بررسی یک نوع نقشآفرینی در سینما | چالش سخت برونگرایی
بازیگرهایی که از دیوار بازی زیرپوستی عبور کردهاند؛ سوسن تسلیمی، مهناز افشار، سحر دولتشاهی و...
هفت صبح| کسی منکر بازیهای زیرپوستی نیست. درخشانترین لحظات سینما در تقاطع با بازیهای کنترل شده و درونگرایانه و به اصطلاح زیرپوستی شکل گرفته. اما این دلیل نمیشود که بازیهای برونگرایانه کم ارزش باشند. چه بسا نقشهایی که بازیگر باید باتمام وجود خود و با نمودهای بارز فیزیکی و روحی نقش را پیش ببرد و به اصطلاح بازی برونگرایانه داشته باشد.
در میان بازیگران زن، متخصصین نقشهای درونگرایانه و به قولی زیرپوستی بیشمارند. چرا که به رغم ارزشهای این نوع نقش آفرینی میتوان با مجموعهای از کلیشهها، حس کاذب بازیگری و هنرمندی را به مخاطب القا کرد.
لیلا حاتمی یکی از مهمترین بازیگران درونگرای سینمای ایران است که در این حوزه به قلههای غیرقابل انکاری رسیده. اما این اعجوبه بازیگری هربار که در نقشهای برونگرا ایفای نقش کرده چندان موفق نبوده. مثل بازیهایش در ارتفاع پست و یا بیپولی(هرچند بیپولی یک سیمرغ برای او به ارمغان آورد)
* بگذارید به یکی از قدیمیترین متخصصین بازیهای انرژیک و برونگرا اشاره کنیم. سوسن تسلیمی که در فیلمهایی مثل باشو غریبه کوچک و یا مادیان و یا چریکه تارا تصویر را با نقشآفرینیهای انرژیک خود تسخیر میکند اما وقتی در نقشهای درونگرا قرار میگیرد حاصل خوب نیست. مثلا بازیهایش در شاید وقتی دیگر و یا طلسم و حتی سربداران که عاری از آن حس خوشایند نقشهای برونگرایانهاش هستند. او یک بازیگر تئاتر است و شیفته آنکه راه برود و فریاد بکشد و اکتهای بارز و آشکار از خود نشان دهد.
* مهناز افشار هم در نقشهای برونگرایانه به یک تعادل مناسب دست یافته بود. در اکتهای سریع و حرف زدن با صدای بلند و زبان بدن. این خصیصه را مثلا در فیلم سخت قسم دیدیم. اما بیشک بهترین نقش برونگرایانه در تاریخ سینمای ایران بازی ترانه علیدوستی در فیلم پذیرایی ساده است. ترانه با بازی در نقشهای کلیشهای که در طول دهه هشتاد ایفا کرده بود و تلاش مستمرش برای بازی به شیوه زیرپوستی و فرو خفته، موجب شده بود تا درخشش اولیهاش تحتالشعاع قرار بگیرد و بسیاری به استعداد واقعی او شک بکنند.
اما او در پذیرایی ساده در نقشی فوقالعاده چالش برانگیز ظاهرشد. در نقش زنی که با سرعت حرف میزند و واکنشهای عصبی دارد، به شکل فیزیکال حالت مهاجم دارد و زبان بدن و میمیک صورتش بینهایت پرتحرک است و فعال. حاصل بازی ترانه در پذیرایی ساده فوقالعاده راضی کننده است. یکی از فرازهای بازیگری ترانه. از روند روبه کمال بازی ترانه علیدوستی همین بس که بازی سختش در پذیرایی ساده در کنار بازی سختترش در تفریق در نقشهایی دوگانه نشان میدهد که ترانه در آستانه چهل سالگی به چه بازیگر خوبی بدل شده بود با توانایی همزمان در ایفای نقشهای درونگرایانه و برونگرایانه. حیف که به محاق رفت.
* یکی دیگر از بازیگرهایی که در نقشهای برونگرا درخشش دارد سحر دولتشاهی است. او در سریال قورباغه این توانایی خود را نشان داده بود اما به نظر میرسد فیلمنامه نویس ها و کارگردانها او را در نقش عشاق خاموش بلادیده ترجیح میدهند. آزاده صمدی هم در نقشهای کمدی بازی برونگرایانهای از خود ارائه میدهد اما خب نقشهای کمدی چارهای جز این برای بازیگر نمیگذارد (مثل کل نقش آفرینیهای کمدی خانم ویشکا آسایش) پس در این مقال نمیتوانند مورد بررسی قرار بگیرند. از هانیه توسلی هم یکی دو ایفای نقش در کاراکترهای برونگرا و انرژیک دیدهایم. آخرینش در همین جهان با من برقص بود که خب امتیاز خاصی در کارنامه هانیه محسوب نمیشود.
* باران کوثری هم در یکی دو نقش پشت سر هم نشان داد که میتواند از پس نقشهای انرژیک و برونگرایانه بر بیاید بخصوص بازی تحسینانگیزش در کشتارگاه.
* پریناز ایزدیار هم در جیران و هم در سرخپوست نشان داد که در نقشهای برونگرا موفقتر از نقشهای درونگرایانه خود است. هرچند مشخص است که ایزدیار در حال بهبود شیوه بازیاش در نقشهای زیرپوستی است. نقشهایی که کارگردانها از او اکتهای خلاصه و ملایم میخواهند. هرچه هست او تنها سیمرغ خود را برای ایفای چنین نقشی در ابد و یکروز به دست آورده است.
* اما الناز شاکردوست یکی از متخصصین بازیهای برونگرایانه و انرژیک است. دو نقش بسیار سخت او در دو فیلم شبی که ماه کامل شد و تی تی نشان از تمرکز و فداکاری او برای نقشهایش داشتند. او در هردو فیلم از کلیشههای بازیگری سینمای ایران عبور میکند و تکنیکهای دیگری را به کار میگیرد و با موفقیت پرترههایی غیر معمول از دو زن متفاوت را رسم میکند. شاکردوست که همچنان ظرفیت آشکاری برای ایفای نقشهای پرتماشاگر در سینمای تجاری را هم دارد (فیلم مطرب این را ثابت کرده) توانسته در سینمای متفاوت ایران، نوعی دیگر از نقشآفرینی را عرضه کند.
بازیهای او در بیبدن و همینطور ابلق نشان از پشتکار او برای ایفای نقش هایی پرچالش و حرکت عامدانهاش برای دوری از کلیشههای بازیگری در سینمای ایران است و این برای بازیگری که یک دهه نماد سینمای تجاری ایران بوده، کار بسیار سخت و دشواری است. بخصوص در باوراندن این شیوه بازی به کارگردانهایی که احیانا به استعداد او باور نداشتند. کارنامه بازی شاکردوست از خفهگی تا بیبدن، نشان از تکاپوی قابل تحسین و رو به تکامل او در عرصه بازیگری دارد...