بِرندهایی که سوختند؛ بِرندهایی که نساختند| عصرجدید، خندوانه، دورهمی، کتابباز و ...
گزارشی درباره تلاش نافرجام تلویزیون برای تولید برنامههای شاخص
هفت صبح| این سومین گزارشی است که ذیل عنوان دلایل ریزش مخاطبان تلویزیون منتشر میشود. در دو شماره قبل وضعیت سریالهای کمدی و سریالهای غیر کمدی در سه سال و اندی اخیر را مرور کردیم که نتیجه حکم به شکست مطلق مدیران فعلی صداوسیما میدهد.
امروز سراغ برنامهها میرویم؛ جایی که مشخص میشود تلویزیون نهتنها در ساخت آثار شاخص ناکام است که به دست خود برندهای محبوب را از بین برده.
مورد اول |مسابقهها
«خودمونی» با اجرای مهران رجبی جزو اولین برنامههایی بود که در دوره جدید به بار نشست. این اتفاق وقتی رخ داد که باربد بابایی در اعتراض به شرایط اجتماعی از تلویزیون رفت و حاضر به اجرای فصل جدید «زوجی نو» نشد. «خودمونی» عیار سلیقه مدیران لقب گرفت و از همین معبر دوست و دشمن تلویزیون را مورد انتقاد قرار دادند.
رد ناکامی تلویزیون در مناسبتها هم دیده شد و همچنان نمیتوان برنامهای از نوروز و یلدا مثال زد که همپای محصولات سالهای قبل مورد توجه قرار گرفته باشد. با آرام شدن شرایط اجتماعی، تلویزیون سراغ چند برنامه جدید رفت. سرآمد آنها «پانتولیگ» با اجرای محمدرضا گلزار است اما این محصول هم نتوانست محبوبیت کافی را به دست آورد.
میبینید؟ داریم از ستارهای به نام گلزار حرف میزنیم. شبکه سه همزمان «معرکه» سیدجواد رضویان را هم در قالب مسابقه روانه آنتن کرد که کپی چند مسابقه از جمله «صداتو» است. این اثر هم با شکست مواجه شده. در شبکه نسیم هم دو مسابقه ناکام سراغ داریم که هر دو شکلی از «خندوانه» هستند.
به خندوانه سلامی دوباره باید کرد؟ رامبد جوان پاسخ داد
یکی «خوش نمک» که سری جدید آن پیش از محرم به پایان رسید و به قول کاربران فضای مجازی تنها چیزی که نداشت نمک بود! دیگری «بگو بخند» که بهرغم چند امتیاز، در نهایت نتوانست موج ایجاد کند. مسابقه «شصتادیا» با اجرای علیرضا استادی در شبکه دو یکی دیگر از محصولات جدید و شکستخورده سیما محسوب میشود.
مورد دوم| برنامههای شبانه
عجیب، جایی است که مدیران جدید عامل تعطیلی «خندوانه» شدند اما ترازشان همین برنامه بود! «سیدخندان» و «هموطنز» در شبکه دو قد برافراشتند ولی همچنان قاطبه مخاطب انگشت اتهام به سمتشان دارند و میگویند دنبالهروی از برنامه رامبد جوان جواب نداده. شبکه سه سراغ مهران غفوریان رفت تا یک دورهمی شبانه با حضور چهرهها بسازد. بارها درباره ناکامی «شب خوش» نوشتیم و به جای مرور دوباره آنها، فقط میگوییم حیف از وقت و سرمایه.
مورد سوم| استثناء
عزم مدیران فعلی جزم بود تا بِرندهایی تازه تاسیس کنند. این دورخیز فقط در قالب دو برنامه مناسبتی رمضان و محرم یعنی «محفل» و «حسینیه معلی» به بار نشست. هر دو را آثاری ارزشمند میدانیم اما در یک قیاس ساده با یک برنامه مناسبتی یعنی «ماه عسل» و حتی «این شبها»ی علی درستکار میتوان پی برد که بین «همه» اقشار جامعه فراگیر نشدهاند.
درباره «مهمانی» ایرج طهماسب لازم است توضیح دهیم که این برنامه ترکیبی از «کلاه قرمزی» و «مهمونی» است و برندی جدید محسوب نمیشود. هرچند دعوت از این چهره نامدار را باید جزو امتیازات تیم مدیریتی صدا و سیما دانست؛ با این حال لازم است واکاوی شود که چرا «مهمانی» مثل «کلاه قرمزی» جریانساز نشد؟ آیا مشکل تلویزیون مبنایی است؟!
مورد چهارم | نابود شدهها
ایراد هر مدیر یا مدیرانی جایی است که به ترکیب برنده دست میزنند. این اتفاقی است که برای برندها در دوره جدید شکل رسمی گرفت. مثلا براساس اظهارات اخیر رامبد جوان، خود مدیران، مقصر ساخته نشدن ادامه «خندوانه» هستند.
مدیران زیر بار تعطیلی مسابقه «عصر جدید» نمیروند اما بر اساس روایتهای موثق، امکان ساخت سری جدید آن باتوجه به سختگیریها وجود ندارد. اولین اقدام عجیب مدیران جدید، تعطیل کردن برنامه «کتاب باز» بود و قول رئیس سازمان صدا و سیما هم راه به جایی نبرد. برنامههای جایگزین (مثل دیدی نو) هم ضعیف بودند و یکییکی تعطیل شدند. در ماجرای «دورهمی» مقصر ابتدایی، خود مهران مدیری بود ولی مدیران نیز راهکاری درست برای پخش قسمتهای باقیمانده اتخاذ نکردند.
مورد پنجم| مجریان و گزارشگران
درباره مجریان و گزارشگران باید مطلبی جدا نوشت. فعلا همین قدر اشاره کنیم که تلویزیون ناتوان از معرفی چهره جدید در حوزه اجرا و گزارشگری است. یورو 2024 رو به پایان است و در این مدت صدای خیلیها را شنیدیم که به زحمت اسم چند نفرشان در حافظه حک شده. افسوس که گزارشگران جدید، فاقد اطلاعات کافی، بیان منحصر به فرد، شیوه متفاوت و ... هستند. با این حساب تا اطلاع ثانوی نباید منتظر ستاره در حوزه گزارشگری فوتبال باشیم.