موج سنگین سینمای فارسی قرار میگرفت.
شهره صولتی در فریاد زیر آب
فیلم جوان پسند سیروس الوند از بازی دو ستاره جوان آن سالها یعنی فرزانه تاییدی و شهره صولتی سود میبرد. و عجیب آنکه صولتی در نقش دختر چادری جنوب شهری نوعی معصومیت در بازیاش وجود دارد که برای سینمای آن سالها تازگی داشته است.
مری آپیک در بن بست
دختر ارمنی تبار تئاتر و تلویزیون و سینمای ایران که یک نقش شگفت انگیز در فیلم بن بست ساخته پرویز صیاد به دست آورد. در ظاهر فیلم اقتباسی از یک داستان کوتاه نوشته آنتوان چخوف است اما طعنههای فیلم به شرایط مستبدانه سیاسی و حضور ماموران ساواک ساخت این فیلم را در حاشیهای از جنجال و شایعه قرار میدهد. آپیک برای این فیلم برنده جایزه بازیگری در جشنواره مسکو شد. او به هنگام بازی در بن بست تنها 23 سال داشت و بسیار جوان محسوب میشد.