حال و روز سیما خوش نیست
این روزها در شبکههای مختلف تلویزیونی برنامه و سریال مفید و سرگرم کننده کمیاب است. اتفاق بدتر شروع ضعیف دو سریال کمدی است که قرار بود رونق را به آنتن بازگردانند
هفت صبح| با رشد پلتفرمها، عیار پایین محصولات تلویزیونی بیشتر به چشم آمد. نمیگوییم در شبکه خانگی محصول ضعیف وجود ندارد که اتفاقا به وفور یافت میشود. منتها اینجا تنوع هست و همزمان چند سریال و برنامه با کیفیت قابل دستیابی است. از آن سو، انتظار از تلویزیون بالاست و خیلیها همچنان آن را به عنوان یک رسانه سرگرمیساز دنبال میکنند. برآیند کلی سیما فعلا اینگونه است که اغلب محصولات آن موج نمیسازند و این یک اتفاق بد و ناراحتکننده است.
مورد اول| سریالهای کمدی
به تازگی شبکه دو و سه پخش سریالهای کمدی را شروع کردهاند. «پشت پرده» نام سریال شبانه شبکه دو به کارگردانی محمدرضا حاجیغلامی است که در شهر یزد تولید شده. شروع سریال ناامیدمان کرد و شستمان خبردار شد نباید از آن انتظار خنده و سرگرمی داشت. سبک «پشت پرده» یادآور کمدیهای کلیشهای است که میخواهند شعار را توی چشم مخاطب بکنند. امیدواریم در ادامه نظرمان عوض شود؛ هرچند بعید به نظر میرسد. «بدل» تازهترین سریال علی مشهدی است که پخش آن در شبکه سه شروع شده. انتظارمان از سریال بالا بود اما فعلا از عدم نوآوری، فقدان فیلمنامه جذاب و بازیهای نهچندان خوب لطمه خورده. درباره «بدل» هم آرزو میکنیم اتفاقی بهتر رخ دهد و با قصهای جذاب و موقعیتهای دلنشین کمدی مواجه باشیم. نیاز به یادآوری نیست که مخاطب تلویزیون نیازمند آثاری است تا کمی از فشار زندگی راحت شود و این مهم از عهده سریالهای کمدی برمیآید.
مورد دوم| سریالهای جدی
شبکه یک بعد از فصل پنجم «نون خ» سراغ سریال امنیتی-خانوادگی «رخنه» به کارگردانی علی غفاری رفته است. این سریال موضوعی مهم درباره پروژه نفوذ دارد و کیفیت آن متوسط رو به بالا است. اما چه میشود که موج سریالهای مشابه پیشین را ایجاد نمیکند؟ شاید یکی از دلایل، عدم پیوست رسانهای تیم تولید باشد. دلیل مهمتر به ترکیب مقابل دوربین بازمیگردد که فاقد ستاره است. شبکه دو برای کنداکتور آخر هفته، فصل دوم «آقای قاضی» را در نظر گرفته. قسمت اول آن که به رونمایی از شرایط شخصیت اصلی (بهزاد خلج) اختصاص داشت، نومیدکننده بود اما با ورود داستان به دادگاه، سریال جان گرفت. به نظر میرسد فصل دوم «آقای قاضی» موفقتر از فصل یک باشد. آیا همین اتفاق برای مخاطبان آن رخ میدهد؟
مورد سوم| برنامههای مفرح
اگر بخواهیم از برنامه استاندارد به عنوان محصول سرگرمکننده یاد کنیم، فعلا در تلویزیون فقط میتوان «مهمانی» ایرج طهماسب را مثال زد. این برنامه پنجشنبه و جمعه روی آنتن شبکه نسیم میرود و این شبکه در طول هفته محتوای جذاب ندارد. «برمودا» به عنوان تولید جدید و موفق نسیم، بازپخش میشود و همین اتفاق برای «بگو بخند» و «شهروند و مافیا» رخ میدهد. آیا چنین رویهای برای شبکه نشاط و سرگرمی، آفت نیست؟ برنامههای جدیدی مثل «چهار شگفتانگیز» و «خوش نمک» قابل دفاع نیستند و کیفیت «کودک شو» با انتقادات همهجانبه مواجه است. در شبکه سه «برمودا» و «شب خوش» روی دور تکرار افتادهاند؛ هرچند دومی از ابتدا برنامهای ضعیف بود. «پانتولیگ» هم محبوبیتی که انتظار میرفت را به دست نیاورده. از «سیدخندان» و «هموطنز» شبکه دو چه بگوییم که کپی ضعیف «خندوانه» هستند. برنامهای موفق است که مخاطب مشتاقانه سر یک ساعت مشخص سراغ آن برود و نمود استقبال از آن در کف جامعه و فضای مجازی به چشم بیاید.
مورد چهارم| برنامههای جدی
در میان برنامههای سرگرمکننده اما جدی، «چالش مسابقه خانه» بر ایدهای خوب استوار است ولی این ویژگی، باعث نجات برنامه نشده. دربارهاش بیشتر خواهیم نوشت. نکته مهمتر اینکه جای برنامههای عمیق یا چالشی در تلویزیون خالی است. برای نمونه میتوان به «سپنج» علی درستکار اشاره کرد که از فیلیمو منتشر میشود. تلویزیون در سال جدید برنامه چالشی «جامجم» را تعطیل کرده است.
مورد پنجم| پخش زنده ورزشی
همچنان برگ برنده اصلی تلویزیون پخش مسابقات زنده ورزشی و در راس آن فوتبال است. بماند که پلتفرمها نیز مسابقات را با کیفیت خوب پوشش میدهند و در بزنگاههایی مثل جام ملتهای آسیا، با تولید برنامههای جذاب، در قامت رقیب جدی تلویزیون قد علم کردهاند.... تلویزیون بار دیگر شوک لازم دارد؛ رفتارهای مقطعی مثل یلدا و نوروز بیاثر است.